responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4293

 

جابربن زید ، کنیه اش اَبُوالشَعْثاء، از فقهای تابعین و محدّثان اباضیه . وی از قبیلة یَحْمَد ساکن در عمان بود و به یحمدی نیز شهرت دارد ( رجوع کنید به بخاری ، ج 2، جزء 1، قسم 2، ص 204؛ سمعانی ، ج 2، ص 205؛ نامی ، ص 73ـ74). او در حدود سال 18 تا 22 در فُرق ، نزدیک شهر نَزْوَه در عمان ، به دنیا آمد ( فقه الامام جابربن زید ، ص 11). در تاریخ نامشخصی به بصره مهاجرت کرد و در محلة دَرْبُ الجَوْف سکنا گزید (سمعانی ، ج 2، ص 205 و پانویس 3؛ سیابی ، 1979، ص 14). سمعانی (ج 2، ص 123)، ذیل جَوْفی ، آورده که این عنوان به درب الجوف اشاره دارد که نام محلی در بصره است و در ادامه ، از بخاری نقل کرده که جوف ناحیه ای در عمان است . سمعانی (ج 2، ص 205)، ذیل عنوان حَرَقی ، نیز از جابربن زید یاد کرده و از قول ابن حِبّان آورده که حَرقه نام محلی در عمان است که جابربن زید در آنجا به دنیا آمده و در بصره میان تیرة اَزد، در جایی به نام دَرحَرَق سکونت داشته است . گفتة ابن حبان در شهرت جابربن زید به حَرقی نادرست ، و احتمالاً این نام تصحیف فرق یا نزوه است . درحرق نیز تصحیف درب الجوف است . با این حال ، این خطا به برخی منابع راه یافته و جابربن زید، الحُرقی و خَوْفی نیز خوانده شده است ( رجوع کنید به ابن ماکولا، ج 3، ص 282، پانویس ؛
مرتضی زبیدی ، ذیل «جوف »).

در منابع از جابر به عنوان مفتیِ شهر بصره نیز یاد شده است ( رجوع کنید به ابن سعد، ج 7، قسم 1، ص 130ـ131؛
ابن سلام اباضی ، ص 108ـ 109؛
فقه الامام جابربن زید ، ص 70ـ72).

بیشتر احادیث جابر به نقل از عبداللّه بن عباس است (شماخی ، ج 1، ص 67؛
سیابی ، 1400، ص 7، 23). وی از برخی صحابه چون عبداللّه بن عمر، عبداللّه بن زبیر، و تابعینی چون حسن بصری ، سعیدبن جُبَیر و عُروَة بن زُبَیر نیز روایت کرده است (مِزّی ، ج 4، ص 435؛
فقه الامام جابربن زید ، ص 42)؛
با این حال ، جابر، همانند دیگر تابعین ، احادیث خود را به نحو مرسل از پیامبر نقل کرده است که البته در بارة درستی این احادیث اختلاف نظر وجود دارد ( فقه الامام جابربن زید ، ص 43). از حیث فقهی ، جابربن زید را از جمله فقیهان اهل رأی دانسته اند، دلیل این امر احتمالاً، پذیرش قیاس از سوی جابر است ( رجوع کنید بهدارِمی ، ص 59؛
نامی ، ص 141ـ142)، هر چند جابر در آرای فقهی خود بیشتر به آرای ابن عباس توجه داشته که مبتنی بر قرآن و روایات بوده است ( فقه الامام جابربن زید ، ص 74).

در بارة گرایش جابربن زید به مذهب اِباضی اختلاف نظر وجود دارد. در متون اباضیه ، بر اباضی بودن وی تأکید شده است (برای نمونه رجوع کنید بهشماخی ، همانجا؛
سیابی ، 1979، ص 13ـ17). مؤید این ادعا مطلبی است که از قول وی در بارة جنگ نهروان نقل شده ، دالّ بر خرده گیری وی از حضرت علی علیه السلام . خوارج اباضی مذهب ، در ابتدا بر این عقیده بودند که علی علیه السلام در این نبرد بر حق نبوده است و از حضرت به دلیل نبرد با خوارج خرده گرفته اند ( رجوع کنید بهنامی ، ص 53). ابن سعد (ج 7، قسم 1، ص 132) و ابن ابی حاتم (ج 2، ص 495) به نقل از جابر، تَبرّی وی را از اباضیه ذکر کرده اند، اما آنچه در بیشتر متون رجالی آمده ، دالّ بر اباضی بودن جابر است (برای نمونه رجوع کنید بهابونُعَیم ، ج 3، ص 89؛
مزّی ، ج 4، ص 436؛
فقه الامام جابربن زید ، ص 26ـ29، 34ـ37).

مهم ترین اثر جابربن زید، دیوان جابر ، مجموعه ای مفصّل

از احادیثی بوده که او گرد آورده است ( رجوع کنید بهنامی ، ص 79ـ 80؛
معجم اعلام الاباضیة ، ج 2، ص 109). ظاهراً این کتاب تا قرن ششم در دسترس بوده و عالم اباضی ، یَخْلَفْتَن بن اَیوب نَفوسی (متوفی 500)، اشاره کرده است که دیوان جابر در اختیار ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه ، شاگرد جابر، و بعد از وی در اختیار ابوسفیان محبوب بن رحیل و سپس در اختیار فرزندان ابوسفیان ، عبداللّه بن محبوب و محمدبن محبوب ، بوده و آنها این کتاب را روایت کرده اند ( رجوع کنید به معجم اعلام الاباضیة ، همانجا؛
نامی ، ص 79، 126ـ127). همچنین سَرحان بن سَعید در کتاب کَشْفُالغُمَّه به دیوان جابر اشاره کرده که احتمالاً در دسترسش بوده است ( رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ). بر اساس گزارشی که در منبعی اباضی آمده ، می دانیم که نسخه ای از این کتاب در قرن سوم در اختیار رستمیان ، از خاندانهای اباضی ، بوده است ( رجوع کنید به ورجلانی ، ص 143). در همین خبر، تأکید شده که نسخه ای دیگر از این کتاب در دیگر مناطق موجود نبوده است . احتمالاً روایتهایی که عبدالرزاق صَنْعانی (متوفی 211) به نقل از عمروبن دینار از جابربن زید آورده ، بر گرفته از این کتاب است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ). ربیع بن حبیب فراهیدی اباضی ، روایاتی از جابر به نحو مرسل و گاه به روایت ابوعبیده مسلم بن اَبی کریمه از ضُمام در کتاب الجامع الصحیح خود آورده است . کتاب الجامع را ابویعقوب یوسف بن ابراهیم وَرْجَلانی ، عالم اباضیِ قرن ششم به صورت موضوعی تنظیم کرده که به عنوان ترتیب الجامع الصحیح باقی مانده است ( رجوع کنید بهنامی ، ص 78، 129ـ 130). سعیدبن خلف خَرُوصی در کتاب مِنْ جوابات الامام جابربن زید (عمان 1412)، دو مجموعة روایت شده از احادیث جابر را گردآوری کرده است : یکی تدوین عبدالملک بن ضَمُره و دیگری تدوین حبیب بن ابی حبیب . در نسخه های خطی اباضیه ، به برخی آثار موجود جابربن زید، از جمله به کتاب الصلاة و کتاب النکاح ، اشاره شده است ( رجوع کنید بهمعجم اعلام الاباضیة ، همانجا؛
نامی ، ص 79). کتاب النکاح در حقیقت به تدوین ابوسعید عبداللّه بن عبدالعزیز است که وی آن را به عنوان بخشی از کتاب نکاح الشِغار خود آورده است (نامی ، ص 140ـ 141). از جمله آثار غیرموجود جابر مراسلات و مکاتبات و رسالة لِجابربن زید اَرسلها الی رجل مِن الشیعه است ( معجم اعلام الاباضیة ، همانجا).

عمرو خلیفه نامی (ص 77) از جابربن زید به عنوان عالمی با دانش گسترده در تفسیر یاد کرده اما گفته است که متنی تفسیری از اباضیة قرن اول و دوم در دست نیست (ص 121). در متن تفسیر هودبن مُحَکِّم هُواری اباضی (متعلق به قرن سوم ) نیز به جابربن زید اشاره ای نشده است . در متون دیگر نیز مطالب تفسیری چندانی از جابربن زید نقل نشده و اغلب ، آرای فقهی وی آمده است ( رجوع کنید به قُرطُبی ، ج 1، جزء 2، ص 264، 325، ج 4، جزء 7، ص 245؛
فقه الامام جابربن زید ، ص 81 ـ136؛
نامی ، ص 122). سیوطی (ج 1، ص 96ـ97) ترتیب نزول خاصی را از جابربن زید نقل کرده و این ترتیب را دارای اِشکال دانسته است (نیز رجوع کنید به مزّی ، ج 3، ص 332). برهان الدین ابراهیم بن عمر جَعْبَری * (متوفی 732) قصیدة تقریب المأمول فی ترتیب النزول خود را بر اساس ترتیب نزول روایت شده از جابر سروده است ( رجوع کنید به سیوطی ، ج 1، ص 97ـ 98).

از جابربن زید آرای فقهی خاصی نیز روایت شده است . نامی از جابربن زید و شاگرد وی ، ابوعبیده مسلم بن کریمه ، به عنوان مؤسسان فقه اباضی یاد کرده (ص 120ـ121) و منابع اصلی استنباط فقه نزد جابربن زید را قرآن ، سنّت ، حدیث صحابه و رأی (قیاس ) دانسته و شواهدی نیز ذکر کرده است ( رجوع کنید بههمان ، ص 123ـ124). وی (ص 124ـ 125) همچنین اشاره کرده که اباضیه برخی آرای فقهی جابر و شاگردش را نپذیرفته اند. از جمله آرای خاص فقهی جابربن زید اینهاست : عدم صحت مسح بر خُفَّین (خُفّ = پاپوش ) در وضو (ابوغانم خراسانی ، ج 1، ص 24)، سایر اباضیه نیز همین رأی را دارند (نامی ، ص 149ـ151)؛
جواز جمع بین نمازها در سفر و غیر سفر ( فقه الامام جابربن زید ، ص 223ـ 225)؛
صحت روزة ماه رمضان در سفر (طبری ، قسم 1، ص 148)؛
عدم صحت قول به سه طلاق در یک مجلس (ابوغانم خراسانی ، ج 2، ص 88؛
فقه الامام جابربن زید ، ص 428)؛
و وجوب قرائت سورة فاتحه در رکعتهای سوم و چهارم نماز ظهر و عصر (نامی ، ص 151). یحیی محمد بَکُّوش ، برخی از آرای فقهی جابربن زید را از متون استخراج کرده و در کتاب فقه الامام جابربن زید به چاپ رسانده است (بیروت 1407). در آثار فقه تطبیقیِ امامیه نیز به آرای جابربن زید اشاره شده است ( رجوع کنید به طوسی ، ج 2، ص 283؛
علامه حلّی ، ج 7، ص 198).

آرای کلامی جابر را از مطالب پراکنده ای که در متون اباضی نقل شده ، می توان استخراج کرد. احادیثی در ذم قَدَریه به نقل از جابربن زید نقل شده است ( رجوع کنید به نامی ، ص 168). همچنین روایتی از قول جابر نقل شده است که بر جبر دلالت دارد ( رجوع کنید بههمان ، ص 168ـ169). جابربن زید، غیر اباضیان را «کافر نعمت » می دانسته است (همان ، ص 175). مطالبی که در بارة امامت از قول جابربن زید نقل شده ، اندک است ؛
از جمله آنکه افراد قریشی برای امامت شایستگی دارند، هر چند وی امامت را منحصر به قریش نمی داند (همان ، ص 185).

عمده روایات جابر در منابع غیر اباضی ، به نقل از عمروبن دینارمکی (متوفی 126؛
برای نمونه رجوع کنید به شافعی ، ج 1، ص 21، ج 2، ص 150ـ151، 160، ج 5، ص 26، 91، 168، 258؛
صنعانی ، ج 1، ص 236، 241، 269، ج 2، ص 65، 230، 408، ج 3، ص 409، ج 4، ص 449، 481؛
ابن ابی شَیبَه ، ج 1، ص 187، ج 2، ص 333، 344) و در منابع اباضی به نقل از عمروبن هرم اَزْدی (برای نمونه رجوع کنید به نامی ، ص 137) و ضُمام بن سائب بصری (همان ، ص 107ـ 108) است . ابوصُفْره عبدالملک بن صُفْره روایات ضُمام به نقل از جابر را در کتابی با عنوان روایات ضُمام گردآوری کرده که نسخه ای از آن در دارالکتب المصریه موجود است ( فقه الامام جابربن زید ، ص 52). ابن سلام اباضی (ص 110) ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه تمیمی را از شاگردان جابر و بزرگ ترین فقیه اباضی بعد از جابر دانسته است . یوسف بن عبدالرحمان مزّی (ج 4، ص 435) فهرست برخی از کسانی را که از او روایت نقل کرده اند، آورده است . بکّوش ( فقه الامام جابربن زید ، ص 44ـ 68) فهرست کامل راویان حدیث از جابر را گردآوری کرده است .

در بارة تاریخ وفات جابر، سالهای 93 (بخاری ، ج 2، جزء 1، قسم 2، ص 204)، 103 و 104 (مزّی ، ج 4، ص 436) ذکر شده است . ابن سلام اباضی (متوفی بعد از 273؛
ص 108 و پانویس 2) تاریخ وفات جابر را 93 دانسته است (نیز رجوع کنید بهفقه الامام جابربن زید ، ص 11؛
نامی ، ص 93ـ94). قبر وی در شهر فُرقِ عمان مورد توجه اباضیان است ( رجوع کنید به معجم اعلام الاباضیة ، ج 2، ص 111).

سمعانی (ج 1، ص 79) از فردی به نام ابوعلی احمدبن عثمان ابهری (متوفی 338) نام برده و گفته که وی از نوادگان جابربن زید بوده و تألیفاتی نیز داشته است . این شخص همچنین از ابوبکراحمدبن موسی ، مشهور به ابن مَرْدویه (متوفی 410)، روایت نقل کرده و به روایت کردن از عالمان عراقی و اصفهانی شهرت داشته است (همانجا).


منابع :
(1) ابن ابی حاتم ، کتاب الجرح و التعدیل ، حیدرآباد دکن 1371ـ 1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
ابن ابی شیبه ،

(2) المصنَّف فی الاحادیث و الا´ثار ، چاپ سعید محمد لحّام ، بیروت 1409/1989؛
(3) ابن سعد (لیدن )؛
(4) ابن سلام اباضی ، کتاب فیه بدءالاسلام و شرائع الدین ، چاپ ورنر شوارتز و سالم بن یعقوب ، ویسبادن 1406/1986؛
(5) ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الاسماء و الکنی و الانساب ، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی ، حیدرآباد دکن 1381ـ1406/ 1962ـ1986؛
(6) ابوغانم خراسانی ، المدّونة الکبری ، عمان 1404/1984؛
(7) احمدبن عبداللّه ابونعیم ، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء ، بیروت 1387/1967؛
(8) محمدبن اسماعیل بخاری ، کتاب التاریخ الکبیر ، ( بیروت ? 1407/ 1986 ) ؛
(9) عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی ، سنن الدارمی ، استانبول 1401/ 1981؛
(10) سمعانی ؛
(11) سالم بن حمود سیابی ، ازالة الوعثاء عن اتباع ابی الشعثاء ، چاپ سیده اسماعیل کاشف ، عمان 1979؛
(12) همو، طلقات المعهد الریاضی فی حلقات المذهب الاباضی ، عمان 1400/1980؛
(13) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، الاتقان فی علوم القرآن ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، ( قاهره 1967 ) ، چاپ افست قم 1363 ش ؛
(14) محمدبن ادریس شافعی ، الامّ ، بیروت 1403/1983؛
(15) احمدبن سعید شماخی ، کتاب السیر ، چاپ احمدبن سعود سیابی ، مسقط 1407/1987؛
(16) عبدالرزاق بن همام صنعانی ، المصنّف ، چاپ حبیب الرحمان اعظمی ، بیروت 1403/1983؛
(17) محمدبن جریرطبری ، تهذیب الا´ثار و تفصیل الثابت عن رسول اللّه صلی اللّه علیه و سلم من الاخبار: مسند عبداللّه بن عباس رضی اللّه عنه ، چاپ محمود محمد شاکر، قاهره ( 1982 ) ؛
(18) محمدبن حسن طوسی ، کتاب الخلاف ، قم 1407ـ1417؛
(19) حسن بن یوسف علامه حلّی ، تذکرة الفقهاء ، قم 1414ـ ؛
(20) فقه الامام جابربن زید ، تقدیم و جمع و تخریج یحیی محمد بکّوش ، بیروت : دارالغرب الاسلامی ، 1407/1986؛
محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، ج 1، جزء 2، قاهره 1387/1967، ج 4، جزء 7، بیروت

(21) 1965، چاپ افست تهران 1364 ش ؛
(22) محمدبن محمدمرتضی زبیدی ، تاج العروس من جواهرالقاموس ، چاپ علی شیری ، بیروت 1414/ 1994؛
(23) یوسف بن عبدالرحمان مزّی ، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال ، چاپ بشار عواد معروف ، بیروت 1400ـ1413/1980ـ1992؛
(24) معجم اعلام الاباضیة من القرن الاول الهجری الی العصر الحاضر: قسم المغرب الاسلامی ، تألیف محمدبن موسی بابا عمی و دیگران ، چاپ محمدصالح ناصر، بیروت : دارالغرب الاسلامی ، 1421/2000؛
(25) عمرو خلیفه نامی ، دراسات عن الاباضیة ، ترجمة میخائیل خوری ، بیروت 2001؛
یحیی بن ابوبکر ورجلانی ، کتاب سیر الائمة و اخبارهم ، المعروف بتاریخ ابی زکریاء ، چاپ اسماعیل عربی ، ( بیروت )

(26) 1402/ 1982؛


(27) EI 2 , s.v. "Dja ¦bir B . Zayd" (by R. Rubinacci).

/ فاطمه غفوریان و محمدکاظم رحمتی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4293
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست