responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4252

 

ثقفی ، ابومِحْجَن عبداللّه بن حبیب ، شاعر و جنگجوی مُخَضْرَم . برای او نامهای دیگری چون مالک و عمرو نیز ذکر کرده اند و بعضاً کنیه و اسمش را یکی دانسته اند (ابن عبدالبرّ، ج 4، ص 1746؛ ابن اثیر، ج 6، ص 276). ابن حجر عسقلانی (ج 4، ص 173) کنیه اش را ابوعبید و نام مادرش را کنود بنت عبداللّه آورده است .

ابومحجن در جنگ طائف (سال هشتم هجری ) در مقابل سپاه اسلام جنگید (واقدی ، ج 3، ص 926ـ930؛ طبری ، ج 3، ص 89) و پس از شکست ، در رمضان سال نهم اسلام آورد (طبری ، ج 3، ص 96ـ99؛ ابن عبدالبرّ، همانجا؛ بروکلمان ، ج 1، ص 167). او را راوی و صحابی نیز خوانده اند (ابن عبدالبرّ؛ ابن حجر عسقلانی ، همانجاها). سیوطی (قسم 1، ص 101؛ قس ذهبی ، حوادث و وفیات 11ـ40 ه ، ص 300؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 4، ص 173ـ174) از او به عنوان راوی یاد کرده ، ولی به اینکه او خود مطالبی را از پیامبر شنیده باشد، اشاره ای نکرده است .

گفته اند ثقفی میل مفرطی به شرابخواری داشت به اندازه ای که هیچ «حد» و سرزنشی او را از این کار باز نمی داشت (جُمَحی ، ص 103؛ ابن عبدالبرّ، همانجا)، چندین بار به دستور عُمَر، حد بر او جاری و سرانجام به جزیرة حَضُوْضی '، در بحر احمر، تبعید شد، ولی از آنجا گریخت و در قادسیه به سعدبن ابی وقّاص * (متوفی 55) پیوست . عمر در نامه ای از سعد خواست ابومحجن را زندانی کند و سعد چنین کرد (ابوالفرج اصفهانی ، ج 19، ص 3ـ5؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 4، ص 174ـ 175). ابومحجن که در جنگ ارماث (اولین روز جنگ قادسیه ) در پایین قصری نزد سعد زندانی بود (طبری ، ج 3، ص 531؛ مسعودی ، ج 3، ص 58)، چون خبر درگیری با مسلمانان را شنید، از سعد خواست تا او را برای شرکت در جنگ آزاد کند، سعد نپذیرفت (مسعودی ، همانجا) ولی ابومحجن به دستیاری همسر سعد، از زندان بیرون آمد و بر بَلقاء، اسب سعد، نشست و قسم خورد که اگر در جنگ سالم بماند، به زندان باز گردد (طبری ، ج 3، ص 548؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 4، ص 174). آنگاه به میدان رفت و دلیرانه جنگید (ابن حجر عسقلانی ، همانجا). در آن زمان سعد مجروح بود و از بالای قصر جنگ را نظاره می کرد (مسعودی ، ج 3، ص 59؛ ابن عبدالبرّ، ج 4، ص 1750؛ ابن اثیر، ج 6، ص 277)، چون این صحنه را دید با خود گفت «به خدا قسم اگر ابومحجن محبوس نبود، می گفتم او ابومحجن است و مرکب ، بلقاء» (جمحی ، ص 103ـ104؛ طبری ، ج 3، ص 549). عده ای هم این جنگاور را خضر و عده ای دیگر او را هاشم بن عُتبة بن ابی وقاص (متوفی 37)، برادرزادة سعد، یا یکی از یاران او پنداشتند (طبری ؛ مسعودی ، همانجاها). ابن حجر عسقلانی (ج 4، ص 175ـ176) به نقلی سبب ذکر نام مالک را برای وی ، همین پیکار و قول مردم در باب حضور ملائک در این جنگ و کمک آنها به مسلمانان دانسته است . پس از پیروزی مسلمانان ، ابومحجن به زندان بازگشت . چون خبر دلاوریهای وی به سعد رسید، از مجازات او صرف نظر کرد (ابن عبدالبرّ، ج 4، ص 1751)، ابومحجن نیز قسم خورد که دیگر زبانش را به وصف شراب نیالاید (طبری ، ج 3، ص 549؛ ابوالفرج اصفهانی ، ج 19، ص 10). ابن حجر عسقلانی (ج 4، ص 175ـ 176) انصراف سعد را از حد زدن ابومحجن بعید می داند.

او را شاعری خوش طبع ، بخشنده و کم گو معرفی کرده اند. مجموعه ای از اشعارش ، حدوداً مشتمل بر صد بیت ، باقی مانده که بیشتر در باب خَمریات و مخالفت با تحریم شرابخواری و گاه در باب حرب ، مدح ، فخر و حماسه است . مرثیه ای کوتاه نیز دارد (ابن عبدالبرّ، ج 4، ص 1746؛ ابن اثیر، ج 6، ص 276؛ بروکلمان ، ج 1، ص 167؛ سزگین ، ج 2، جزء 2، ص 333؛ فَرّوخ ، ج 1، ص 294). دیوان وی که به روایت ابن اَعرابی (متوفی 231)، ابن سِکّیت (متوفی 244) و ابوهلال عسکری (متوفی 395) است ، به چاپ رسیده است (بغدادی ، ج 8، ص 411،413؛ برای سالهای چاپ رجوع کنید بهبروکلمان ، ج 1، ص 168؛ سزگین ، ج 2، جزء2، ص 334).

عمر فَرّوخ (همانجا)، سال مرگ او را 28 هجری ، در زمان خلافت عثمان ، ذکر کرده است . علت مرگ و مدفنش را به اختلاف ذکر کرده اند. برخی گفته اند در جنگ با ایرانیان کشته شد و برخی گفته اند به مرگ طبیعی درگذشت (سزگین ، ج 2، جزء2، ص 333؛ فرّوخ ، ج 1، ص 294). به قولی ، بر اثر افراط در شرابخواری ، پس از چند بار تبعید، سرانجام در جزیرة باضِع ، در سواحل حبشه درگذشت (بروکلمان ، ج 1، ص 167؛ سزگین ، همانجا). مدفنش را آذربایجان و گرگان نیز ضبط کرده اند (ابوالفرج اصفهانی ، ج 19، ص 17). ابومحجن در شعری آرزو کرده بود که بر قبرش درخت تاک بروید و ظاهراً این آرزو برآورده شد (ابوالفرج اصفهانی ، همانجا).


منابع :
ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة ، چاپ محمدابراهیم

(1) بناو محمداحمد عاشور، قاهره 1970ـ1973؛
(2) ابن حجر عسقلانی ؛


(3) این عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ، چاپ علی محمد بجاوی ، بیروت 1412/ 1992؛
(4) ابوالفرج اصفهانی ؛
کارل بروکلمان ، تاریخ الادب العربی ، ج 1، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره

(5) 1974؛
(6) عبدالقادربن عمر بغدادی ، خزانه الادب ولب لباب لسان العرب ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره 1988ـ1980؛
(7) محمدبن سلام جمحی ، طبقات الشعراء ، بیروت 1408/1988؛
(8) محمدبن احمد ذهبی ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری ، حوادث و وفیات 11ـ40 ه ، بیروت 1417/1997؛
(9) فؤاد سزگین ، تاریخ التراث العربی ، ج 2، جزء 2، نقلة الی العربیة محمود فهمی حجازی ، ریاض 1403/1983؛
(10) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، شرح شواهد المغنی ، دمشق ( 1386/1966 ) ؛
(11) طبری ، تاریخ (بیروت )؛
(12) عمرفرّوخ ، تاریخ الادب العربی ، ج 1، بیروت 1984؛
مسعودی ،

(13) مروج (بیروت ).

/ زهرا نهاوندی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4252
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست