responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3787

 

تکبیرة الاحرام ، اللّه اکبر گفتن در آغاز نماز که از واجبات است . سبب این نامگذاری آن است که با این تکبیر در ابتدای نماز، همة کارهای منافی با آن (از قبیل سخن گفتن یا با صدای بلند خندیدن ) بر نمازگزار حرام می شود (ابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 216؛ طباطبائی ، ج 3، ص 116ـ117؛ جزیری ، ج 1، ص 219) و ازینرو آن را «تحریمه » هم نامیده اند ( رجوع کنید بهابن فَهْد حِلّی ، ج 1، ص 359؛ زُحَیلی ، ج 2، ص 815). عنوان تکبیرة الاحرام در احادیث نیز به کار رفته ( رجوع کنید به ابن حنبل ، ج 1، ص 123؛ حرّعاملی ، ج 6، ص 9ـ12) و گاه «تکبیرة الافتتاح » ( رجوع کنید به حرّعاملی ، ج 6، ص 16) یا «أَنْف الصلاة » ( رجوع کنید به همان ، ج 6، ص 10) خوانده شده است .

هر چند در بعضی منابع فقهی اهل سنّت ، از برخی تابعین مانند اوزاعی ، زُهْری و سعیدبن مُسَیِّب ، استحباب تکبیرة الاحرام نقل شده ( رجوع کنید به قرطبی ، ج 1، ص 175؛
عینی ، ج 2، ص 186)، در فقه امامی و اهل سنّت بر وجوب آن اتفاق نظر وجود دارد ( رجوع کنید به مقدس اردبیلی ، ج 2، ص 193؛
جزیری ، همانجا).

در بارة اینکه آیا تکبیرة الاحرام جزو نماز است یا شرط آن ، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای بیشتر مذاهب فقهی آن را اولین جزء نماز دانسته اند ( رجوع کنید به ابن قدامه ، ج 1، ص 464؛
نجفی ، ج 9، ص 201؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 626؛
جزیری ، ج 1، ص 218) و بر این اساس تمام شرایط لازم برای اجزای نماز را، مانند رو به قبله بودن و پوشش داشتن نمازگزار، در تکبیرة الاحرام واجب شمرده اند ( رجوع کنید به بحرانی ، ج 8، ص 32؛
طباطبائی ، ج 3، ص 120؛
الموسوعة الفقهیّة ، ج 13، ص 218) اما در برابر، فقیهان حنفی تکبیرة الاحرام را، مانند طهارت لباس و مکان ، شرط صحت نماز دانسته اند نه جزو آن ( رجوع کنید به جزیری ، ج 1، ص 219؛
زحیلی ، ج 2، ص 817؛
برای تفاصیل رجوع کنید به عینی ، ج 2، ص 189).

بسیاری از فقها علاوه بر واجب شمردن تکبیرة الاحرام ، آن را از ارکان نماز نیز به شمار آورده اند؛
ازینرو، بر پایة نظر

مشهور در بارة رکن * ، اگر نمازگزار عمداً یا سهواً آن را ترک

نماید یا خللی در آن ایجاد کند، نمازش باطل می شود و ملزم

به اعادة آن می گردد (نَوَوی ، ج 3، ص 289ـ291؛
علامه حلّی ، ج 1، ص 271؛
بحرانی ، ج 8، ص 32؛
زحیلی ، ج 2، ص 815؛
نیز رجوع کنید بهحرّعاملی ، ج 6، ص 13ـ14).

در بارة اینکه آیا تکرار تکبیرة الاحرام موجب بطلان نماز می شود یا نه ، فقهای امامی اختلاف نظر دارند. این امر به تفسیر آنان از واژة رکن باز می گردد. بنا بر نظرِ مشهور فقهای امامی در بارة رکن ، چنانچه نمازگزار برای شروع نماز «اللّه اکبر» بگوید و سپس آن را به قصد تکبیرة الاحرام تکرار کند، نماز باطل می شود و برای شروع نماز باید تکبیر سوم را بگوید. به همین ترتیب تکبیر چهارم آن را باطل می کند و به تکبیر پنجم نیاز است ( رجوع کنید بهمحقق کرکی ، ج 1، ص 433؛
شهیدثانی ، ص 258؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 626؛
امام خمینی ، ج 1، ص 146؛
برای مفهوم «رکن » در فقه امامی رجوع کنید به ابن فهد حلّی ، ج 1، ص 356ـ357؛
نراقی ، 1375 ش ، ص 784ـ789 و در فقه اهل سنّت رجوع کنید بهالموسوعة الفقهیّة ، ج 23، ص 109ـ120).

بر پایة نظری دیگر، افزودن تکبیر موجب بطلان و اعادة نماز نمی شود. مستند این نظر فقهی ، فقدان دلیل شرعی بر بطلان نماز در این مورد و نیز مفهومِ رکن بودن تکبیرة الاحرام است ، زیرا واژة رکن اصطلاحی است که فقها آن را به کار برده اند و در قرآن و احادیث به کار نرفته است ؛
ازینرو، رکن را باید به معنای لغوی آن (پایه و ستون ) دانست (مقدس اردبیلی ، ج 2، ص 195؛
نراقی ، 1375 ش ، ص 788ـ789؛
بروجردی ، ج 3، ص 104).

صحت تکبیرة الاحرام شروطی دارد که اهمّ آنها عبارت است از: تقارن آن با «نیتِ» نماز (نراقی ، 1417، ج 11، ص 256؛
نجفی ، ج 9، ص 174؛
الموسوعة الفقهیّة ، ج 13، ص 219؛
نیز رجوع کنید به نیت * )، ایستادن (قیام ) در هنگام ادای تکبیرة الاحرام (ابن قدامه ، ج 1، ص 463؛
نووی ، ج 3، ص 296؛
موسوی عاملی ، ج 3، ص 322؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 628)، و گفتن اللّه اکبر به همین صورت ؛
ازینرو، الفاظ دیگر ــ هر چند با آن هم معنا باشند ــ کفایت نمی کند و چه بسا که موجب بطلان نماز می شود (مالک بن انس ، ج 1، ص 62ـ63؛
طوسی ، ج 1، ص 102؛
نجفی ، ج 9، ص 205ـ 206؛
جزیری ، ج 1، ص 226؛
شافعی ، ج 1، ص 100).

ابوحنیفه ذکر هر تعبیر حاکی از تعظیم و تجلیل خداوند (مانند «اللّه اعظم » و «الحمدللّه ») را به جای «اللّه اکبر» جایز دانسته است ( رجوع کنید به عینی ، ج 2، ص 197؛
جزیری ، ج 1، ص 220؛
زحیلی ، ج 2، ص 815 ـ 818؛
برای شروط دیگر رجوع کنید بهابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 116؛
ابن قدامه ، ج 1، ص 461؛
طباطبائی ، ج 3، ص 117؛
نجفی ، ج 9، ص 213؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 627).

جز ابوحنیفه ــ که ادای تکبیرة الاحرام را به فارسی ، حتی در صورت توانایی شخص بر تکلم به زبان عربی ، جایز دانسته ( رجوع کنید بهعینی ، ج 2، ص 202؛
ابن عابدین ، ج 1، ص 452ـ453؛
زحیلی ، ج 2، ص 818) ــ بیشتر فقیهان بر لزوم ذکر آن به زبان عربی ، فتوا داده اند ( رجوع کنید به طوسی ، ج 1، ص 102؛
ابن قدامه ، ج 1، ص 462؛
نووی ، ج 3، ص 301؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 627). شافعیان و حنبلیان ذکر آن را به زبان دیگر تنها در صورتی جایز دانسته اند که شخص قادر به ادای الفاظ تکبیرة الاحرام به عربی نباشد ( الموسوعة الفقهیّة ، ج 13، ص 220ـ221).

فقهای امامی فراگرفتن زبان عربی را برای شخص ناتوان از تلفظ «اللّه اکبر» واجب شمرده و نماز چنین فردی را، در صورت وسعت وقت و امید داشتن به یادگیری ، بدون تکبیرة الاحرام باطل دانسته اند. از نظر آنان ، اگر فراگیری آن به دلیل کمبود وقت یا مأیوس بودن از یادگیری ، برای شخص ممکن نباشد، وی باید تکبیرة الاحرام را با تلقین فردی دیگر، حرف به حرف بیان کند و اگر این کار هم ممکن نباشد، ادای آن به صورت نادرست ــ به گونه ای که عرفاً به آن تکبیر گفته شود ــ بر ترجمه کردن رجحان دارد (انصاری ، ج 1، ص 288ـ289؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 628؛
برای حکم فرد اَخْرَس یا گنگ رجوع کنید به انصاری ، ج 1، ص 290ـ293؛
زحیلی ، ج 2، ص 816).

در منابع فقهی برای تکبیرة الاحرام برخی امور مستحب ذکر شده است ، از جمله : 1) بالابردن دستها تا مقابل گوش هنگام گفتن آن (نووی ، ج 3، ص 304ـ 305؛
عینی ، ج 2، ص 193؛
موسوی عاملی ، ج 3، ص 324؛
نجفی ، ج 9، ص 229) اما سیدمرتضی ملقب به علم الهدی (ص 147ـ 148) این کار را واجب دانسته است . 2) ذکر هفت تکبیر، که تکبیرة الاحرام یکی از آنهاست و با نیت به جا آوردن نماز واجب از تکبیرهای دیگر متمایز می شود (ابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 237؛
حرّ عاملی ، ج 6، ص 20؛
طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 629). فقهای امامی در این باره که نمازگزار کدامیک از این تکبیرها را باید تکبیرة الاحرام قرار دهد، اختلاف نظر دارند و طبق فتوای مشهور، نمازگزار در تعیین آن مختار است (موسوی عاملی ، ج 3، ص 321؛
طباطبائی ، ج 3، ص 122). برخی فقها نخستین تکبیر (مثلاً رجوع کنید بهبحرانی ، ج 8، ص 21) و شماری دیگر (برای نمونه رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام ، ص 105) آخرین تکبیر را تکبیرة الاحرام دانسته اند. مجلسی (ج 81، ص 357ـ 358) نظری دیگر نقل کرده و آن را به پدرش نسبت داده است (برای تفصیل بیشتر رجوع کنید بهکاظمی خراسانی ، ج 2، ص 57 ـ60). همچنین مستحب است که امام جماعت تکبیرة الاحرام را چنان بلند بگوید که اقتدا کنندگان آن را بشنوند اما شش تکبیر دیگر را آهسته ادا کند (ابن قدامه ، ج 1، ص 460؛
بحرانی ، ج 8، ص 36؛
زحیلی ، ج 2، ص 871، 936؛
امام خمینی ، ج 1، ص 147؛
نیز رجوع کنید به حرّعاملی ، ج 6، ص 33). تکبیرة الاحرام احکام دیگری نیز دارد که در کتب فقهی ، در مبحث نماز، ذکر شده است (برای نمونه رجوع کنید به طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 631ـ632).


منابع :
(1) ابن ادریس حلّی ، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی ، قم 1410ـ1411؛
(2) ابن حنبل ، مسندالامام احمدبن حنبل ، بیروت : دارصادر، ( بی تا. ) ؛
(3) ابن عابدین ، حاشیة ردّالمحتار علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار ، چاپ افست بیروت 1399/1979؛
(4) ابن فهد حلّی ، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع ، چاپ مجتبی عراقی ، قم 1407ـ1413؛
(5) ابن قدامه ، المغنی ، بیروت : عالم الکتب ، ( بی تا. ) ؛
(6) مرتضی بن محمد امین انصاری ، کتاب الصلاة ، ج 1، قم 1415؛
(7) یوسف بن احمدبحرانی ، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة ، قم 1363ـ1367 ش ؛
(8) مرتضی بروجردی ، مستندالعروة الوثقی ، تقریرات آیة اللّه خوئی ، ج 3، قم 1413؛
(9) عبدالرحمان جزیری ، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة ، استانبول 1404/ 1984؛
(10) حرّعاملی ؛
(11) روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، تحریرالوسیلة ، بیروت 1407/ 1987؛
(12) وهبه مصطفی زحیلی ، الفقه الاسلامی و ادلّته ، دمشق 1418/1997؛
(13) محمدبن ادریس شافعی ، الاُمّ ، چاپ محمد زهری نجار، بیروت ( بی تا. ) ؛
(14) زین الدین بن علی شهیدثانی ، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان ، چاپ سنگی تهران 1303، قم 1404؛
(15) علی بن محمدعلی طباطبائی ، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل ، قم 1418ـ1421؛
(16) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی ، العروة الوثقی ، بیروت 1404/1984؛
(17) محمدبن حسن طوسی ، المبسوط فی فقه الامامیة ، ج 1، چاپ محمدتقی کشفی ، تهران 1387؛
(18) حسن بن یوسف علامه حلّی ، قواعدالاحکام ، قم 1413ـ1419؛
(19) علی بن حسین علم الهدی ، الانتصار ، قم 1415؛
(20) محمودبن احمد عینی ، البنایة فی شرح الهدایة ، بیروت 1411/1990؛
(21) الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام ، و المشتهر ب فقه الرضا ، مشهد: موسسة آل البیت ، 1406؛
(22) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، بیروت 1405/1985؛
(23) محمدعلی کاظمی خراسانی ، کتاب الصلاة ، تقریرات درس آیة اللّه نائینی ، قم 1411؛
(24) مالک بن انس ، المدونة الکبری ، قاهره 1323، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(25) مجلسی ؛
(26) علی بن حسین محقق کرکی ، جامع المقاصد فی شرح القواعد ، قم 1408ـ1411؛
احمدبن محمد مقدس اردبیلی ، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح ارشادالاذهان ،

(27) چاپ مجتبی عراقی ، علی پناه اشتهاردی ، و حسین یزدی اصفهانی ، ج 2، قم 1362 ش ؛
(28) الموسوعة الفقهیة ، کویت : وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیة ، ج 13، 1408/ 1988، ج 23، 1410/ 1990؛
(29) محمدبن علی موسوی عاملی ، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام ، قم 1410؛
(30) محمدحسن بن باقرنجفی ، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج 9، چاپ عباس قوچانی ، بیروت 1981؛
(31) احمدبن محمدمهدی نراقی ، عوائد الایام ، قم 1375 ش ؛
(32) همو، مستندالشیعة فی احکام الشریعة ، ج 11، قم 1417؛
(33) یحیی بن شرف نووی ، المجموع : شرح المهذب ، بیروت : دارالفکر، ( بی تا. ) .

/ محمدتقی کرمی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3787
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست