تَیَمُّم ، مبحثی در باب طهارت در فقه . واژة تیمّم ، از ریشة یمم ، در لغت به معنای «قصد کردن » و «روی آوردن به یک کار یا یک چیز» است ( رجوع کنید به ابن فارِس ؛ ابن اثیر، ذیل «یمم ») و در برخی آیات قرآن کریم نیز به همین معنا آمده است ( رجوع کنید بهبقره : 267؛ نیز رجوع کنید بهطُرَیحی ، ذیل «یمم »؛ بحرانی ،
ج 4، ص 243)، ولی باتوجه به معنای خاص آن در برخی آیات قرآن (نساء: 43؛ مائده :6)، در اصطلاح فقها و منابع اسلامی ، مفهومی خاص یافته (ابن اثیر؛ طریحی ، همانجاها) و مراد از آن ، طهارت مخصوصی است که به گونة اضطراری برای به جا آوردن نماز و دیگر عباداتی که به طهارت نیاز دارند، در مواردی که وضوگرفتن یا غسل کردن ناممکن یا دشوار باشد، مقرر شده است (ابن قُدامه ، ج 1، ص 233؛ بَحْرانی ، همانجا).
به نظر فقهای مذاهب مختلف اسلامی ، در اصلِ مشروعیت تیمّم با استناد به آیات قرآن و احادیث ، نمی توان تردید کرد، اما آنان در جزئیات احکام آن اختلافاتی دارند ( رجوع کنید بهزُحَیلی ، ج 1، ص 407؛ جزیری ، ج 1، ص 136؛ غروی تبریزی ، ج 10، ص 67). از نظر فقها، تیمّم ــ که به آن «طهارتِ بدل » (بدل از وضو یا غسل ) نیز می گویند ــ در این موارد جایز است : فقدان آب یا دسترسی نداشتن به آب کافی برای وضو یا غسل (مائده : 6)، ترس از کاربرد آب برای طهارت به سبب بیماری یا جراحت تمام یا بخشی از بدن ، دشواری شدیدِ به دست آوردن یا کاربرد آب ، نیاز شدید به آب موجود برای استفادة خود یا وابستگان خود در زمان حال یا آینده ، تزاحم کاربرد آب برای طهارت با واجبی مهمتر مانند رفع نجاست یا رفع تشنگی حیوان و مانند اینها، تنگ بودن وقت نماز به طوری که فرصت وضو گرفتن یا غسل کردن نباشد، و موارد دیگر ( رجوع کنید بهمحقق حلّی ، ج 1، ص 38؛ بحرانی ، ج 4، ص 247ـ290؛ طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 467ـ482؛ جزیری ، ج 1، ص 140ـ143؛ امام خمینی ، ج 1، ص 101ـ 106؛ زحیلی ، ج 1، ص 416ـ421).
به نظر فقهای امامی ، تیمّم کردن بدین ترتیب است :
زدن دو کف دست بر خاک یا سنگ یا مانند آن ، کشیدن (مسح ) کف هر دو دست به پیشانی و دوطرف آن تا بالای بینی ، کشیدن کف دست چپ بر پشت دست راست و کف دست راست بر پشت دست چپ ( رجوع کنید به محقق حلّی ، ج 1، ص 40؛ طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 493ـ494؛ توضیح المسائل مراجع ، ج 1، ص 406). برخی فقهای شیعه در تیمّم بدل از غسل یا در تیمّم به طور کلی ، دو ضربه زدن بر خاک را لازم دانسته اند. فقهای اهل سنّت ، مسح تمامی صورت و شافعیان و حنفیان ، مسح دستها را تا مرفق ، در تیمّم واجب شمرده اند (جزیری ، ج 1، ص 147؛ زحیلی ، ج 1، ص 430ـ431). برخی مذاهب اهل سنّت ، زدنِ دو ضربه بر خاک را در تیمّم لازم می دانند (همانجاها).
در منابع فقهی ، ارکان و شرایط دیگری نیز برای تیمّم ذکر شده است ، از جمله : وجوب نیّت ، انجام دادنِ کارْ بی واسطه (مباشرت )، ترتیب ، انجام گرفتن اجزای تیمّم بدون فاصله (موالات )، مسح پیشانی از بالا به پایین و مسح دستها از مچ تا نوک انگشتان ، نبودن مانع برای مسح و طهارتِ محل مسح (برای احکام و مباحث فقهی در این باره رجوع کنید بهجزیری ، ج 1، ص 144ـ 148؛ حکیم ، ج 4، ص 414ـ420؛ امام خمینی ، ج 1، ص 109ـ 111؛ غروی تبریزی ، ج 10، ص 277ـ290؛ زحیلی ، ج 1، ص 427ـ432). همچنین در پاره ای منابع فقهی ، سنن و آداب تیمّم از دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی گردآوری شده است ( رجوع کنید به زحیلی ، ج 1، ص 445 ـ 448؛ جزیری ، ج 1، ص 148ـ149).
از جمله مهمترین شرایط جواز تیمّم ، لزوم جستجو به منظور یافتن آب برای غسل یا وضوست و میزان جستجوی لازم در منابع فقهی ذکر شده است ( رجوع کنید بهغروی تبریزی ، ج 10، ص 76ـ83؛ جزیری ، ج 1، ص 141ـ143). تیمّم باید با خاک صورت گیرد، ولی بیشتر فقهای امامی و حنفیان و مالکیان ، با استناد به آیة ششم سورة مائده و احادیث ، تیمّم با سنگ ، ریگ ، کلوخ و مانند اینها را نیز صحیح می دانند ( رجوع کنید بهتوضیح المسائل مراجع ، ج 1، ص 399ـ400؛ بحرانی ، ج 4، ص 244ـ245؛ طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 485؛ زحیلی ، ج 1، ص 438) و البته پاکی آنها را نیز شرط کرده اند ( رجوع کنید بهزحیلی ، همانجا؛ توضیح المسائل مراجع ، ج 1، ص 403).
بنا بر احادیث ، خاک همانند آب ، پاک و پاک کننده است ( رجوع کنید بهحرّ عاملی ، ج 1، ص 133؛ برای توجیه علمی این نظر رجوع کنید بهبازرگان ، ص 87 ـ 92).
در منابع فقهی ، مسائل و فروع متعددی در بارة تیمّم مطرح شده است ، از جمله اینکه آیا با از بین رفتن عذر، نمازی که با تیمّم خوانده شده ، باید دوباره خوانده شود یا نه ، و اینکه آیا در ابتدای وقت نماز یا عبادات دیگر، به جا آوردن آنها با تیمّم جایز است یا نه ، و بسیاری مسائل دیگر (برای تفاصیل رجوع کنید بهطباطبائی یزدی ، ج 1، ص 500 ـ512؛ امام خمینی ، ج 1، ص 111ـ 114؛ زحیلی ، ج 1، ص 410ـ415). به نظر فقها، تیمّم با نقض طهارت ، یافته شدن آب ، و با از میان رفتن عذری که تیمّم را جایز کرده ، نقض می گردد ( رجوع کنید به حکیم ، ج 2، ص 460ـ461؛ زحیلی ، ج 1، ص 449).
منابع : (1) علاوه بر قرآن ؛ (2) ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر ، چاپ طاهراحمد زاوی و محمود محمد طناحی ، قاهره 1383ـ 1385/ 1963ـ 1965، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛ (3) ابن فارس ؛ (4) ابن قدامه ، المغنی ، چاپ افست بیروت 1403/1983؛ (5) مهدی بازرگان ، مطهرات در اسلام ، تهران : الفتح ، ( بی تا. ) ؛ (6) یوسف بن احمد بحرانی ، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة ، قم 1363ـ1367 ش ؛ (7) توضیح المسائل مراجع : مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید ، گردآورنده محمدحسن بنی هاشمی خمینی ، قم 1378 ش ؛ (8) عبدالرحمان جزیری ، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة ، بیروت 1410/1990؛ (9) حرّ عاملی ؛ (10) محسن حکیم ، مستمسک العروة الوثقی ، نجف 1388/ 1968، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛ (11) روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، تحریرالوسیلة ، قم : دارالعلم ، ( بی تا. ) ؛ (12) وهبه مصطفی زحیلی ، الفقه الاسلامی و ادلّته ، دمشق 1409/1989؛ (13) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی ، العروة الوثقی ، تهران 1399؛ (14) فخرالدین بن محمد طریحی ، مجمع البحرین ، چاپ احمد حسینی ، تهران 1362 ش ؛ (15) علی غروی تبریزی ، التنقیح فی شرح العروة الوثقی ، تقریرات درس آیت اللّه خوئی ، قم : مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی ، ( بی تا. ) ؛ (16) جعفربن حسن محقق حلّی ، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال ، قم 1408.