responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4297

 

جابُلْقا و جابُلْسا (یا جابُلق و جابُرس / جابُرسا/ جابُلص / جابُلصا) ، نام دو شهر تمثیلی در جغرافیای قدیم به ترتیب در سرحد مشرق و مغرب عالم .

خلیل بن احمد فَراهیدی (ج 5، ص 243، ذیل «جبلق ») نام این دو شهر را جابَلَق و جابَلَص ضبط کرده و طبری (سلسلة 1، ص 67ـ 68) صورت سریانی آنها را مِرْقیسیا و بِرْجیسیا دانسته است . به نوشتة مرتضی زَبیدی (ذیل «جابلص » و «جابلق ») این دو نام عربی نیستند، زیرا در عربی دو حرف «ج » و «ق » و نیز «ج » و «ص » در یک کلمه جمع نمی شوند. در کتاب مجمل التواریخ و القصص (ص 498ـ500) در ذکر «شارستان زرین و شارستان رویین » از جابلقا و جابلسا سخن رفته است .

به روایت طبری (همانجا) رسول اکرم فرموده اند: خداوند دو شهر خلق کرده که یکی در مشرق و دیگری در مغرب است . مردمان شهر مشرق از قوم عاد و از مؤمنان اند و مردمان شهر مغرب ، از قوم ثمود و از ایمان آوردگان به صالح پیامبرند. به گفتة قزوینی (ص 17ـ 18) پیامبر اکرم در شب معراج به جابلسا رفت و مردم آنجا دین اسلام را پذیرفتند (قس بلعمی ، ص 36). جغرافی نویسان مسلمان در بارة این دو شهر اطلاع دیگری ، جز نقل این قبیل اقوال ، نیاورده اند (مثلاً رجوع کنید به یاقوت حموی ، ذیل «جابرس »). در وصف این دو شهر عبارات مشابهی در منابع آمده که از آن جمله است : هریک هزار یا ده هزار در دارد، مخلوقات آنها غیرقابل شمارش اند، ساکنان آنها از ابلیس و حضرت آدم علیه السلام بی اطلاع اند و هریک هفت هزار سال عمر می کنند، خورشید و ماه را نمی بینند و از نور دیگری استفاده می کنند ( رجوع کنید به بلعمی ، ص 35؛
طوسی ، ص 204). معصوم علیشاه (ج 3، ص 351) نوشته است از جغرافی دانان و سیاحان کسی این شهرها را ندیده اما امام علی علیه السلام آنها را به چند تن از خواص خود نموده است .

برخی از جابلقا و جابلسا تأویلهایی کرده و آنها را در عالم مثال یا کنایه از منازل اول و آخر سالک دانسته اند ( رجوع کنید بهقطب الدین شیرازی ، ص 514، 531؛
قیصری ، ص 103؛
ترکه اصفهانی ، ص 89؛
معصوم علیشاه ، همانجا؛
نیز رجوع کنید بهدانش پژوه ، ذیل «جابلسا» و «جابلقا»؛
یاحقی ، ذیل «جابلقا و جابلسا»). شمس الدین لاهیجی (ص 116ـ117) در این باره دو تعبیر را راجح دانسته است : اول اینکه جابلقا عالم مثال و در جانب مشرقِ ارواح قرار دارد و برزخِ میان غیب و شهادت و مشتمل بر صور عالم است و جابلسا نیز عالم مثال و برزخی است در مغرب اجسام ، که ارواح پس از مفارقت از بدنها به آنجا می روند و صُوَر همة مکتسباتِ آنان در دنیا، در آنجا خواهد بود. به عقیدة او ساکنان جابلقا «اَلْطَف و اَصْفا» هستند، در حالی که ساکنان جابلسا به سبب اعمال و اخلاق ناپسندشان ، بیشتر «مُصوَّر به صُوَرِ مظلمه »اند. تعبیر دوم این است که جابلقا مرتبة الاهیت و مجمع وجوب و امکان است که صُوَرِ اعیانِ همة اشیا در آن است و جابلسا نشئة انسانی و محل تجلی همة حقایق اسمای الاهیه و حقایق کونیه است .

در احادیث شیعه نیز به جابلقا و جابلسا اشاره شده است . محمدبن حسن صفّار قمی (متوفی 290)، در بصائرالدرجات (ص 490ـ494) بابی گشوده و در آن روایاتی را آورده است ، در بارة آفریدگانی ماورای مغرب و مشرق که از پیروان اهل بیت اند. در برخی از این روایات ، نام جابلقا و جابرسا نیز آمده است . قطب راوندی (ص 35ـ40) نیز حدیث بلندی را از جابربن یزید جعفی از امام باقر علیه السلام با استناد به امام علی روایت کرده که موضوع آن همین جابلقا و جابرسا و مشتمل است بر مطالب غریب و نامأنوس . محمدباقر مجلسی (ج 54، ص 316ـ 354) نیز روایات متضمن نام و وصف این دو شهر را ذیل عنوان «العوالم » گرد آورده و دو شهرِ مورد اشاره را بر پایة مطالب روایات ، خارج از عوالم چهارگانه دانسته است که ساکنان آن دو همه موحدند. از جملة این روایات ، همان روایت جابر جعفی است ؛
مجلسی با اذعان به احتوای آن بر غرائب و مطالب ضعیف ، به مروری تفصیلی بر آرای متکلمان و فیلسوفان در این باره پرداخته و تأویلات آنان را نپسندیده و آنها را مبتنی بر تخمین و حدس خوانده است ، چرا که علم این گونه مطالب را تنها پیامبران و امامان می دانند.

جابلقا و جابلسا در شعر فارسی نیز به کار رفته و تقریباً در همة موارد، منظور از آنها صرفاً دو شهر در مشرق و مغرب عالم است (برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی ، ص 1؛
قطران تبریزی ، ص 4، 28؛
ناصرخسرو، ص 389، 477؛
سنایی ، ص 27).

آقابزرگ طهرانی (ج 5، ص 20) کتابی را با عنوان جابلقا و جابلسا و بیان ماوَرَدَفیهما از محمدباقر بهاری همدانی (متوفی 1333) معرفی کرده است .


منابع :
(1) آقابزرگ طهرانی ؛
(2) محمدبن محمد بلعمی ، تاریخ بلعمی : تکمله و ترجمة تاریخ طبری ، به تصحیح محمدتقی بهار، چاپ محمد پروین گنابادی ، تهران 1380 ش ؛
(3) علی بن محمد ترکه اصفهانی ، شرح گلشن راز ، چاپ کاظم دزفولیان ، تهران 1375 ش ؛
(4) خلیل بن احمد، کتاب العین ، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی ، قم 1405؛
(5) منوچهر دانش پژوه ، فرهنگ اصطلاحات عرفانی ، تهران 1379 ش ؛
(6) مجدود بن آدم سنایی ، دیوان ، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1336 ش ؛
(7) محمدبن حسن صفّار قمی ، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد«ص » ، چاپ محسن کوچه باغی تبریزی ، قم 1404؛
(8) طبری ، تاریخ (لیدن )؛
(9) محمدبن محمود طوسی ، عجایب المخلوقات ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1345 ش ؛
(10) علی بن جولوغ فرخی سیستانی ، دیوان ، چاپ محمد دبیر سیاقی ، تهران 1335 ش ؛
(11) زکریا بن محمد قزوینی ، کتاب آثار البلاد و اخبارالعباد ، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن 1848، چاپ افست ویسبادن 1967؛
(12) محمودبن مسعود قطب الدین شیرازی ، شرح حکمة الاشراق سهروردی ، چاپ عبداللّه نورانی و مهدی محقق ، تهران 1380 ش ؛
سعیدبن هبة اللّه قطب راوندی ، قصص الانبیاء ، چاپ غلامرضا عرفانیان یزدی ، مشهد

(13) 1409؛
(14) ابومنصور قطران تبریزی ، دیوان ، چاپ محمد نخجوانی ، تبریز 1333 ش ؛
(15) داوود بن محمود قیصری ، شرح فصوص الحکم ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، تهران 1375 ش ؛
(16) محمدبن یحیی لاهیجی ، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز ، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی ، تهران 1371 ش ؛
(17) مجلسی ؛
(18) مجمل التواریخ و القصص ، چاپ محمدتقی بهار، تهران : کلالة خاور، 1318 ش ؛
(19) محمدبن محمدمرتضی زبیدی ، تاج العروس من جواهرالقاموس ، چاپ سنگی ( قاهره ) 1306ـ1307؛
(20) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه ، طرائق الحقائق ، چاپ محمدجعفر محجوب ، تهران 1339ـ 1345 ش ؛
(21) ناصر خسرو، دیوان ، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق ، تهران ?( 1365 ش ) ؛
(22) محمدجعفر یاحقی ، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی ، تهران 1375 ش ؛
(23) یاقوت حموی .

/ سیدجعفر سجادی و حسن سیدعرب /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4297
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست