responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2964

 

پیشخدمت ، عنوانِ صاحب یکی از مشاغل دیوانی و درباری دورة صفویه و قاجاریه . این واژه در لغت مترادف پیشکار و خدمتکار است و اغلب به نوکری گفته می شود که خدمات حضوری در مجالس به او سپرده شده باشد (دهخدا، ذیل مادّه ). واژة پیشخدمت در منابع پیش از صفویه به چشم نمی خورد؛
گرچه دو جزء این کلمه به صورت ترکیبِ اضافی در تاریخ بیهقی چاپ خطیب رهبر (ج 1، ص 214، تعلیقات ، ص 339) و چاپ فیاض (ص 204) به کار رفته است . بااینهمه ، استعمال واژه های مرادف با پیشخدمت ، همچون پیشکار ، در اشعار رودکی نیز سابقه دارد (ص 24،27)؛
چنانکه در قبل از اسلام هم در فارسی پهلوی واژة paristag در همین معنی استعمال می شده است (مکنزی ، ص 213).

در بسیاری از کتابهای دورة صفویه از پیشخدمت ، احتمالاً به دلیل بی اهمیتی شغل خدمتکاری ( رجوع کنید به مشیزی ، ص 258) سخنی به میان نیامده است . با وجود این ، پاره ای از سیاحان این دوره مانند شاردن (ج 3، ص 1287) و کمپفر (ص 227،233) نسبتاً بتفصیل از پیشخدمتها و وظایف آنان سخن رانده اند. اما روشن نیست که واژة پیشخدمت که در ترجمة فارسی منابع یادشده آمده دقیقاً به خود پیشخدمت اشاره دارد یا سایر خدمتگزاران درباری را نیز دربر می گیرد.در تذکرة الملوک (میرزا سمیعا، ص 65ـ66) از پیشخدمت به عنوان ابواب جمعی «رکابخانه »، «میوه خانه » و «قیجاجیخانة خاصه و خیاطخانه » (ادارة ملبوسات ) یاد شده است . بنابر ارقام مذکور در این کتاب ، سهم پیشخدمتان از اعتبارات و وجوه اختصاص یافته به این کارخانه ها کمتر از سهم متولیان و دست اندرکاران دیگر این ادارات بوده است . ازینرو شاید بتوان پیشخدمتی دورة صفویه را در شمار مشاغل کم درآمد آورد، اگرچه این استنباط به علت نامشخص بودن شمار نفرات هر بخش ، از جمله پیشخدمتان ، چندان دقیق نیست . در دستور شهریاران (نصیری ، ص 59) نیز از «پیشخدمت فراشخانه » یاد شده است .

در آثاری که در فاصلة میان دوره های صفویه و قاجار نوشته شده ، واژة پیشخدمت بسیار اندک به کار رفته است (غفاری کاشانی ، ص 286). اما پاره ای از وظایف پیشخدمت ، از جمله فراهم آوردن اسباب جشن و پذیرایی ، در ضمن واژة « خدمت پیشگان » ذکر شده است (همان ، ص 520، 658) که دقیقاً روشن نمی کند به سمت «پیشخدمت » اشاره دارد یا سایر خدمتکاران و کارگزاران دربار.

در منابع دورة قاجار از پیشخدمت بسیار یاد شده و دربارة آن اطلاعات فراوانی آمده است . با اینهمه ، تبیین دقیق وظایف پیشخدمتها و تعیین مراتب و دسته بندی آنان در این دوره ، خالی از دشواری نیست ؛
در برخی منابع از شخصی با عنوان پیشخدمت و در منابع دیگر از همان شخص با عناوین دیگری چون پیشخدمت خاصه یا پیشخدمت باشی ( رجوع کنید به سطور بعد) یاد شده است . تداخل وظایف انواع پیشخدمتها و دگرگونیهای سازمانی منصب پیشخدمتی در مقاطع مختلف از دیگر مشکلات این بررسی است . علاوه بر اینها، نمی توان دانست که مراد از واژة پیشخدمت در ترجمه های فارسی سفرنامه های اروپاییان ، مفهوم لغوی آن است یا معنای اصطلاحی اش . برخی از شاهان قاجار نیز در سفرنامه های خود از همة صاحب منصبان حکومتی ، حتی صدراعظم ، باعنوان پیشخدمت یاد می کنند (برای نمونه رجوع کنید به ناصرالدین قاجار، کتاب اول ، ص 105). سابقة ایجاد منصب پیشخدمتی در این دوره به سلطنت فتحعلیشاه می رسد. در این سالها برای شکوه سلطنت ، مؤسسات و نهادهایی شکل گرفت که از جملة آنها ادارة خلوت بود و در واقع ادارة پیشخدمتان و فراش خلوتان به شمار می آمد (مستوفی ، ج 1، ص 27). در عین حال تا دورة ناصرالدین شاه ضرورت و فایدة این مؤسسات برای پیشبرد کارها کاملاً احساس می شد، اما در دورة ناصرالدین شاه پیشخدمتی بیشتر جنبة عنوان پیدا کرد و نردبان ترقی افراد شد؛
ازینرو شمار پیشخدمتان از حدّ لزوم گذشت و برای آنان سرپرست معین شد. سرپرست ادارة پیشخدمتان را ناظم خلوت و سرپرست ادارة فراش خلوتان را دَهباشی می گفتند که وظیفه داشتند بر کار حضور و غیاب افراد خویش نظارت کنند (همان ، ج 1، ص 390). دربارة تفاوت وظایف پیشخدمتان و فراش خلوتان اطلاع چندانی نداریم ؛
در این زمینه تنها مستوفی آگاهی اندکی به دست داده است . برپایة نوشتة او، معمولاً رساندن خلعت حکام بزرگ را پیشخدمتهای شاه برعهده می گرفتند و از آنان انعام می گرفتند، اما بردن خلعت حکام کوچکتر با فراش خلوتان بوده است (ج 1، ص 408ـ 409). به گواهی منابع ، پیشخدمت نسبت به فراش خلوت اهمیت بیشتری داشته است (ملیجک ، ج 1، ص 63؛
زین العابدین مراغه یی ، ص 44). بعدها دو کلمة فراش خلوت و پیشخدمت مترادف هم به کار رفتند (ملیجک ، ج 1، ص 47). بااینهمه ، بندرت پیش می آمد که برخی از فراش خلوتها، به علت ویژگیهای شخصی ، برخلاف معمول ، محترمتر از پیشخدمتها باشند (همانجا). در این دوره پیشخدمتی اعتبار فزاینده ای یافت ، چنانکه بویژه پیشخدمتان شاه که از آنان غالباً با عناوینی چون «پیشخدمت حضور»، «پیشخدمت خاصه » و «پیشخدمت همایونی » یاد می شده ، چندان اهمیت یافتند که رسیدن به مرتبة آنان غایت آرزوی برخی از شاهزادگان نیز بود ( رجوع کنید به احتشام السلطنه ، ص 39؛
مستوفی ، ج 1، ص 390). اینان غالباً از مرحلة غلام بچگی یا غلام پیشخدمتی به این مرتبه می رسیدند (ملیجک ، ج 1، ص 63؛
مستوفی ، ج 1، ص 45؛
سعادت نوری ، ص 219). به نوشتة اعتمادالسلطنه (1363 ش ، ص 47، 425) غلام پیشخدمت باشی باید شخص معتبری باشد، چنانکه کسانی چون عباسقلی خان امین الوزاره ، غلامعلی خان عزیزالسلطان و علیرضاخان قاجار عضدالملک عهده دار این سمت بوده اند. از جمله وظایف غلام پیشخدمتها آن بود که در مراسم سلام در جای مخصوص می ایستادند (ناصرالدین قاجار، کتاب اول ، ص 22) و برای بدرقة شاه به هنگام سفر در دو سوی خیابانها به ترتیب خاصی صف می کشیدند (ملیجک ، ج 1، ص 147)؛
گاه نیز شاه را در سفرها همراهی می کردند (صدیق الممالک ، ص 128ـ129). سپهر ( مرآت الوقایع مظفری ، ص 92-93) شمار غلام پیشخدمتها را در سال نخست سلطنت مظفرالدین شاه (1314) 162 تن گزارش کرده است . در فهرستی که صدیق الممالک (ص 130) دربارة پیشخدمتهای شاه آورده است ، از صاحب منصبان متعددی مانند رئیس تفنگداران ، آجودان مخصوص و نقیب باشی سخن رفته است اما روشن نیست که عنوان پیشخدمت دربارة صاحبان این مناصب صرفاً در معنای لغوی به کار رفته است یا بر وظایف آنان به عنوان پیشخدمت اشاره دارد. تعابیر «پیشخدمت باشی خاصه » (اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، ص 42؛
صدیق الممالک ، ص 126) و «پیشخدمت باشی صندوق دار» (اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، ص 43) در اداره های «نظارت و خوانسالاری »، «اصطبلِ خاصه » و «عملة خلوت خاص همایونی » بر وظایف خاص این پیشخدمتها اشاره دارد.

وظایف پیشخدمتها متناسب با تقرب و نفوذ آنها و نیز اعتبار مخدومشان تفاوت می کرد. با اینهمه ، گاه پیشخدمت فارغ از موقعیت و اعتبار خویش وظایف مختلفی ، از پیش پا افتاده ترین کارها تا حیاتی ترین مأموریتها، را انجام می داد؛
از قبیل شست و شوی دستان شاه (سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 47)، مشت مال دادن به شاه در هنگام خواب ، گفتن سخنان شیرین و شادی بخش در وقت فراغت شاه که بعضاً افراد شاخصی عهده دار این کار می شدند تا مطالب حکمت آمیز و مسائل مهم سیاسی را به ظرافت به گوش شاه برسانند (همان ، ص 47ـ 48). رساندن پیغامهای فوری شاه به کارگزاران حکومتی (همان ، ص 251) از دیگر مأموریتهایی بود که گاه به پیشخدمتها داده می شد. گاه نیز پیشخدمتها در قبال پایان دادن به منازعات ، از طرفین نزاع مبالغی می ستاندند که بخشی از آن را به شاهزاده می دادند (زین العابدین مراغه یی ، همانجا). گاه نیز پیشخدمتها صرفاً نقش تشریفاتی داشتند و در مراسم سلام ، لباس جواهرنشان بر تن ، در دو جانب تخت شاه می ایستادند ( رجوع کنید به سرابی ، مقدمة غفاری ، ص 5) و گاه نیز از امتیاز همسفری با شاه در سفرهای داخلی و خارجی برخوردار بودند (مظفرالدین قاجار، ج 1، ص 100؛
سپهر، یادداشتهای ملک المورخین ، ص 45،150؛
ناصرالدین قاجار، کتاب اول ، ص 29، 41؛
صدیق الممالک ، ص 156، 204).

به طورکلی در دورة قاجار پیشخدمتی از مشاغل نسبتاً محترم به شمار می آمد و مقدمة ریاستها و حکومتهای ایالات و ولایات و حتی صدارت بود و ازینرو طالبان بسیار داشت (مستوفی ، ج 1، ص 390). در منابع این دوره نمونه های زیادی در تأیید این سخن وجود دارد، چنانکه به گزارش سپهر ( یادداشتهای ملک المورخین ، ص 114) پاره ای از پیشخدمتها دفتر و مدیر دفتر داشتند. این موضوع از اهمیت برخی پیشخدمتها حکایت دارد. فرخ خان غفاری کاشانی را ــ که جوان زیبایی بود ــ در اوایل جوانی از کاشان به دربار فرستادند و پیشخدمت فتحعلی شاه شد. او براثر استعداد از مرتبة پیشخدمتی به ریاست خلوت ارتقا یافت و سرانجام توانست به مقام سفارت و وزارت دست یابد (مستوفی ، ج 1، ص 90، پانویس 2). میرزاعلی خان امین الدوله (متوفی 1322) ابتدا پیشخدمت ناصرالدین شاه بود، سپس منشی حضور شد، آنگاه منصب پدرش یعنی وزارت وظایف و اوقاف را برعهده گرفت ، و حتی در دورة مظفرالدین شاه صدراعظم شد و شش ماه در این مقام ماند (سپهر، یادداشتهای ملک المورخین ، ص 75-76). میرزامحمدخان غفاری ملقب به اقبال الدوله ابتدا در زمرة پیشخدمتهای مخصوص ناصرالدین شاه بود و، براثر حسن خدمت و ابراز لیاقت ، رئیس تفنگداران شاهی شد. او در سفر دوم شاه به اروپا از ملتزمان رکاب بود و پس از بازگشت از آن سرزمین وزیر خالصه شد (معیرالممالک ، ص 129). اگر نامهای همه پیشخدمتهایی که در دورة قاجار به مناصب بالای حکومتی و حکمرانی ولایات رسیده اند شماره شود، بی گمان فهرست بلندبالایی خواهد شد (برای نمونه رجوع کنید به سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 109، 190ـ191، 236ـ237، 313؛
اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، ص 58، 60).

پیشخدمتها معمولاً به دلیل تقرب نزد شاه و یا به علت ابراز لیاقت ، القاب و نشانهای افتخار دریافت می کردند، چنانکه در 1249 فرخ خان پیشخدمت به درجة سرهنگی رسید (سرابی ، همانجا)؛
آقاعلی آشتیانی پیشخدمت خاصه در 1284 لقب «امین حضور» گرفت (صدیق الممالک ، ص 146)؛
در 1310 میرزامحمدعلی خان کاشانی نایب پیشخدمت باشی ( رجوع کنید به سطور بعد) به «خطاب جنابی » ملقب گردید (همان ، ص 272) و کاظم خان سرتیپ پیشخدمت در 1315 لقب «معین خاقان » یافت (سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 230؛
برای نمونه های دیگر رجوع کنید به همان ، ص 91ـ92، 190، 289، 313، 333، 336).

برخی از پیشخدمتها از تحصیلات عالیه نیز بهره مند بودند و به تناسب دانش و هنر و تقرب خویش ، صاحب القاب و مناصب می شدند؛
چنانکه میرزا صادق خان امیرالشعرای فراهانی پیش از آنکه در 1314 ملقب به ادیب الممالک شود، پیشخدمت ناصرالدین شاه بود (سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 92). وی بعدها به مقامات مهمی دست یافت (آرین پور، ج 2، ص 137). میرزاعلی نقی (متوفی 1320) که در پاریس طب و زبان فرانسه خواند و بعدها لقب «مشاورالسلطان » گرفت ، از پیشخدمتهای ناصرالدین شاه بود (سپهر، یادداشتهای ملک المورخین ، ص 19). میرزامحمدخان پیشخدمت نیز «نقاشباشی » بود (صدیق الممالک ، ص 256). میرزاعلی خان مستوفی و پیشخدمت که گاهی فرمانهای دولتی را می نوشت ، در 1314 ملقب به دبیرالسلطان شد (سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 93). پیشخدمتهای خوشنویس و نقاش برای نوشتن و تصویرگریِ سفرنامه های شاهان به کار گرفته می شدند ( رجوع کنید به ظل السلطان ، ج 2، ص 687).

پیشخدمتها معمولاً از امکانات مالی خوبی برخوردار و اغلب به دلیل تقرب به دستگاه سلطنت تیول دار بودند (سپهر، یادداشتهای ملک المورخین ، ص 147؛
مستوفی ، ج 1، ص 407). برخی از آنان که به حکمرانی ولایات نیز ارتقا یافته بودند، در سایة این برخورداریها و روابط ویژه با دربار، حتی می توانستند بی پروا به اموال مردم دست دراز کنند (سیاح ، ص 138). افزایش تعداد پیشخدمتها در دربار سبب شد که مظفرالدین شاه در سالهای آخر سلطنت خویش برای جلوگیری از ازدحام و مزاحمت پیشخدمتهای مخصوص که هر روزه به حضور می آمدند، شمار پیشخدمتهای مخصوص دائم الحضور را به 24 یا 25 نفر کاهش دهد و مقرّر شد که سایر پیشخدمتهای مخصوص نیز فقط هفته ای یک روز به خلوت بیایند. وی همچنین پیشخدمتان مخصوص را موظف کرد که لباس مخصوص بپوشند و مقرّر شد که به سه هزار تومان مواجب سالانة خود اکتفا کنند (سپهر، یادداشتهای ملک المورخین ، ص 221-222،269). پیشخدمتها در برابر فرمان تغییر لباس مقاومت کردند که در نتیجه اجرای آن متوقف شد (همان ، 269).

به طور کلی پیشخدمتها جزو ادارة خلوت و زیردست امین خلوت بودند و حکم پیشخدمتی آنان بایست به امضای امین خلوت می رسید تا شاه برآن صحّه گذارد (سعادت نوری ، ص 219؛
ملیجک ، ج 1، ص 47)، اما در منابع به

واژة پیشخدمت باشی نیز برمی خوریم که ممکن است در نگاه اول با امین خلوت یکی گرفته شود؛
از بررسی منابع و با تکیه بر پاره ای قراین می توان احتمال داد که همواره چنین نبوده و پیشخدمت باشی گاه صرفاً جنبة لقب داشته و برخلاف معنایش ، رئیس پیشخدمتها (دهخدا، ذیل «پیشخدمت باشی ») به شمار نمی آمده است . یکی از این قراین آن است که در منابع دورة قاجار بندرت تصریح شده که پیشخدمت باشی رئیس پیشخدمتهاست . قرینة دیگر آن است که برخی از پیشخدمت باشیان سمت امین خلوتی (ریاست پیشخدمتان ) را داشته اند. ازینرو می توان گفت بعضی نیز بوده اند که با وجود داشتن عنوان پیشخدمت باشی از لحاظ سازمانی ارتباطی با پیشخدمتها نداشته اند.

از متون دورة سلاطین قاجار برمی آید که در دربار آنان دو گونه پیشخدمت باشی وجود داشته است : «پیشخدمت باشیان سلام عام » و «پیشخدمت باشیان حضور مبارک ». وظیفة پیشخدمت باشی سلام در عهد فتحعلی شاه آن بود که در هنگام سلام قلیان تمام مرصّعی در دست می گرفت و کنار تخت می ایستاد تا شاه گاه پُکی به قلیان بزند (مستوفی ، ج 1، ص 404). پیشخدمت باشی سلام همچنین در مراسم استقبال از شاه حضور می یافت ( رجوع کنید به مجموعة اسناد و مدارک فرخ خان امین الدوله ، ج 4، ص 261). این منصب موروثی بود، چنانکه در عهد فتحعلی شاه ، حاج آقا اسماعیل آن را در اختیار داشت (اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، ص 46؛
سرابی ، ص 6، عنوان او را «پیشخدمت خاصة سلام » نوشته است ) و پس از وی به پسرش میرزا علی نقی حکیم الممالک رسید. بعد از او در دورة مظفرالدین شاه (1314-1324) این شغل متروک شد (مستوفی ؛
اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، همانجاها). با این حال ، وی سالی یک بار در حیاط تخت مرمر به سلام می نشست و پیشخدمت ( باشی ) مخصوص ِ سلام ، قلیان را برایش نگه می داشت (سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 49). اعتبار و اهمیت عنوان پیشخدمت باشیِ سلام چندان بود که متصدیان آن بعدها وقتی به حکومت ولایات می رسیدند، باز هم این عنوان را حفظ می کردند (اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، ص 385). حتی حکیم الممالک ، پیشخدمت باشی سلام ، شاید به اقتضای همین منصبِ خود از اعضای «مجلس دربار اعظم » بوده است (همانجا). اما وظایف پیشخدمت باشیان حضور مبارک ظاهراً فراتر از حدّ تشریفات بوده و برخی از آنان سمت امین خلوت هم داشته اند (همان ، ص 46)، چنانکه پیشخدمت باشیان ولیعهد و سایر شاهزادگان نیز صاحب عنوان صرف نبوده اند، بلکه رئیس خلوت آنان به شمار می آمده اند ( رجوع کنید به سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 63؛
ظل السلطان ، ج 2، ص 579، 581؛
اعتمادالسلطنه ، 1357 ش ، ص 246). گاه به بعضی از اینان حکمرانی ولایات بزرگ را می دادند، اما سررشتة کارها در اصل در دست دیگران بود (ظل السلطان ، ج 2، ص 618). در منابع همچنین از کسانی با عنوان نایب پیشخدمت باشی شاه یا ولیعهد یاد شده که برخی از آنها مقام و موقعیت برجسته ای داشته اند (اعتمادالسلطنه ، 1363 ش ، ج 1، ص 425؛
سپهر، مرآت الوقایع مظفری ، ص 211؛
صدیق الممالک ، ص 272).

منصب پیشخدمتی به طور رسمی تا سالهای آخر سلطنت قاجار نیز برپا بود، چنانکه ملیجک ثانی براثر اقدامات مستوفی الممالک و نظر مساعد رضاخان با عنوان پیشخدمت مخصوص ولیعهد (محمدحسن میرزا قاجار) بازنشسته شد و ماهانه هزار ریال برایش مقرر گردید (ملیجک ، ج 1، مقدمة میرزائی ، ص 7).

در آغاز سلطنت رضاشاه ، پیشخدمتان به جای ادارة خلوت زیرنظر وزارت دربار قرار گرفتند و ابوالفتح دولتشاهی به سمت ریاست پیشخدمتها منصوب شد. از این پس به فرمان شاه جنبة تشریفاتی و لقب پیشخدمتی حذف گردید و افراد سرشناسی هم که ، به رسم گذشته ، داوطلب پیشخدمتی ِ افتخاری بودند، به تناسب تحصیلات و توانایی خویش در وزارتخانه های مختلف به کار گمارده شدند. در این دوره پیشخدمتها فقط به کارهای خدماتی مشغول بودند و حتی پیشخدمت شاه که ظاهراً عنوان پیشخدمت مخصوص نیز داشت ، از این فرمان مستثنا نبود ( رجوع کنید به بهبودی ، ص 292ـ296، 300، 312؛
ایزدی ، ص 480). در پی این تحولات ، پیشخدمتان جایگاه و اعتبار گذشته را از دست دادند و برخلاف دوره های پیش در مراسم تشریفاتی ِ دربار نقشی نداشتند؛
چنانکه در دفترچه ای به نام دستور تشریفات درباری (چاپ در 1321 ش ) و نیز در دستور تشریفات شاهنشاهی (چاپ در 1314 ش ) که بتفصیل به تشریفات خاص دیدارها و باریابیها و میهمانیهای رسمی پرداخته شده ، نامی از پیشخدمت به میان نیامده است (بترتیب سند ش فیش 00330155 محل در آرشیو سازمان اسناد ملی ایران ، 420 ت 3 آ پ ا، ش 297004963 و سند ش فیش 00030109، محل در همانجا، 117 ط 3 ب آ ا، ش 293000464).


منابع :
(1) یحیی آرین پور، از صبا تا نیما ، ج 2، تهران 1354 ش ؛
(2) محمود احتشام السلطنه ، خاطرات احتشام السلطنه ، چاپ محمد مهدی موسوی ، تهران 1366 ش ؛
(3) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، خلسه مشهور به خواب نامه ، چاپ محمود کتیرائی ، تهران 1357 ش ، همو، المآثر والا´ثار ، در چهل سال تاریخ ایران ، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران 1363 ش ؛
(4) علی ایزدی ، «خاطرات علی ایزدی : مرگ رضاشاه »، در رضاشاه : خاطرات سلیمان بهبودی ، شمس پهلوی ، علی ایزدی ، چاپ غلامحسین میرزا صالح ، تهران 1372 ش ؛
(5) سلیمان بهبودی ، «خاطرات سلیمان بهبودی : بیست سال با رضاشاه »، در رضاشاه : خاطرات ... ؛
(6) محمدبن حسین بیهقی ، تاریخ بیهقی ، چاپ خلیل خطیب رهبر، تهران 1368 ش ؛
(7) همان ، چاپ علی اکبر فیاض ، مشهد 1350 ش ؛
(8) علی اکبر دهخدا، لغت نامه ، زیرنظر محمدمعین ، تهران 1325ـ 1359 ش ؛
(9) جعفربن محمد رودکی ، دیوان شعر رودکی ، چاپ جعفر شعار، تهران 1378 ش ؛
(10) زین العابدین مراغه یی ، سیاحتنامة ابراهیم بیک ، یا، بلای تعصب او ، تهران 1353 ش ؛
(11) عبدالحسین سپهر، مرآت الوقایع مظفری ؛
(12) و، یادداشتهای ملک المورخین ، چاپ عبدالحسین نوائی ، تهران 1368 ش ؛
(13) حسین بن عبدالله سرابی ، مخزن الوقایع : شرح مأموریت و مسافرت فرخ خان امین الدوله ، ج 1، چاپ کریم اصفهانیان و قدرت الله روشنی ، تهران 1344 ش ؛
(14) حسین سعادت نوری ، رجال دورة قاجاریه ، تهران 1364 ش ؛
(15) محمدعلی بن محمدرضا سیاح ، خاطرات حاج سیاح ، یا دورة خوف و وحشت ، چاپ حمید سیاح و سیف الله گلکار، تهران 1359 ش ؛
(16) ژان شاردن ، سفرنامة شاردن ، ترجمة اقبال یغمایی ، تهران 1372ـ 1375 ش ؛
(17) ابراهیم بن اسدالله صدیق الممالک ، منتخب التواریخ ، تهران 1366 ش ؛
(18) مسعود میرزابن ناصر ظل السلطان ، خاطرات ظل السلطان ، چاپ حسین خدیو جم ، تهران 1368 ش ؛
(19) ابوالحسن غفاری کاشانی ، گلشن مراد ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1369 ش ؛
(20) انگلبرت کمپفر، سفرنامة کمپفر ، ترجمة کیکاووس جهانداری ، تهران 1360 ش ؛
(21) مجموعة اسناد و مدارک فرخ خان امین الدوله ، ج 4، چاپ کریم اصفهانیان ، تهران 1354 ش ؛
(22) عبدالله مستوفی ، شرح زندگانی من ، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریه ، تهران 1360 ش ؛
(23) میرمحمد سعیدبن علی مشیزی ، تذکرة صفویه کرمان ، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی ، تهران 1369 ش ؛
(24) مظفرالدین قاجار، شاه ایران ، سفرنامة فرنگستان ، ج 1: سفر اول ، مقدمه و فهرست ها از امیرشیرازی ، تهران 1363 ش ؛
(25) دوستعلی معیرالممالک ، رجال عصر ناصری ، تهران 1361 ش ؛
(26) دیوید نیل مکنزی ، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ، ترجمة مهشید میرفخرایی ، تهران 1373 ش ؛
(27) غلامعلی ملیجک ، روزنامة خاطرات عزیزالسلطان ، چاپ محسن میرزائی ، تهران 1376 ش ؛
(28) میرزا سمیعا، تذکرة الملوک ، چاپ محمد دبیر سیاقی ، تهران 1368 ش ؛
(29) ناصرالدین قاجار، شاه ایران ، روزنامة خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوّم فرنگستان ، چاپ محمداسماعیل رضوانی و فاطمه قاضیها، تهران 1369ـ1373 ش ؛
(30) محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری ، دستور شهریاران : سالهای 1105 تا 1110 ه . ق پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی ، چاپ محمد نادر نصیری مقدم ، تهران 1373 ش .

/ قنبرعلی رودگر /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2964
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست