responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2607

 

پازوکی ، طایفة بزرگ و قدیمی کُرد آناطولی و ایران . اینان پیش از قرن دهم در مناطقی از اَرْجیش ، اَلَشکُرد، کیغی و عَدَلجواز سکونت داشتند. حکومت این نواحی ، که در شمال دریاچة وان قرار دارد، از قرن نهم با امیران پازوکی بود که جدشان ، حسین علی بیگ نام داشت (بدلیسی ، ص 431).

در سالهای نخستین سلطنت شاه اسماعیل اول (905ـ 930)، خالدبیگ ، پسر شهسوار بیگ بن حسین علی بیگ ،

به پادشاه صفوی پیوست و از این طریق حکومت نواحیِ خِنِس و مَلاذگرد و اوچکان ضمیمة امارت او شد (همان ، ص 432).

او بعدها از تابعیت شاه اسماعیل درآمد و به سلطان سلیم پیوست ( د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل n" ¦ kiyyu ¦ zu ¦ "Ba ). امارت پازوکی در اواخر عمر شاه طهماسب اول ، رو به تجزیه نهاد و در سالهای سلطنت شاه محمد خدابنده (985ـ996) رسماً میان خاندانهای خالدبیگی و شُکُربیگی تقسیم شد (همان ، ص 436ـ437؛ شکربیگ ، عموی خالدبیگ بود). امارت پازوکی غالباً مطیع دولت صفویه بود، اما در سالهای تسلط عثمانیان بر متصرفات غربی دولت صفوی ، این امارت تابع دولت عثمانی شد (همان ، ص 432ـ434،437ـ438). با این حال ، بعضی از امیرزادگان پازوکی در همان سالها در خدمت سلطنت صفوی قرار داشتند. قلیچ بیگ ، پسر اویس بیگ بن خالدبیگ ، مدتها حاکم ناحیة زکم ، از توابع ولایت چُخورسَعد (ایروان ) بود. وی در 939، به اتفاق امیرشرف خان بدلیسی ، به جنگ اُلمة تکلّو رفت (روملو، ج 2، ص 323). اسکندرمنشی ذیل فهرست اُمرای عصرشاه طهماسب ، از وی به عنوان یکی از امرای چخورسعد نام برده است (ص 110). ذوالفقار بیگ ، برادر قلیچ بیگ ، در 959 به دستور شاه طهماسب ، با اتباع خود به اسماعیل میرزا (شاه اسماعیل دوم ) ملحق شد و در جنگ با اسکندر پاشا، والی ارزروم ، شرکت کرد (روملو، ج 2، ص 465).

به نظر می رسد که گروههایی از طوایف پازوکی ، در سالهای حیات قلیچ بیگ و ذوالفقار بیگ ، در ولایت چخورسعد استقرار یافته بوده اند. اینان در سالهای 1011 و 1012 به شاه عباس پیوستند و در جنگ او با سپاه عثمانی شرکت کردند (اسکندرمنشی ، ص 477؛ منجم یزدی ، ص 310؛ حسینی استرآبادی ، ص 177). قورچیان پازوکی که اتباع خسروسلطان بودند، در 1017 و 1018 در جنگ وی با امیرخان بَرادوست شرکت داشتند (اسکندرمنشی ، ص 582؛ منجم یزدی ، ص 401ـ409). ظاهراً این گروه از پازوکیان ، پس از قتل عام طوایف برادوست ، در حدود ورامین و سردرة خوار (گرمسار) و فیروزکوه و دماوند استقرار یافتند. خسروسلطان در 1020 در حوالی ده نمک ، به استقبال ولی محمدخان ازبک رفت (منجم یزدی ، ص 440) و همو در 1031 به ناحیة زمین داور حمله آورد و قلعة آن ناحیه را از تصرف مخالفان شاه عباس خارج کرد (اسکندرمنشی ، ص 716؛ حسینی استرآبادی ، ص 218). اوتار سلطان ، در آخرین سال زندگی شاه عباس (1038)، حاکم ایل پازوکی در خوار و سمنان و دماوند و فیروزکوه بود (اسکندرمنشی ، ص 795). سواران پازوکی در 1038 میرشاه میر مرعشی ، شورشی مازندرانی ، را که از مقابل مخالفان خود گریخته بود، در حوالی دماوند اسیر کردند و به اصفهان فرستادند (مرعشی ، ص 389، 391، 392). قورچیان پازوکی تا انقراض دولت صفویه در تعدادی از جنگهای آن دولت با مخالفان شرکت داشتند (مُشیزی ، ص 413؛ نصیری ، ص 83، 194).

طوایف پازوکی ورامین و خوار در آغاز کشورگشاییهای آقامحمدخان قاجار، به او پیوستند (غفاری کاشانی ، ص 557). مجنون خان پازوکی ، از سرداران لایق آقامحمدخان ، در 1199 تهران را برای آقامحمدخان قاجار فتح کرد (اعتمادالسلطنه ، 1367ـ 1368، ج 1، ص 847). یکی از دختران او، به نام خیرالنسا خانم ، بعدها از جملة همسران فتحعلی شاه شد (سپهر، ج 1، ص 330). میرزا محمدخان پازوکی و حاجی خان باباخان ، نوادة او، حاج عباسقلی خان پازوکی و پسرش جعفرقلی خان ، رضا حسین خان و پسرش ابوتراب خان ، در طول قرن سیزدهم و همچنین در سالهای آغازین قرن چهاردهم از جملة حکام پازوکی و از امیران محلی ورامین و اَرادان

و گرمسار بودند (امین لشکر، ص 238؛ اعتمادالسلطنه ، 1301ـ1303، ج 3، ص 347، 353، 354). ناحیة وسیع بهنام پازوکی ، از توابع شهرستان ورامین ، مرکب از دو دهستان شمالی و جنوبی ، جمعاً به مساحت 523 کیلومتر مربع ، نام خود را از این مردم گرفته است (امینی ، ص 122؛ مرکز آمار ایران ، 1366ش الف ، ص 35).

گروهی دیگر از پازوکیان ایران در خراسان به سر می بردند. محمدامین خان پازوکی در سالهای امارت حسنعلی میرزا، شجاع السلطنه ، از بزرگان حکومت خراسان بود. وی در 1241 با پانصد سوار به کمک کامران میرزا حاکم هرات رفت (سپهر، ج 1، ص 177،222؛ ریاضی ، ص 22). حاجی ابوالفتح خان پازوکی در نیمة دوم سالهای سلطنت ناصرالدین شاه (1264ـ1313) از دیوانیان بزرگ خراسان به شمار می آمد (امین لشکر، ص 155،157) و پسرانش ، محمدابراهیم خان رفیع الملک و محمدمهدی خان جلیل الملک ، همچون پدر، از بزرگان خراسان بودند (توحدی ، ج 1، ص 484، 485).

سابقة جمعیت و مشاغل قدیم طوایف پازوکی نامعلوم است . به نوشتة بدلیسی ، بیشتر عشایر پازوکی چاروادار

بودند (ص 431). همو نوشته است که در امارت یادگار بیگ شکربیگی ، عامل شاه طهماسب در الشکرد، قریب دو هزار خانوار از طوایف کرد، خود را در زمرة پازوکیان قرار داده بودند (ص 435). گروههایی از پازوکیان ایران نیز چادرنشین بودند و هنوز گروه اندکی از اعقاب آنان به چادرنشینی روزگار می گذرانند. قشلاق چادرنشینان پازوکی ورامین در پَلَشت (امروزه : پاکدشت )، خُوهَر، جُوتو و خاتون آباد و ییلاقشان در مراتع دیوآسیا و کمردشت لار برگزار می گردید.

جمعیت چادرنشین پازوکی در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه حدود پنجاه خانوار بود (اعتمادالسلطنه ، 1374، ج 3، ص 156). این جمعیت در 1311ش به صد خانوار رسید (کیهان ، ج 2، ص 111). طبق سرشماری عشایری 1366ش جمعیت چادرنشینان پازوکی بالغ بر یازده خانوار است که ، چون گذشته ، ییلاق را در لار و قشلاق را در ورامین می گذرانند (مرکز آمار ایران . 1366 ش ب ، ص 27؛ هورکاد، ص 132).


منابع :
(1) اسکندرمنشی ، تاریخ عالم آرای عباسی ، چاپ اسماعیل برادران شاهرودی ، تهران 1364 ش ؛
(2) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، جغرافیا و تاریخ درة لار ، چاپ میرهاشم محدث ، در در قلمرو مازندران : مجموعة مقالات ، چاپ حسین صمدی ، ج 3، قائم شهر 1374 ش ؛
(3) همو، مرآة البلدان ، چاپ عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث ، تهران 1367ـ 1368 ش ؛
(4) همو، مطلع الشمس ، چاپ سنگی تهران 1301ـ1303؛
(5) قهرمان امین لشکر، روزنامة سفر خراسان به همراهی ناصرالدین شاه ، چاپ ایرج افشار و محمد رسول دریاگشت ، تهران 1374؛
(6) محمدامینی ، تاریخ اجتماعی ورامین در دورة قاجاریه ، ( بی جا ) ، 1368 ش ؛
(7) شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی ، شرفنامه : تاریخ مفصّل کردستان ، چاپ محمد عباسی ، چاپ افست تهران 1343 ش ؛
(8) کلیم الله توحدی ، حرکت تاریخی کرد به خراسان ، مشهد 1371 ش ؛
(9) سیدحسن بن مرتضی حسینی استرآبادی ، تاریخ سلطانی : از شیخ صفی تا شاه صفی ، چاپ احسان اشراقی ، تهران 1366 ش ؛
(10) حسن روملو، احسن التواریخ ، چاپ عبدالحسین نوائی ، تهران 1357 ش ؛
(11) محمد یوسف ریاضی ، عین الوقایع : تاریخ افغانستان در سالهای 1207ـ1324 ق ، چاپ محمد آصف فکرت هروی ، تهران 1369 ش ؛
(12) محمدتقی سپهر، ناسخ التواریخ ، چاپ جهانگیر قائم مقامی ، تهران 1337 ش ؛
(13) ابوالحسن غفاری کاشانی ، گلشن مراد ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1369 ش ؛
(14) مسعود کیهان ، جغرافیای مفصّل ایران ، تهران 1310ـ1311 ش ؛
(15) میرتیمور مرعشی ، تاریخ خاندان مرعشی مازندران ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1356 ش ؛
(16) مرکز آمار ایران ، مساحت تقریبی شهرستان ، بخش و دهستانهای کشور، براساس قانون تقسیمات کشوری در مهرماه 1365، تهران 1366 ش الف ؛
(17) همو، یافته های مهم سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ایران ( مرحلة اول طرح )، تهران ( 1366 ش ب ) ؛
(18) میرمحمد سعیدبن علی مشیزی ، تذکرة صفویة کرمان ، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی ، تهران 1369 ش ؛
(19) جلال الدین محمد منجم یزدی ، تاریخ عباسی ، یا، روزنامة ملاجلال ، چاپ سیف الله وحیدنیا، تهران 1366 ش ؛
(20) محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری ، دستور شهریاران : سالهای 1105تا1110 ه . ق پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی ، چاپ محمدنادر نصیری مقدم ، تهران 1373 ش ؛
(21) برنار هورکاد، «کوچ و اقتصاد شبانی در دامنه های جنوبی البرز»، ایلات و عشایر ، تهران : آگاه ، ـ1362 ش ؛


(22) EI 2 , s.v. "Ba ¦ zu ¦ kiyyu ¦ n" (by B. Nikitine).

/ علی پورصفر قصابی نژاد /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2607
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست