responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 426

 

بایزید (دوغوبایزید ) ، شهر کوچکی در مشرق ترکیه ، واقع در جنوب غربی کوه آرارات (آغری داغ یا کوه نوح )، در نزدیکی مرز ایران . جلگه ای که از درّة آن ساری سو ، از شاخه های رود زنگیمار ، می گذرد و به ارس می ریزد این شهرک را از کوه آرارات جدا می سازد. بایزید در دامنة غربی کوهی با قلّه های 800 ، 2 متری ، در فاصلة 15 تا 24 کیلومتری مرز ایران و ترکیه قرار گرفته است و از سطح دریا 000 ، 2 متر ارتفاع دارد. این شهر در کنار جادة بزرگی واقع شده است که از طرابزون در ساحل دریای سیاه آغاز می شود و پس از گذشتن از اَرزروم به مرز ایران و سپس تبریز می پیوندد. بایزید آخرین منزلگاهِ شرقی در خاک ترکیه به شمار می رود، و به همین سبب از دیرباز دارای نقش مرکز گمرکی و قلعة نظامی بوده است . این شهر نه تنها منزلی بر سر راه پرآمدوشد و قدیمی تبریز ـ ارزروم بوده بلکه ، برای نیروهایی که از شمال غربی ایران و حتی قفقاز، آرارات را دور می زدند و آهنگ آناطولی شرقی می کردند و همچنین برای نیروهایی که عکس این مسیر را می پیمودند، حکم دروازه داشته و مهم بوده است .

در بسیاری از منابع ترکی و غیر ترکی ، از جمله در قاموس الاعلام و تحریر اول د. اسلام ، که از بایزید یاد کرده اند ایلدرم بایزید (حک : 792 ـ 805)، که هرگز گذارش به آن حوالی نیفتاده ، به سبب مشابهت اسمی ، بنیانگذار آنجا به شمار آمده و گفته شده است که این سلطان قلعة بایزید را، به قصد نظارت بر عملیات جنگی امیر تیمور (حک : 771 ـ 807) و جلوگیری از آن ، ساخته است . احتمال می رود که قلعة بایزید عنوان خود را از نام شاهزاده بایزید، برادر سلطان احمد ایلکانی ، گرفته باشد. این نام در شرح جنگهای شاهرخ تیموری (حک : 807ـ850) با پسران قره یوسف ترکمان بارها تکرار شده و خود شهر را نیز شاهرخ محاصره و تصرّف کرده است . بااینهمه ، قطعاً بایزید در محل استحکاماتی بسیار قدیمی قرار گرفته است . قلعة بایزید، پس از شکست نیروهای صفوی در نبرد چالدران (920)، ضمیمة قلمرو حکومت عثمانی شد و از آن پس سنجقی از ولایت وان و اغلب تابع ولایت ارزروم بود و، پس از استقرار جمهوری در ترکیه ، مرکز استان مستقلی شد. از آن پس ، مرکز استان از بایزید به قره کوسه (نام قدیمی : قره کلیسا) انتقال یافت و نام استان نیز در سالهای اخیر، به لحاظ نزدیکی به بلندترین کوه ترکیه ، به آغری تبدیل شد. شهر بایزید اکنون دوغو بایزید خوانده می شود، مرکز ایلچه شهرستان دوغو بایزید از ایل استان آغری است .

به نوشتة جهان نما ، سنجق بایزید به طور موروثی قلمرو حکومت بهلول بیگ بوده و قبیله ای از کردها به نام بسیان در آنجا اقامت داشته است . شانترباره و بران ، جهانگردانی که در قرن گذشته می زیستند، از مناظر جالب بایزید یاد کرده اند که در دامنة کوهی از صخره های مرمر سرخ ، به صورت پلکانی و با خانه های پراکنده ، احداث شده بود. بارویی که قسمتی از آن خراب شده است گرد شهر بود و ارکی که روزگاری دراز آن راتسخیرناپذیر می پنداشتند بر بلندیهای شهر سربرافراشته بود. این ارک نیز از صخره های مرمر سرخ ، که شهر بر آنها تکیه داشت ، ساخته شده بود. در کنار ارک ، کاخی عظیم و نیمه ویران و مسجد زیبایی یادگار بهلول بیگ ، هر دو از مرمر سرخ همان کوه ، دیده می شد. بایزید با زمستانهای سرد و تابستانهای خنک و هوای سالمش مبتلایان به تب نوبة شهر روان (ایروان ) را به سوی خود می کشید. آمده ژوبر ، مستشرق فرانسوی و فرستادة ناپلئون بناپارت به ایران در 1220/1805، ماهها در بایزید زندانی بوده است (ص 29 و جاهای دیگر). در سالهای 1243/1828 و 1270/1854 و 1294/1877 روسها شهر بایزید را تصرّف کردند. در آغاز این جنگها، عدّه ای از اهالی بایزید به گومرو و رِوان تبعید شدند. در اواخر جنگ جهانی اوّل (1914 ـ 1918)، بایزید بار دیگر به تصرّف قوای روس درآمد و، پس از رفتن قوای روس ، نیروهای غیر نظامی ارمنی مدّتها بایزید را در تصرّف داشتند. این تجاوزهای پیاپی و رویدادهای ناگوار سبب شده بود که ، حتی پیش از شروع جنگ جهانی اوّل ، فعالیّت حمل ونقل تبریز ـ طرابزون ، که نقش مهمّی در زندگی اقتصادی شهر بایزید داشت ، از طریق راه آهنی که روسها در قفقاز جنوبی احداث کرده بودند به باطوم منتقل شود. علاوه بر این ، خرابیهای ناشی از زمین لرزه نیز سبب ویرانی شهر قدیمی بایزید شد. در سالهای بعد، فعالیّت حمل ونقل ایران تا اندازه ای موجب رونق شهر بایزید شد.

تا اواخر قرن نوزدهم ، جمعیت بایزید از دوهزار نفر تجاوز نمی کرد. در سرشماری 1935، جمعیت آن 860 ، 1 نفر بوده است . براساس همان سرشماری ، در اراضی بایزید، که 205 ، 3 کیلومتر مربع وسعت دارد، جمعاً 025 ، 20 نفر زندگی می کردند ( در سرشماری 1990، جمعیت بایزید 213 ، 35 تن بوده است ) . منبع اصلی درآمد مردم آنجا کشاورزی ، دامداری ، قالیبافی ، گلیم بافی و تولید پوست و چرم است .


منابع :
(1) علی جواد، ممالک عثمانیه نک تاریخ و جغرافیا لغاتی ، استانبول 1313ـ1317، ص 153؛
(2) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، جهان نما ، چاپ ابراهیم متفرقه ، استانبول 1145/1732، ص 417ـ422؛
(3) شمس الدین سامی ، قاموس الاعلام ، چاپ مهران ، استانبول 1306-1316/1889-1898؛


(4) Chantre Barry, Mission scientifique dans la haute Mإsopotamie, le Kourdistan et le Caucase;
(5) 1935 genel nدfus say i m i , 75, 4 (Ag § ri vilayeti bro í دrد);
(6) 1990 genel nدfus say i m i , 23;
(7) J. Brant, JRGS , (1836);
(8) V. Cuinet, La Turquie d'Asie , I, Paris 1890, 228f;
(9) EI;
(10) Pierre Amإdإe Jaubert, Voyage en Armإnie et en Perse , Paris 1821;
(11) E. Reclus, Nouvelle gإographie universelle , IX, La Perse , Paris 1884, 365;
(12) TA , s.v. "Dog § u Bayaz â t";
(13) Moritz Wagner, Reise nach Persien und dem Lande der kurden , Leipzig 1852.

) / د. ا. ترک / بسیم دارکوت (

تکمله . تاتارها (مغولان ) پس از تصرف قلعة بایزید، قرارگاهی در آن ساختند (سامی ، ج 2، ص 1234ـ1235، ذیل «بایزید»). در 787، تیمور قلعة بایزید را به تصرف درآورد (بدلیسی ، ص 126). به نوشتة خوافی در 789، تیمور پس از فتح قلعة بایزید، آن را ویران کرد (ج 3، ص 127). قلعة بایزید بعداز ویرانی زمان تیمور مرمت شد. در 822، پس از مرگ قرایوسف ترکمان ، فرزندانش بر سر جانشینی او به کشمکش برخاستند؛
گروهی از ایل سعدلو، فرزند او اصفهان میرزا را به سلطنت برداشتند و قلعة بایزید و خزانة او را تصرف کردند (طهرانی ، ج 1، ص 75؛
روملو، ج 11، ص 116).

در 824، شاهرخ تیموری به کمک سپاه خود قلعه را تصرف کرد (روملو، ج 11، ص 124 ـ 125؛
خواندمیر، ج 3، ص 609ـ610). به نوشتة بدلیسی قلعة بایزید ( قبل ازتسلط عثمانیها در 920 ) در دست امرای کرد و از توابع ایروان بوده است (ص 349). در زمان پادشاهی شاه عباس اول ، حاکم قلعة بایزید، یارعلی سلطان ، از ایل بیات بود (اسکندرمنشی ، ج 3، ص 1086). در 1044 شاه صفی دستور داد که حکام قلعه های بایزید و ماکویه (ماکو) را به لحاظ اینکه قلعة خود را به مخالفان سپرده بودند، پوست بکنند (خواجگی اصفهانی ، ص 199). در 1147، نادر به دسته ای از سپاه خود فرمان داد تا قلعة بایزید را مورد تاخت و تاز قرار دهند (استرآبادی ، ص 251).


منابع :
(14) محمد مهدی بن محمدنصیر استرآبادی ، جهانگشای نادری ، چاپ عبداللّه انوار، تهران 1341 ش ؛
(15) اسکندرمنشی ، تاریخ عالم آرای عباسی ، تهران 1350 ش ؛
(16) شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی ، شرفنامه : تاریخ مفصل کردستان ، چاپ محمد عباسی ، چاپ افست تهران 1343 ش ؛
(17) محمد معصوم خواجگی اصفهانی ، خلاصة السیر: تاریخ روزگار شاه صفی صفوی ، تهران 1368 ش ؛
(18) احمدبن محمد خوافی ، مجمل فصیحی ، چاپ محمود فرخ ، مشهد 1339ـ1340 ش ؛
(19) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر ، چاپ محمد دبیرسیاقی ، تهران 1362 ش ؛
(20) حسن روملو، احسن التواریخ ، چاپ عبدالحسین نوایی ، ج 11، تهران 1349 ش ؛
(21) شمس الدین سامی ، قاموس الاعلام ، چاپ مهران ، استانبول 1306ـ1316/1889 ـ 1898؛
(22) ابوبکر طهرانی ، کتاب دیاربکریه ، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا 1962.

/حسین قرچانلو/



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 426
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست