responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4172

 

تیمار ، زمینی که در ازای خدمات نظامی به سواره نظام عثمانی اعطا می شد. به عبارت دیگر، تیمار گونه ای اقطاع نظامی بود که صاحب آن را به شرکت در جنگها و اعزام تعدادی سپاهی به میدان نبرد ملزم می ساخت .

نخستین منبع مستند در بارة نظام تیمار متعلق به زمان سلطان اورخان عثمانی (ح 726ـ761) است . گر چه گزارش شده که عثمان اول (699ـ726) نیز به سپاهیان ، تیمار می داده ، به نظر می رسد که این اراضی بیشتر اقطاع یا انواعی از یورت * ، شبیه به تیول * یا اولکه بوده که اعطای آن در دولتهای ترکمن آناطولی شرقی رواج داشته است ( رجوع کنید به عاشق پاشازاده ، ص 20؛ قس دورفر ، ذیل «تیول »، «یورت »)، چنانکه اولکه و یورت در میان عثمانیان به معنای اقطاع موروثی باقی ماند.

می توان چنین انگاشت که نظام تیمار در عثمانی از نظام اقطاع در سایر نقاط ، مانند ایران و امپراتوری روم شرقی و حکومتهای ترک و مغول ، تأثیر پذیرفته است ، زیرا برخی از ویژگیهای تیمار عثمانی را در دورة سلجوقیان آسیای صغیر و ایران و دورة آق قوینلو و ممالیک مصر می توان یافت (کاهن ، ص 182ـ183؛ اوزون چارشیلی ، 1372 ش ، ص 48ـ 49؛ شیندر ، ص 499).

سواره نظام مالک تیمار را «تیمارلی »، «توپراقْلی سپاهی »، «ارباب تیمار» یا «سپاهی ارض » می نامیدند. سپاهی تیماردار در ازای خدمت به دولت ، از رعایای خویش ، عشریه و مالیات زمینی را که به او تعلق داشت دریافت می کرد که به آن «دیرلیک » می گفتند (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 1، ص 582، ج 2، ص 597؛ همو، 1988، ج 2، ص 137؛ صولاق زاده ، ص 464).

به طور کلی در اوضاعی که از یک سو اقتصاد پولی و خزانة مرکزی به قدر کافی توسعه نیافته بود و از سوی دیگر غالب سپاهیان را سواره نظام تشکیل می دادند، شکل گیری نظامهای زمینداری و تیمار برای حفظ و بقای سواره نظام و رده های بالای ارتش در ولایتهای امپراتوری عثمانی ، اجتناب ناپذیر بود. این نظام نه تنها مُقَوِّم سازمان اداری ارتش بود، بلکه عاملی تعیین کننده در نظام زمینداری میری و مالیات بندی نیز به شمار می آمد و در تعیین پایگاه اجتماعی دهقانان و اقتصاد زراعی در دورة اوج این اقتصاد در امپراتوری عثمانی (قرن هفتم ـ دهم ) نقش مؤثری داشت . بر پایة فهرست اَرونید در 835، اعطای زمین در عثمانی منحصر به دو دستة خاص * و تیمار بود، اما بر اساس منابع و اسناد دیگر، می توان آن را به سه نوع تیمار، زعامت * و خاص ، تقسیم کرد: زمینهایی که درآمد آنها از 999 ، 19 آقچه بیشتر نبود، تیمار نام داشت ؛
زمینهایی که درآمد آنها از بیست هزار آقچه تا یکصدهزار آقچه بود، زعامت ؛
و زمینهایی با درآمد بیش از یکصدهزار آقچه ، خاص نام داشت (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 1، همانجا؛
فرید، ص 132). با وجود این ، گاه اطلاق عنوان تیمار، زعامت یا خاص بر یک زمین ، بر اساس سلسله مراتب نظامی مالک آن بود، نه میزان درآمد زمین (عاشق پاشازاده ، ص 39، 249)، چنانکه گاه ارزش یک زعامت با ترفیعات آن ، تا صد هزار آقچه افزایش می یافت . به طورکلی ارزش هریک از انواع تیمار متغیر بود، مثلاً کم ارزشترین خاص 750 ، 96 و پرارزشترین آن 600 ، 200 ، 1 آقچه بود. در قانون عثمانی تصریح شده بود که هر تیماردار باید در ازای هر چند هزار آقچه ، یک سواره نظام مسلح «جُبّه لی / جبه جی » به میدان جنگ روانه کند. در واقع تعداد جبه لیها و نوع تجهیزات آنها به میزان تیمار و درجه بندی ایالت محل تیمار بستگی داشت . تأمین تمام هزینه های جبه لی نیز به عهدة تیماردار بود. هر سپاهی که بدون عذر موجه از شرکت در جنگ خودداری می کرد، از او دیرلیک می گرفتند، اما در صورت رشادت و قهرمانی در جنگ به او زعامت داده می شد. طبق قانون ، تیماردار باید در همان شهری که تیمارش در حومة آن قرار داشت ، سکونت می گزید (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 1، ص 583، ج 2، ص 598؛
شوکت ، ص 102). تیماردارها در جنگ ، جناح چپ سپاه را تشکیل می دادند (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 2، ص 599؛
در بارة نحوة لباس پوشیدن تیمارلی سپاهیها رجوع کنید بهشوکت ، همانجا). تمام اطلاعات مربوط به تیمارها، در هر ایالت در دفتری مخصوص ثبت می شد و مسئولیت آن را «تیمار دفترداری » آن ایالت برعهده داشت ، چنانکه مسئولیت دفاتر زعامت با «تیمار کدخداسی » بود. نظیر این اطلاعات در دفاتر اراضی خزانه ، که «مجمل » و «مفصّل » نام داشتند، نیز موجود بود (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 2، ص 597).

تهیه و تنظیم دفترهای مجمل و مفصّل برعهدة ممیز بود و او وظیفه داشت روستاها و بخشهای هر خاص و زعامت را به گونه ای منظم در دفتر ثبت کند. تیمار هر شخص معمولا در روستاهای مختلف یک ایالت توزیع می شد و شاید این امر، برای جلوگیری از تبدیل روستا به ملک شخصی تیماردار صورت می گرفت . تیماردار حق بهره برداری از کلیة منابع تیمار را داشت و حتی می توانست دهقانان خارج از این محدوده را برای استقرار در آن فرا بخواند. معمولاً تا زمانی که ممیزی یا مساحی ( رجوع کنید به تحریر * ) جدید ضرورت نمی یافت ، همة مالیاتهای این منطقه به تیماردار تعلق می گرفت . تیماردار را «صاحب ارض » و «صاحب رعیت » می خواندند، وی در اجرای قوانین مربوط به زمینِ میری و رعایا اقتدار کامل داشت و در صورت تخطی رعایا از قوانین ، مجاز بود پس از حکم قاضی ، خاطی را به مجازات برساند ( رجوع کنید به پاکالین ، ج 3، ص 502 ـ504).

] تیمارها بر اساس اینکه برات سلطانی (مجوز از حکومت مرکزی ) داشتند یا برات آنها را مقامات پایینتر دولتی صادر کرده بودند، به دو نوع کلی «تذکره لی » (مجوزدار) و «تذکره سیز» (بدون مجوز) تقسیم می شدند. بر اساس قانون نامة سلطان محمدفاتح ، تیمارهای بیش از شش هزار آقچه ، تنها با داشتن برات سلطانی معتبر بودند، اما وزیر اعظم مجاز بود تیمارهای تا 999 ، 5 آقچه را، بی آنکه به امضای سلطان برساند، به افراد موردنظر بدهد. در 935 بیگلربیگیهای ایالات هم باتوجه به درجه بندی ایالت می توانستند تیمارهایی کمتر از شش هزار آقچه را واگذار کنند. گاه تیمارداران برای کسب اعتبار بیشتر، تیمارهای تذکره سیز را در دیوان مرکزی تعویض می کردند و برات سلطانی می گرفتند (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 2، ص 597 ـ 598).

کتابی به زبان ترکی به نام قانون نامه عثمانی ، منسوب به لطفی پاشا (متوفی 950)، بر جای مانده که در آن قوانین مربوط به تیمار و دفتر تیمار شرح داده شده است ( رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج 2، ستون 1314) [ .

مهمترین مالیاتهایی که رعایا به مالکان تیمار می پرداختند، چِفت رسِمی * و اِسْپِنْجِه * (خمس ) و عُشریه بود. با اینکه در قانون عثمانی ، بهره کشی مقامات محلی از دهقانان منع شده بود، روستاییان مجبور به انجام دادن برخی بیگاریها (آنغاریه ها) بودند، از جمله تهیة علوفة اسبها و کار بر روی چفتلیک خاص و بنای خانه های سپاهیان و حمل عشریه ها به بازار، که در قبال این خدمات دستمزدهای نقدی می گرفتند. مناسبات رعایا و تیماردارها و حقوق آنان ، بتفصیل در قانون نامه های عثمانی بیان شده است .

واحدهای تیمار که در دفتر اجمال به ثبت می رسید، معمولاً به عنوان حصه یا سهم ، قابل تقسیم یا واگذاری نبود. بعلاوه ، امکان نداشت تیماری به تیمار دیگر اضافه شود. تنها در صورت مرگِ تیماردار، می شد حصه ها را تقسیم و به واحدهای دیگر اضافه کرد. تیمار موروثی نبود و جز در برخی موارد خاص ، فرزندان ذکور سپاهیان نمی توانستند در دوران حیات پدر تیمار دریافت کنند. اما قانون عثمانی حق فرزندان ذکور

را نسبت به بخشی از تیمار پدر، با عنوانِ قِلِچ حَقّی (حق شمشیر) به رسمیت می شناخت (در بارة فرزندان ذکورِ واجد شرایط برای دریافت تیمارها در هر درجه رجوع کنید به هوارد، 1996، جدولهای ص 97ـ 98 و 110ـ112؛
اوزون چارشیلی ، 1368ـ 1377 ش ، ج 1، ص 583، ج 2، ص 598؛
همو، 1988، ج 1، ص 96) و اگر تیماردار، فرزند ذکور نداشت ، تیمار به آلای بیگیِ آن منطقه ، که از افسران عالی رتبة آنجا بود، واگذار می گردید (اوزون چارشیلی ، 1988، همانجا).

بعدها پیرو سیاست «استمالت »، مسیحیان نیز در جرگة تیمارداران پذیرفته شدند، چنانکه در فتوحات بالکان ، مالکان مسیحی (پرونویا ) به عنوان تیماردار در املاک خود باقی ماندند (شیندر، ص 509؛
شوگر ، ص 298ـ299). باب عالی (دربار عثمانی ) همچنین به دلیل تهدید دائمی ارتش هابسبورگ ، ناگزیر تیمارها یا زعامتهای سپاهیان بوسنی را موروثی ساخت . این خانواده های تیماردار به اُجاق و تیمارهای آنان

به اجاقلیق شهرت یافتند. ظاهراً اعطای این امتیاز به دورة احمد اول (1012ـ1026) باز می گردد که ابراهیم (حک : 1050ـ 1058) در 1054 آن را تأیید کرد. بعدها تیمارها علاوه بر نظامیان ، به سایر افراد نیز تعلق یافتند، چنانکه شواهدی وجود دارد حاکی از اعطای تیمار به مقامات مذهبی ، مانند قضات ، امامان ، سراسقفها و اسقفها و حتی برخی زنان متنفذ (برای نمونه رجوع کنید بهطاشکوپری زاده ، ج 1، ص 108؛
رایندل ـ کیل ، ص 207).

تیمارها، اعم از تذکره لی و تذکره سیز، انواع دیگری نیز داشتند، طبقه ای از تیمارها با عنوان سربست یا تیمار آزاد از معافیتهای خاصی برخوردار بودند. همة خاص و زعامتهای متعلق به ضابطین * ، یا آنانکه در منطقة خود قدرت نظارت داشتند (مانند بیگلربیگی ، سنجق بیگی ، آلای بیگی ، زعیمها، چِری باشی ، سرعسکر، دِزْدار و چاووش )

در این طبقه قرار می گرفتند. تیمارها و زعامتهای نوعِ آرپالیق ، حکومت و اجاقلیق ، از تیمارها و زعامتهای معمولی متمایز بودند و با عنوان «مفروض القلم » و «مقطوع القدم » از نوعی خودمختاری و معافیتهای مالیاتی برخوردار بودند و قدرتهای محلی نیز حق دخالت در امور آنها را نداشتند (قس پاکالین ،

ج 1، ص 85).

انواع دیگر تیمار عثمانی ، مطابق با شرایط محلی ، عبارت بودند از تیمارهای مالکانه ، اِشکینجی / اِشکون ، بنوبت ، مستحفظ ، قِلِچ . در دورة محمد دوم (855 ـ886) به سبب نیاز به سربازان کمکی ، کسانی که دارای مالکیت مطلق یا زمینهای یورت بودند، ملزم شدند تا گروهی را با نام اشکینجی مسلح و به اردوگاه اعزام کنند. محمد دوم بانی اصلاحات ارضی گسترده ای بود که بر اساس آن وقف و مالکیت بسیاری از زمینهای بایر فسخ شد تا برای سپاهیان ، تیمار ایجاد گردد.

بعدها در نتیجة کاهش ارزش واقعی تیمار و هزینه های بالای تجهیزات و تورم ، توان مالی سپاهیان تحلیل رفت ، بایگانیهای عثمانی حاکی از افزایش شمار سپاهیانی است که به زور از رعایای خود مالیات مطالبه می کردند و به راهزنان می پیوستند.

اگرچه بر اساس قوانین ، هیچ فردی از طبقة رعایا حق ورود به طبقة سپاهی و تملک تیمار را نداشت ، اما بعدها فرماندهان ، گونُلْلی ها (داوطلبان )، غریب یِگیدها (جوانان غریب )، و آقینجی ها (تکاوران سواره نظام ) را، که همه از رعایای جنگجو بودند، برای دریافت تیمار معرفی می کردند. نیاز مبرم به سرباز در مدت جنگهای طولانی با ایران و هاپسبورگ در 986ـ1027، تسامح فرماندهان را در بارة این موضوع بیشتر کرد و قوانین جدیدی وضع گردید.

افزایش طالبانِ تیمار، نیاز به سربازان بیشتر، و کاهش ارزش تیمار، سبب شد تا طالبانِ تیمار گروه ناآرام و بی قراری را تشکیل دهند که آمادة پیوستن به هر شورشی بر ضد حکومت مرکزی بودند، مانند شورش شیخ بدرالدین قاضی سماونه * در 819، شورش شاه قُلی در 917 و شورشهای قزلباشان در سدة دهم (قس اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 2، ص 246ـ 248؛
فرید، ص 150ـ151، 269). شاهزادگان عثمانی مانند سلیمان اول (حک : 806 ـ813)، که فقط در روملیا حکومت داشت و بایزید دوم (حک : 886 ـ 918) برای کسب مقام جانشینی ، از تیمار به عنوان حربه ای سیاسی سود جستند و به حامیان خود وعدة تیمار می دادند.

مهمترین دلیل عزل از تیمارداری ، کوتاهی تیماردار از شرکت در جنگ و ارتکاب جرائم سنگین مانند قتل یا سرقت و رفتار ظالمانه با رعایا بود. تیماردار معزول تحت نظارت و ملازمت بیگلربیگی در جنگ شرکت می کرد تا دو باره شایستة دریافت تیمار شود. اگر تا پس از هفت سال عزل در جنگ شرکت نمی کرد، صلاحیت خود را از دست می داد و رعیت ساده ای می شد که باید مالیات می پرداخت . ] علاوه بر این ، عوامل دیگری مانند سهل انگاری و رشوه خواری بیگلربیگیها در واگذاری تیمار و نیز اعطای تیمار به کارکنان

و مقامات درباری مانند چاووشها، قوناقچیها و کاتبان و گاه به افراد بی صلاحیت درباری مانند دلقکها، همچنین اختصاص درآمد تیمارها به خزانة دولتی تحت عنوان مقاطعة میریه یا وقف ، باعث انحطاط نظام تیمار و کاهش تعداد سواره نظام تیمارلی و در نهایت آسیب دیدگی سخت نیروی دفاعی کشور عثمانی شد (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 5، ص 185ـ 186؛
به نقل از قوچی بیگ ؛
نوری پاشا، ج 1، ص 138ـ139، 142؛
ووسینیچ ، ص 54). در بند 6 و 12 رسالة قوچی بیگ ، در بارة چگونگی اختصاص تیمار به افراد از 992 به بعد اطلاعاتی آمده است (به نقل اوزون چارشیلی ، 1368ـ 1377 ش ، ج 5، ص 188) [ .

بر پایة منابع موجود در 1030، 882 ، 2 چاووش و فرزندان ذکور چاووشان ، 94 گَدیکْلی چاووش ، و 522 منشی در باب عالی و 681 تن از دیگر درباریان و فرزندان آنها، مالک تیمار بودند. در 1060/1650، در زمان محمد چهارم ، مقرر شد که سالانه از هر تیمار مالیاتی به نام «بدل تیمار» بگیرند که تقریباً معادل نیمی از درآمد هر تیمار می شد. این تصمیم سبب شورش تیمارلی سپاهیها در آناطولی گردید (اوزون چارشیلی ، 1368ـ1377 ش ، ج 5، ص 187 و پانویس 2؛
قس نوری پاشا، ج 2، ص 110ـ111 که اتخاذ این تصمیم را در زمان محمد سوم دانسته است ). نظام تیمار که تقریباً از اواخر قرن دهم بی رونق شده بود، پس از انحلال سپاه ینی چری و جایگزینی نظام جدید در 1263/ 1847 بکلی ملغا گردید ( رجوع کنید بهکوائترت ، ص 403).


منابع :
(1) ( اسماعیل حقی اوزون چارشیلی ، تاریخ عثمانی ، ترجمة ایرج نوبخت ، تهران 1368ـ1377 ش ؛
(2) همو، «نگاهی به تشکیلات دولتهای قراقوینلو و آق قوینلو»، ترجمة وهاب ولی ، مجلة تحقیقات تاریخی ، ش 8 (بهار 1372) ) ؛
(3) تیمار تذکره دفترلری ، عثمانلی آرشیوی ، استانبول ، ش 17893 MM (سلطنت بایزید دوم )؛
(4) تیمار و زعامت ، ش 2ر1 Fon ، شامل دورة 918ـ 1058/ 1512ـ 1628؛
(5) تیمار و زعامت توجیه و یوقلاما دفترلری کاتالوگی ، ش 1ر10ـ2ر10 Fon ؛
(6) ] حاجی خلیفه ؛
محمود شوکت ، التشکیلات و الازیاء العسکریة العثمانیة منذ بدایة تشکیل الجیش العثمانی حتی سنة 1825م ، ترجمة عن

(7) الترکیة یوسف نعیسه و محمود عامر، دمشق 1988؛
(8) محمد همدمی صولاق زاده ، صولاق زاده تاریخی ، استانبول 1297؛
(9) احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده ، الشقایق النعمانیة فی علماء الدولة العثمانیة ، بیروت 1395/1؛
(10) درویش احمد عاشق پاشازاده ، عاشق پاشازاده تاریخی ، چاپ عالی بیگ ، استانبول 1332؛
(11) محمدبک فرید، تاریخ الدولة العلیة العثمانیة ، چاپ احسان حقی ، بیروت 1408/1988؛
(12) مصطفی نوری پاشا، نتایج الوقوعات ، ( استانبول ) 1294ـ1296؛
(13) وین ووسینیچ ، تاریخ امپراطوری عثمانی ، ترجمة سهیل آذری ، تهران 1346 ش [ ؛


(14) M. Akdag §, "Timar sisteminin bozulu íu", AغDTCFD , III (1945), 419-429;
(15) A. Akgدndدz, Osmanl  kanunnameleri ve hukuk  ªtahlilleri , Istanbul 1990-1994;
(16) Z. Ar âkan, "Hamid Sancag â§ndaki timar dدzenine ili íkin ara ít ârmalar", TED , XII (1982), 101-111;
(17) Barkan, XV ve XVI inci as  rlarda Osmanl  imparatorlug §unda zira  ªekonominin hukuk  ªve mal  ªesaslar  , I. Kanunlar , Istanbul 1943, esp. the K ¤a ¦nu ¦nna ¦me of Nig §ebolu, 267-271;
(18) idem, "Feodal dدzen ve Osmanl âtimar â", in Tدrkiye I ktisat Tarihi Semineri , Ankara 1973, 1-32;
(19) idem, "Ma ªlika ªne - d ªâva ªn ªâsistemi", Tدrk Hukuk Ve I ktisat Tarihi Mecmuas  , II (1939), 119-184;
(20) idem, "Osmanl âdevrinin e íkincدlد mدlkleri veya mدlk timarlar âhakk ânda notlar", in Zeki Velidi Togan'a armag §an , Istanbul 1950-1955, 61-70;
(21) idem, "Tدrkiye'de servaj varm âyd â?" Belleten , XX (1956), 227-246;
(22) N. Beldiceanu, Le timar dans l'إtat Ottoman , Wiesbaden 1980, 13-17, 102-104;
(23) idem, "Le Timar de Muslih ed-d ¦ân, precepteur de Selim ìa ¦h", Turcica , VIII /2, 91-109;
(24) N. Beldiceanu and I. Beldiceanu - Steinherr, Recherches sur la province de Qaraman au XVI e siةcle, إtude et actes , Leiden 1968;
(25) I. Beldiceanu-Steinherr, "La loi sur la transmission du timar (1536), Turcica , XI (1979), 78-102;
(26) I. Beldiceanu-Steinherr et al ., "La Crimإe Ottoman et l'institution du timar", AIUON , XXXIX (1979), 523-562;
(27) D. Bojanic ¨, Vidin i Vidinskijat Sandjak prez 15-16 vek., Sofia 1975, V. Bos §kov, "Ein Nis §an des Prinzen Orh §an", WZKM , LXXI (1979), 127-152;
(28) [Claude Cahen, Pre-Ottoman Turkey, New York 1963;
(29) Gerhard Doerfer, Tدrkische und mongolische Elemente im Neupersischen , Wiesbaden 1963-1973];
(30) F. M. Emecan, XVI as  rda Manisa Kazas  , Ankara 1989, 288-297, 326-390;
(31) L. Fekete, Die Siyaqat-Schrift im der tدrkischen Finanzverwaltung , Budapest 1955;
(32) N. Filipovic ¨, "Bosna-Hersek'de timar sisteminin inki íaf ânda baz âhususlar", IUIFM , XV (1954), 154-188;
idem, "Ocakl âk

(33) timars in Bosina and Hertzegovina", OF , 149-180;
(34) T. Gخkbilgin, "Kanun ªâSultan Sدleyman' ân timar ve zea ªmet tevcihi ile ilgili fermanlar â", TD , XXII (1968), 37-43;
(35) N. Gخyدn µ, "Timar ru ªzna ªm µe defterlerinin biyografik kaynak olarak خnemi", Belleten , LX (1996), 127-138;
(36) idem, "Timar tevcihleri hakk ânda", in Osmanl  tدrk diplomatig §i semineri , Istanbul 1995, 67-74;
(37) Hamid Hadzibegic ¨, "Rasprava Ali C §aus §a iz Sofije timarskoj organizaciji u XVII stoljecu", Glasnik Zemalskog Muzea , II (1947), 39-205;
(38) Hicr  ª835 tarihli su ªret-i defter-i sancak-i Arvanid , ed. H. I nalc âk, Ankara 1954;
(39) D. A. Howard, "The BBA Ru ¦zna ¦m µe tasnifi. A new source for the study of the Ottoman timar system", AAS Bulletin , V /10 (1985), 11-19, 127-138;
(40) idem, "The historical development of the Ottoman imperial registry Defter-i Haka ªn ªâ", Archivum Ottomanicum , XI (1988), 213-230;
(41) idem, "The life and career of an Ottoman sipahi", in Aspects of Altaic civilization , ed. D. Sinor, vol.3, Bloomington 1990, 45-47;
(42) idem, "Ottoman administration and the Timar system. Su ¦ret-i k ¤a ¦nu ¦nna ¦me-i ـ Os ¢ma ¦n ¦âbera ¦y-i t ¦âma ¦r da ¦den", in In Memoriam Abdدlbaki Gخlp  narl  , hat  ra say  s  , II , in Jnal. of Turkish Studies, XX (1996), 46-124;
(43) idem, "The Ottoman timar system and its transformation 1536- 1656", Ph.D. diss. Indiana University 1987;
(44) Hدdavendiga ªr liva ªs  tahrir defterleri , vol.1, ed. ع.L. Barkan and E. Meri µli, Ankara 1988, 47-115, at 92-104, 112-115;
(45) M. I lhan, " XVI . yدzy âlda ìehrizol sancag â§", Osmanl  Tarihi Ara ít  rma ve Uygulama Merkezi dergisi , IV (1993), 161- 170;
(46) H. I nalc âk, "Comments on `Sultanism'. Max Weber's typification of the Ottoman polity", Princeton papers in Near Eastern studies , I (1992), 49-72;
(47) idem, Fatih devri دzerinde tetkikler ve vesikalar , vol.1, Ankara 1954, 137-184;
(48) idem, "Military and fiscal transformation in the Ottoman Empire, 1600-1700", Archivum Ottomanicum , VI (1980), 283-337;
(49) idem, "Osmanl âbدrokrasisinde akla ªm ve mua ªmela ªt", Jnal. of Ottoman studies , I (1980), 1-14;
(50) idem, "Osmanl âlarda raiyyet rدsu ªmu", Belleten, XXIII (1969), 575-610;
(51) idem, "The problem of the relationship between Byzantine and Ottoman taxation", in Akten des XI. Internationalen Byzantinisten-Kongresses 1958 , Munich 1960, 237-242;
idem et al., An economic and social



(52) history of the Ottoman Empire , Cambridge 1994;
(53) I A , s.vv. "Mehmed II " (by H. I nalc âk), "Timar" (by عmer Lu ªtfi Barkan), "Ze ف a ªmet" (by H. Sahilliog §lu);
(54) Die Karlsruher Tدrkenbeute, Munich 1991;
(55) V.P. Mutafc §ieva, "Sur le caractةre du timar Ottoman", Acta Or. Sci. Hungaricae , IX (1954), 5-61;
(56) V.P. Mutafc §ieva and Str. Dimitrov, Sur l'إtat du systةme des timars des XVII e ss. , Sofia 1968;
(57) [M.Z. Pakalin, Osmanl  tarih deyimleri ve terimleri sخzlدg §د , Istanbul 1971-1972(;
(58) S. Pulaha, Defteri i regjistremi tح sanxhakut tح shkodrحs i vitit 1485, Tirana 1974;
(59) )Donald Quataert, "Clothing laws, state, and society in the Ottoman Empire: 1720-1829", International journal of Middle East studies, vol.29, no.3 (Aug. 1997);
Hedda Reindl-Kiel, "A woman timar holder in Ankara Province during the second half of the 16th ceatury", Journal of the economic and social history of the orient , vol.40,

(60) pt. 2 (May 1997)];
(61) K. Rخhrborn, Untersuchungen zur Osmanischen Verwaltung , Berlin 1973;
(62) C. Rخmer, "Drei Urkunden Murads III . zu Timarengelegenheiten", Jnal. of Ottoman Studies , XII (1992), 289-306;
H. S §abanovic ¨, Kragjiste Isa-Bega Ishakovic ¨a zbirni katastarshi popis iz ,

(63) 1455 godine, Sarajevo 1964;
(64) I . ìahin, "Timar sistemi hakk ânda bir risa ªle", TD , XXXII (1976), 906-935;
(65) [Joel Shinder,"Early Ottoman administration in the wilderness: some limits on comparison", International journal of Middle East studies , vol.9, no.4 (Nov 1978)(;
(66) Sofyal  Ali ´avu íkanunnamesi , ed. Midhat Serrog §lu, Istanbul 1992;
(67) )Peter F. Sugar, "Major changes in the life of the Slav peasantry under Ottoman rule", International journal of Middle East Studies , vol.9, no.3 (Aug. 1978)(;
(68) A. Suc §esca, "Ocakl âk timar", in II. Tدrkoloji kongresi. Bildiriler , Ankara 1970;
(69) )I smail Hakki Uzun µar âíl â, Osmanli devleti te íkila ªt  ndan kapukulu ocaklar  , Ankara 1988];
(70) G. Veinstein, "L'hivernage en campagne, ب propos des sipahi de Rumelia en 1559-1560", St.Isl., l VIII (1983), 109-148;
(71) V. Velc §ov et al ., Fontes turcici historiae bulgaricae , XX , Sofia 1974;
(72) A. Veli, "Osmanl âimparatorlug §unda timar sisteminin kaldlr âlmas â", Ph.D. diss. Ankara Univ.

(73) / ژ. دنی ، تلخیص از ( د. اسلام ، چاپ اول )؛
(74) خلیل اینالجِق ، تلخیص از ( د. اسلام ، چاپ دوم )؛
با اضافاتی از گروه فرهنگ و تمدن اسلامی /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست