responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3670

 

تفتازانی ، سعدالدین مسعودبن عمربن عبداللّه هروی خراسانی ، فقیه ، متکلم ، منطق دان و ادیب قرن هشتم . «نام او در بیشتر تراجم » مسعودبن عمربن عبداللّه تفتازانی آمده است ( رجوع کنید به سیوطی ، ج 2،ص 285؛ ابن عماد، ج 6، ص 319؛ طاش کوپری زاده ، ج 1، ص 185) اما ابن حجر (ج 4، ص 350) نام او را محمود نوشته است . اهمیت وی در گسترش و اعتلای معارف و فرهنگ اسلامی در دورة پس از ویرانگریهای مغول به اندازه ای است که مورخان ، وی را حد فاصلِ متقدمان و متأخران دانسته اند (مدرس تبریزی ، ج 1، ص 339). عمده ترین فعالیت وی در حفظ و گسترش علوم ، نگارش درسنامه های گوناگون بود که اهل علم همواره به آنها توجه داشته اند.

در بارة تاریخ تولد و درگذشت وی و مذهب فقهی و

مشرب کلامی اش اختلاف نظر وجود دارد؛ تاریخ تولد او را طاش کوپری زاده (ج 1، ص 186) به نقل از یکی از شاگردان تفتازانی ، سال 722 گفته است و خوانساری (ج 4، ص 36)، شوکانی (ج 2، ص 303) نیز همین را آورده اند؛ اما ابن حجر (ج 4، ص 350) به نقل از ابن جزری ولادت او را در سال 712 دانسته است و سیوطی (ج 2، ص 285) و ابن عماد (ج 6، ص 319) نیز از او پیروی کرده اند. وی در تفتازان (دهی در نسا، واقع در شمال خراسان نزدیک سرخس ) به دنیا آمد و در سرخس ، سمرقند، هرات ، خوارزم و دیگر نواحی ایران به تحصیل و پژوهش و تدریس و تألیف پرداخت .

تراجم نویسان اشخاص مختلفی را به عنوان استاد تفتازانی نام برده اند که از آن جمله اند قطب الدین رازی تحتانی بویهی (متوفی 767)، قاضی عضدالدین ایجی (متوفی 756)، ضیاءالدین بن عثمان قزوینی (متوفی 780) فقیه شافعی ، و نسیم الدین محمد نیشابوری کازرونی (متوفی 801). از میان اینها قاضی عضدالدین ایجی و قطب الدین رازی تحتانی شهرت دارند. ابن حجر (ج 2، ص 323) قاضی را به عنوان استاد تفتازانی نام برده و دیگران نیز از او پیروی کرده اند ( رجوع کنید به سیوطی ، ج 2، ص 285؛ خوانساری ، ج 4، ص 34ـ35). اما چه بسا این اطلاع نادرست باشد، چرا که قاضی در ایج (ایگ ) در نواحی شیراز متولد شده و بیشتر عمر را در سلطانیه (نزدیک زنجان ) گذرانده است ، از سوی دیگر نشانه ای دالّ بر خروج تفتازانی از خراسان وجود ندارد. احتمالاً سخنی که تفتازانی در تجلیل از قاضی عضدالدین گفته ( رجوع کنید به ابن عماد، ج 6، ص 175) ــ و چه بسا صرفاً ناظر به آثار او باشد ــ سبب شده که تفتازانی را شاگرد وی به شمار آورند. سیوطی (ج 2، ص 285) قطب الدین رازی را نیز در شمار استادان تفتازانی ذکر کرده است . اما از چگونگی تلمذتفتازانی نزد وی اطلاعی در دست نیست . به طور کلی می توان گفت از کیفیت و مراحل تحصیل تفتازانی و مدت آن ، گزارش مستندی در اختیار نیست . تفتازانی به میرسیدشریف جرجانی (متوفی 816)، که 28 سال از خودش جوانتر و بنا بر گزارشی شاگردش بود، توجهی ویژه داشت ( رجوع کنید به رشر ، ص 222). اما دوستی آنان ، بر اثر مناظره ای علمی که تیمور میان آن دو برپا داشت و به برتری جرجانی انجامید، به خصومت تبدیل شد و جرجانی به رد و نفی آثار تفتازانی پرداخت ( د. اسلام ، همانجا؛ کوربن ، ج 2، ص 43). ابن عماد (ج 6، ص 321) سبب درگذشت تفتازانی را صدمات ناشی از همین امر دانسته است .

در تاریخ درگذشت تفتازانی اختلاف است . سیوطی (ج 2، ص 285) و به پیروی از او ابن عماد (ج 6، ص 319) سال 791، و خوانساری (ج 4، ص 36، به نقل از شیخ بهائی ) محرّم 792 را زمان وفات او دانسته اند. در نوشته ای هم که بر صندوق گور او دیده شده ، تاریخ فوت 22 محرّم 792 آمده بوده است ( رجوع کنید به طاش کوپری زاده ، ج 1، ص 187). از اجازه ای هم که تفتازانی برای شاگردش ، جلال الدین یوسف اوبهی ، نوشته ، می توان دریافت که تاریخ درگذشت او اواخر محرّم 792 بوده است (طاش کوپری زاده ، ج 1، ص 169). او در سمرقند درگذشت و در سرخس دفن شد.

معروف است که وی در کلام ، مشرب اشعری و در فقه ، مذهب شافعی داشته است (خوانساری ، ج 8 ، ص 133؛ قمی ، همانجا؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ). عده ای او را حنفی دانسته اند (مدرس تبریزی ، ج 1، ص 337؛ لکنوی ، ص 128ـ130). برخی به گرایشهای کلامی وی به مشرب ماتُریدی اشاره کرده اند ( رجوع کنید به کوربن ، ج 2، ص 42ـ43؛ محقق ، ص 18). ولفسون (ص 307ـ312) گرایش وی را به دیدگاه کِلابیه * در برخی مسائل کلامی نشان داده است .

ظاهراً تفتازانی شاگردان چندان برجسته ای نداشته است . از جمله شاگردان او، حسام الدین حسن بن علی ابیوردی مؤلف ربیع الجنان فی المعانی و البیان و برهان الدین حیدر شیرازی را می توان نام برد ( د. اسلام ، چاپ اول ، همانجا).

به گزارش ملافتح اللّه شروانی ــ شاگرد و شارح کتاب ارشادالهادی فی النحو تفتازانی ــ که قبر تفتازانی را در سرخس دیده است ، بر صندوق مقبرة او نوشته ای بوده که به طور فشرده ، تاریخ تألیفات و سفرهای وی را نوشته بوده است (طاش کوپری زاده ، ج 1، ص 186ـ187). بر پایة گزارش وی ، تفتازانی در شانزده سالگی ، در 738، اولین تألیفش را که شرح تصریف زنجانی بود، به انجام رساند. از آن پس وی آثار متنوعی در صرف و نحو، بیان و بدیع ، لغت ، فقه و اصول ، منطق ، کلام ،



حدیث و تفسیر نوشت . آثار او بر سه قسم است : درسنامه ، مانند تهذیب المنطق و الکلام * ؛ شرح درسنامه های رایج ، مانند

شرح عقاید نسفی ؛ و تعلیقه بر دیگر آثار و شرح آنها، مانند حاشیه بر کشّاف .

معاصران تفتازانی و متأخران از بیشتر آثار وی استقبال کرده اند. آثار او در مراکز آموزشی به عنوان درسنامه در

سطوح گوناگون پذیرفته شد. شهرت آثار وی بسرعت از

مرزهای ایران گذشت و سراسر جهان اسلام را فراگرفت ( رجوع کنید به ابن خلدون ، ج 1، مقدمه ، ص 633). توفیق تفتازانی مرهون فصاحت و بلاغت و چیره دستی او در بیان آموزشی مطالب است . وی در اغلب آثار خود به مکان و زمان نگارش آنها اشاره کرده ، ازینرو ترتیب تاریخی آثار وی مشخص است (ابن عماد، ج 6، ص 320).

از آثار اوست : در علم صرف : شرح تصریف اثر ابوالمعالی عبدالوهاب زنجانی (متوفی 655). تصریف زنجانی ، که به العِزّی شهرت دارد، از درسنامه های رایج در آن روزگار و

قرنهای سپسین بوده است . شرح تفتازانی بر تصریف چاپهای متعددی دارد و بر آن حواشی و شرحهای گوناگونی نوشته اند که مهمترین آنها مفتاح السعاده نوشتة احمدبن شاه گول و شرح دده خلیفه است .

در علم نحو: الارشاد یا ارشادالهادی . تفتازانی این کتاب را برای فرزندش ، در 774 یا 778 در خوارزم نوشت . محمدبن علی جرجانی و شمس الدین محمدبن محمد بخاری بر آن شرحهایی نوشته اند.

در فنون بلاغی : 1) الشرح المطوَّل معروف به مُطَوَّل * که آن را به سال 748 در شرح تلخیص المفتاح * نوشت . مطوّل کتاب درسی در سه علم معانی و بیان و بدیع است . عده ای بر این اثر شرح نوشته اند، از جمله : میرسیدشریف جرجانی ، عبدالحکیم سیالکوتی ، محمدعبدالرحمان ، حسن بن محمدشاه فناری ، ابوالقاسم بن ابوبکر سمرقندی و محمدرضا گلپایگانی . 2) الشرح المختصر معروف به مختصر المعانی که شرح کوتاهتر تلخیص المفتاح است و در 756 تألیف شده است . شروح متعددی بر این اثر نوشته شده و غالباً انتشار یافته است ، از جمله : شرح بنانی ، شرح دَسوقی و شرح ختایی (یا خطایی ). 3) شرح قسم سوم مفتاح العلوم که تفتازانی آن را در شوال 787 در سمرقند نگاشت .

در منطق : 1) شرح رسالة شمسیة کاتبی قزوینی (متوفی 675). رسالة شمسیه یکی از درسنامه های منطقی بسیار مهم است . قطب رازی ، استاد تفتازانی ، بر آن شرح نوشته و تفتازانی در شرح خود تحت تأثیر شرح وی بوده است . در بارة تاریخ نگارش این شرح تردید هست ؛ در منابع ، تاریخهای 752 و 757 و 762 آمده است . این شرح در هند به سعدیه معروف است . وجود نسخه های فراوانِ این اثر، اهمیت آن را در حوزه های علمیه نشان می دهد. 2) بخش تهذیب المنطق از کتاب تهذیب المنطق و الکلام که درسنامة مختصری در منطق است . 3) حواشی بر شرح قطب رازی بر رسالة شمسیه قزوینی . 4) شرح ایساغوجی ابهری (متوفی 664).

در کلام : 1) شرح العقائد النسفیة . این کتاب اولین اثر تفتازانی در علم کلام است و تألیف آن در 768 پایان یافته

است . این اثر، در برخی محافل اهل سنّت به عنوان کتاب

درسی مقدماتی در آموزش کلام پذیرفته شده و شروح و حواشی فراوانی بر آن نوشته شده است . یکی از معروفترین شروح آن ، شرح خیالی است که قره خلیل (قاهره 1297) و سیالکوتی (دهلی 1327) بر آن حاشیه نوشته اند. 2) مقاصد الطالبین فی علم اصول الدین که به سبک المواقف عضدالدین ایجی تنظیم شده است . تفتازانی ، خود بر این کتاب شرح نوشته که به شرح المقاصد شهرت دارد. 3) رسالة الرد علی زندقة ابن عربی فی مؤلَّفِه فصوص الحکم ، در نقد و رد فصوص الحکم ابن عربی که با رویکرد کلامی نوشته شده است ( د. اسلام ، چاپ اول ، همانجا؛
حاجی خلیفه ، جاهای متعدد).

در علم اصول : 1) التلویح الی کشف حقائق التنقیح ، که شرحی است بر تنقیح الاصول عبیداللّه بن مسعود محبوبی معروف به صدرالشریعة الصغیر (متوفی 747). حسن چلبی ، ملا (منلا) خسرو و زکریا انصاری بر آن حاشیه نوشته اند. 2) شرح بر شرح ایجی بر المختصر فی الاصول ابن حاجب (متوفی 646)، در علم اصول .

در فقه : 1) المفتاح یا مفتاح الفقه در فقه شافعی که

در 772 به پایان رسیده است . 2) اختصار شرح تلخیص

الجامع الکبیر ، که تلخیصی است از شرح مسعودبن محمد غُجدَوانی بر مختصر محمدبن عباد خلاطی از الجامع الکبیر شیبانی . این کتاب از آثار ناتمام تفتازانی است . 3) شرح

فرائض سجاوندی .

دیگر آثار او عبارت اند از: 1) النعم السوابغ فی شرح الکلم النوابغ که شرح بر الکلم النوابغ زمخشری است . 2) ترجمة بوستان سعدی به نثر ترکی . 3) حاشیه بر کشاف زمخشری . کشاف از تفسیرهای معروف معتزلی است . این حاشیه ، در واقع ، تلخیص حاشیة مفصّل شرف الدین حسن بن محمد طیبی (متوفی 743) به نام فتوح الغیب فی الکشف عن قناع الریب است . حاشیة تفتازانی از آغاز قرآن تا اوایل سورة یونس و از آغاز سورة ص تا سورة فتح را در بر دارد. بیست وچهار نسخة خطی از آن در کتابخانه های ایران شناسایی شده است که نشان دهندة اهمیت آن است (همانجاها؛
نیز رجوع کنید به حجتی ، ص 548 ـ551).

آثار متعددی به تفتازانی نسبت داده شده است ، از جمله : اربعین و شرح الاربعین النَّوَویة ، هر دو در علم حدیث ؛
شرح نهج البلاغة ؛
رسالة الاءکراه ؛
رسالة کوتاه ضابطة انتاج الاشکال ، در منطق ؛
رسالة فتاوی حنفی ، در فقه ؛
کشف الاسرار و عدة الابرار ، که تفسیر قرآن کریم به فارسی است (حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 847، ج 2، ستون 1487؛
مدرس تبریزی ، ج 1، ص 338). از تفتازانی اشعاری نیز باقی مانده است ( رجوع کنید به مدرس تبریزی ، ج 1، ص 339ـ340).

دانشمندان در بیان جایگاه تفتازانی در تاریخ علوم ، اختلاف نظر دارند. غالباً ــ با توجه به اینکه آثار وی به درسنامه ها یا شرح و حاشیه نویسی منحصر است ــ وی را معلمی توانا، اما فاقد دیدگاهی خاص در مسائل موردبحث ، می دانند و آثار او را محصول زمانه ای می دانند که عاری از اصالت و نوآوری فکری است (برای نمونه رجوع کنید به وات ، ص 164). مثلاً تهذیب وی را در مقایسه با شمسیة کاتبی عاری از پیشرفت می دانند. اما به نظر می رسد که تفتازانی با تألیف درسنامه های بلیغ و فصیح ، آموزش علوم اسلامی را گسترش داد و در برخی از مسائل ، همچون معمای جذر اصم * یا پارادوکس دروغگو ( رجوع کنید به تفتازانی ، ج 4، ص 286ـ287)، عقاید جدیدی ابراز کرد. شرح المقاصد که دیدگاه تفتازانی در حل شبهة جذر اصم در آن آمده ، الجذرالاصم فی شرح مقاصد الطالبین نامیده شده است (دهخدا، ذیل مادّه ).


منابع :
(1) ابن خلدون ؛
(2) ابن عماد؛
(3) مسعودبن عمر تفتازانی ، شرح المقاصد ، چاپ عبدالرحمان عمیره ، قاهره 1409/ 1989، چاپ افست قم 1370ـ1371 ش ؛
(4) حاجی خلیفه ؛
(5) محمدباقر حجتی ، فهرست موضوعی نسخه های خطی عربی کتابخانه های جمهوری اسلامی ایران و تاریخ علوم و تراجم دانشمندان اسلامی ، ج 1 : علوم قرآنی ، بخش 2، تفسیر، تهران 1375 ش ؛
(6) خوانساری ؛
(7) دهخدا؛
(8) زرکلی ؛
(9) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج 3، بخش 1، تهران 1363 ش ؛
(10) عباس قمی ، کتاب الکنی و الالقاب ، صیدا 1357ـ 1358، چاپ افست قم ( بی تا. ) ؛
(11) کحّاله ؛
(12) هانری کوربن ، تاریخ فلسفة اسلامی ، ترجمة جواد طباطبائی ، تهران 1370 ش ؛
(13) عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی ، الفوائد البهیّة فی تراجم الحنفیّة ، کراچی 1393؛
(14) مهدی محقق ، بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی و کلامی و فرق اسلامی : «سهم ایرانیان در تحول کلام اسلامی »، تهران 1355 ش ؛
(15) مدرس تبریزی ؛
(16) ویلیام مونتگمری وات ، فلسفه وکلام اسلامی ، ترجمة ابوالفضل عزتی ، تهران 1370ش ؛
(17) هری اوسترین ولفسون ، فلسفة علم کلام ، ترجمة احمد آرام ، تهران 1368 ش ؛


(18) EI 1 , s.v. " A l-Tafta ¦ za ¦ n ¦ â " (by C. A. Story);
(19) EI 2 , s.v. " A l- Tafta ¦ za ¦ n ¦ â " (by W. Madelung);
(20) Nicholas Rescher, The development of Arabic logic , London 1964.

/ احد فرامرز قراملکی و یحیی رهایی /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 3670
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست