responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2570

 

پادُری (یا فادری ) ، اصطلاحی برای کشیشان مبلّغ مسیحی در کشورهای اسلامی ، بویژه ایران و هند. واژة پادر از پرتغالی گرفته شده و به معنای «کشیش و روحانی مسیحی » و هم ریشه با pater و father لاتینی است ( فرهنگ وبستر ، ذیل "Padre" ). این واژه در ابتدا فقط برای کشیشان کاتولیک رومی به کار می رفت (یول و برنل ، ذیل "Padre" )، به معلمان دینی تمام مذاهب نیز پادری می گفتند (بالفور، ذیل "Padri" ). بنابر منابع موجود، رواج اصطلاح پادری و ذکر آن در منابع تاریخی از دورة صفویه (قرن دهم تا دوازدهم ) به بعد قطعی است (اسکندر منشی ، ج 3، ص 1802ـ1803). اما در دورة مغول ، با اینکه نفوذ مسیحیت و حضور هیئتهای مسیحی در سرزمینهای شرقی زیاد بود (بیانی ، ج 1، ص 174ـ 178؛
برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به گروسه ، ص 518؛
روبروکی ، جاهای متعدد)، این اصطلاح رواج نداشت . کثرت و قلت حضور مبلّغان مسیحی نیز بستگی به مناسبات سیاسی میان دولتهای مسیحی و اسلامی داشت .

1) در هند . از نخستین مبلّغان مسیحیت ، که در هند از او با عنوان پادری یاد شده ، ژروم گزاویه (956ـ1026/ 1549ـ 1617) است که مدتی در لاهور می زیست . او در 1018/ 1609 در کتابی فارسی با عنوان آینة حق نما دربارة تثلیث ، به اثبات عقاید مسیحی و رد عقاید اسلامی پرداخت و کتاب را به جهانگیر (977ـ1037) هدیه کرد. این کتاب را به دستور جهانگیر از آگره به اصفهان فرستادند. سیداحمد علوی عاملی ، مَصْقَلِ صَفا را در رد آن نگاشت و در آن از گزاویه به عنوان «بعضی علمای نصارا که در بلاد هندوستان به سمت حجابت اشتهار داشت » نام برد و آن را به هند فرستاد. مرآت القدس (1011/ 1602) یا داستان مسیح از دیگر کتابهای گزاویه است (کتاب مقدس ، مقدمة جعفریان ، ص 26ـ29؛
حائری ، ص 472). سیداحمد علوی ، در 1031 لَوامع ربّانی را نیز در رد پادریان فرنگی نوشت (جعفریان ، 1370ش ، ص 303ـ304).

از دیگر کسانی که در هند به پادری شهرت یافتند، هنری مارتین ، کشیش انگلیسی بود که در 1220/ 1805 به هندوستان رفت و عهد جدید را با عنوان پیمان تازة عیسی مسیح به فارسی ترجمه کرد. وی تحت حمایت بلندپایگان کمپانی هند شرقی انگلیس فعالیت می کرد و حتی با فرمانروای کل هندوستان ، جورج بارلو ، و فرماندهِ کل ارتش انگلیس در آن کشور ارتباط نزدیک داشت . وی در هندوستان زبانهای گوناگون را در چهارچوب حرفة تبلیغاتی خود آموخت و در مدت کوتاهی که در پتنه بود آموزشگاههایی با سرمایة خود بنیاد نهاد. او همچنین در کانپور و کلکته به سخنرانیهای تبلیغی پرداخت که مورد انتقاد برخی از همکاران خود قرار گرفت . مسلمانان در برابر فعالیتهای هنری مارتین ، بویژه تأسیس مدارس ، واکنشهای منفی نشان دادند. هنری مارتین پنج سال در هند به عنوان کشیش فعالیت و تبلیغ کرد (حائری ، ص 508 ـ 515). وی کتابهایی نیز دربارة مسیحیت نوشت و در 1226 در توقات ترکیه درگذشت (همان ، ص 510).

عنوان پادری پس از هنری مارتین نیز در هند رواج داشت چنانکه سلطان الواعظین ، ابوالفتح الحسنی الحسینی ، در 1231، و در یادداشتهای سفر خود به اقدام پادشاه انگلیس برای مقابله با پادریان هند اشاره کرده است (همان ، ص 274، 292ـ293).

پادری دیگری که پس از هنری مارتین در هند شهرت فراوان یافت ، فندر (پفاندر) بود (جعفریان ، 1370ش ، ص 320). تسلط وی بر فارسی بیش از اردو بود. از آثار اوست : کتاب میزان الحق ، در رد اسلام که ترجمة آن به فارسی در 1265/ 1849 و ترجمة آن به اردو در 1266/1850 چاپ شد؛
مفتاح الاسرار ، در رد اسلام به فارسی (دهلوی ، ج 1، ص 43)؛
طریق الحیوة و حل الاشکال . علمای مسلمان هند، از جمله محمدهادی لکهنوی و سیدناصرالدین ابومنصور دهلوی ، بر هریک از آنها ردیه های متعدد نوشته اند ( قاموس الکتب اردو ، ج 1، ص 822 ـ 826). علمای اسلام در هند، علاوه بر مبارزة قلمی با فندر، به مناظره با او پرداختند، از جمله مولانا رحمة الله دهلوی که در رجب 1270 با او مناظره کرد (دهلوی ، ج 1، ص 4؛
حسنی ، ص 228).

در هند پادریان نامدار دیگری نیز به فعالیت و تبلیغ مسیحیت و تألیف کتاب اشتغال داشتند. علمای اسلام نیز با ردیه نویسی و مناظره به آنان پاسخ می دادند (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به قاموس الکتب اردو ، ج 1، ص 794ـ797، 820 ـ826؛
بهی ط ، ج 2، ص 88).

در ایران . آغاز فعالیت جدی پادریان و مبلّغان مسیحی اروپایی در ایران به زمان شاه عباس اول (996ـ 1038) برمی گردد. او به دلیل داشتن دشمنی مشترک با عثمانی و تمایل به بسط روابط بازرگانی با غرب ، مناسبات خوبی با اروپاییان برقرار کرد (حائری ، ص 143). پادریان در ایران به فرقه های مختلف از جمله کرملیان ، فرانسیسان ، دومینیکیان ، کاپوسنها (کاپوچیها) و یسوعیان (ژزویتها) و به ملیتهای گوناگون همچون اسپانیایی ، ایتالیایی ، فرانسوی و گاه هلندی ، لهستانی و مجارستانی تعلق داشتند (میراحمدی ، ص 104). حضور پادریان متعلق به نحله ها و فرقه های مختلف مسیحی در ایران ، با رقابت شدید بین این فرقه ها همراه بود. چون از سویی ، دولتهای متبوع این کشورها، بویژه فرانسه و اسپانیا، با یکدیگر در جنگ بودند و از سوی دیگر، اعتقادات دینی این فرقه ها با یکدیگر متفاوت بود (برای اطلاع بیشتر دربارة این فرقه ها رجوع کنید به همان ، ص 104ـ119).

در 1011/ 1062 هیئتی سه نفره به رهبری آنتونیو دوگووا به دستور فیلیپ سوم ، پادشاه اسپانیا، و از جانب اسقف بندر پرتغالی گوآ در هند، به ایران آمدند. آنان به مشهد رفتند و در آنجا نامه و هدایای اسقفِ گوآ و نسخه ای از «شرح زندگانی عیسی » را با تصاویر پاپ به شاه عباس اول تقدیم کردند (فلسفی ، 1316ش ، قسمت 1، ص 33ـ34؛
همو، 1364ش ، ج 3، ص 935). هدف اصلی این هیئت سیاسی و تجاری و هدف فرعی ایشان ، گرفتن اختیاراتی برای تبلیغ دین مسیح بود (همو، 1316 ش ، ص 34). آنان با اجازة شاه عباس اول ، در اصفهان کلیسا و صومعه بنا کردند (همانجا؛
میراحمدی ، ص 106).

در همان سالها، پاپ کاتولیک ، کلمنس هشتم ، نیز تعدادی از پادریان کرملی را برای تبلیغ به ایران فرستاد. آنان به رهبری پول سیمون در شمال اصفهان کلیسا و صومعه ای ساختند که از دیگر ساختمانهای مسیحی باشکوهتر بود (میراحمدی ، ص 107). نمایندة پاپ کلمنس هشتم در ایران ، پر ژان تاده بود که به فارسی «پادری جوان » نامیده می شد و شاه عباس در رجب 1030 او را کنسول فرنگیان شهر اصفهان کرد (فلسفی ، 1364 ش ، ج 3، ص 935ـ936). وی در جمادی الاولی 1024 به شاه عباس نامه نوشت و در آن از مسیحیانی سخن گفت که امام قلی خان ، والی فارس ، آنان را «محبوس نموده و هر روزه آزار و جفا می رساند که بیایید مسلمان شوید» (همان ، ج 5، ضمائم ، ص 2002). شاه عباس در رمضان 1024 فرمانی صادر کرد که بنابر آن پادری جوان در قلمرو او محترم باشد (همان ، ج 3، ص 936ـ937). در 1028 بنابه درخواست شاه عباس ، پادری جوان زبور داوود را به فارسی ترجمه کرد و همراه نسخة عربی عهد جدید به شاه داد (همان ، ج 3، ص 967).

لویی سیزدهم (حک : 1019ـ1053/ 1610ـ1643)، فرمانروای فرانسه ، در 1036/ 1626 لویی دوهه و بارون دوگورمنن را به قصد تبلیغ مذهب کاتولیک ، به همراه فرمان نسبتاً مفصلی ، به ایران فرستاد (قائم مقامی ، ج 1، ص 183ـ 188؛
میراحمدی ، ص 109ـ110).

از پادریان معروف دورة صفوی ، گربریل افرنجی ، اهل انگلستان ، است که عربی ، فارسی و ترکی آموخت و در اصفهان و تبریز و گرجستان به تبلیغ مسیحیت پرداخت . او در تبریز کتابی با نام انتخاب دین الهی و کتابهای دیگری به عربی منتشر کرد و در گرجستان با ظهیرالدین بن مولا مراد تفرشی معروف به ملاظهیرا، پیشنماز گرجستان ، در عصر شاه عباس دوم (1052ـ 1077) و سلیمان (حک : 1077ـ 1105) به مباحثه و مناظره پرداخت . ملاظهیرا بر تبلیغهای او ردیه ای به عربی با نام نصرة الحق نوشت . شاه صفوی (احتمالاً شاه سلیمان )، از وی خواست که خلاصة آن را به فارسی بنویسد (حائری ، ص 486ـ 487). در همین دوره رسالة احکام اهل ذمّه از محمدتقی مجلسی (متوفی 1070) شایان توجه است که ظاهراً به پادریان اشاره دارد و از فعالیت تبلیغی آنها شکایت می کند (ص 714). سیدعبدالحسین حسینی خاتون آبادی (1039ـ 1105) نیز از مناظرة خود در اصفهان با «یکی از پادریان فرنگی از صنف کاتولیکی » سخن گفته است (ص 19ـ20).

در همین ایام ، یکی از مبشران مسیحی ، فلیب پادری ، ردیه ای بر اسلام و دربارة ابطال نبوت پیامبر، به عربی ، نوشت (جعفریان ، 1376ش ، ص 102). آنتونیو دوژزو به این تبلیغات ضداسلام پاسخ داد (همان ، ص 95، 102). وی در حدود 1122 به دین اسلام درآمد و نام خود را علیقلی نهاد. وی به تشویق عالم مشهور عهد صفوی ، فاضل هندی ، سیف المؤمنین فی قتال المشرکین را در نقد و رد ترجمة عهد عتیق و هدایة الضالین و تقویة المؤمنین را در نقد و رد تبلیغات مسیحیان نوشت (کتاب مقدس ، مقدمة جعفریان ، ص 36ـ40).

پس از سقوط اصفهان در 1135، به دلیل نابسامانیها و تحریکات دولت عثمانی و روسیه ، شرایط برای مسیحیان سخت شد (لاکهارت ، 1364ش ، ص 245ـ273). اما در دورة افشاریان نادرشاه (حک : 1148ـ1160) با پادریان ارتباط نزدیک داشت . وی در مراسم نیایش ارامنه شرکت می کرد و پزشکان او، پدر دامین و پادری پازن ، مسیحی بودند (همو، 1377ش ، ص 612ـ613).

در دورة قاجار، بزرگترین پادری در ایران ، هنری مارتین بود که پیشتر از او سخن رفت و در زمان فتحعلی شاه (1212ـ 1250) به ایران آمد. او ــ که از حمایت گور اوزلی سفیر انگلیس در ایران و جان ملکم نمایندة پیشین کمپانی هند شرقی برخوردار بود ــ در تهران و شیراز و اصفهان با عالمان و حکیمان و عارفان شیعی مناظره کرد و کوشید از اختلاف نظر فقیهان و صوفیان بهره برداری کند و حتی رساله ای در رد صوفیگری نوشت . عالمان ایرانی نیز در رد کتاب او، میزان الحق ، کتابهای بسیار نوشتند (رایت ، ص 110ـ111؛
حائری ، ص 507 ـ 526) که از آن جمله است : حجة الاسلام یا برهان الملة از ملاعلی نوری اصفهانی که به نام فتحعلی شاه و عباس میرزا و به دستور میرزاعیسی قائم مقام فراهانی در 1232 نوشته شد و نیز الرد علی الفادری از خود میرزاعیسی قائم مقام فراهانی و رساله ای با همین نام از محمدحسین خاتون آبادی ؛
اثبات نبوت خاصه و ارشاد المضلین از ملامحمدرضا همدانی که صوفی پرآوازه ای نیز بود؛
الرد علی الفادری از محمدباقر بهبهانی همدانی و سیف الامة و برهان الملة از ملااحمد نراقی و نیز نصرة الدین از حاج محمدکریم خان کرمانی (منزوی ، ج 2، بخش 1، ص 872، 931، 960؛
آقابزرگ طهرانی ، ج 10، ص 214ـ 215، ج 24، ص 175). در همین عصر مناظره های دیگری نیز با مبلّغان مسیحی انجام گرفت (آقابزرگ طهرانی ، ج 22، ص 290). این حرکت

پس از آن نیز ادامه داشت و مناظرة سید محمدعلی بن سیدفضل الله داعی الاسلام در ایران و هند در اوایل قرن چهاردهم از نمونه های آن است ( رجوع کنید به مدرس تبریزی ، ج 2، ص 208). از اواسط دورة قاجار به بعد، بویژه پس از مشروطیت و آشنایی ایرانیان با زبان فرانسه ، در ایران بیشتر به این مبلّغان ، میسیونر گفته می شد.

نیز رجوع کنید به تبشیر * ؛
ردیه / ردیه نویسی * ؛
اسلام و مسیحیت *


منابع :
(1) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی ، بیروت 1403/1983؛
(2) اسکندر منشی ، تاریخ عالم آرای عباسی ، چاپ محمد اسماعیل رضوانی ، تهران 1377ش ؛
(3) محمداسحاق بهی ط ، فقهائی پاک و هند تیرهوین صدی هجری ، ج 2، لاهور 1984؛
(4) شیرین بیانی ، دین و دولت در ایران عهد مغول ، تهران 1367ـ 1375ش ؛
(5) رسول جعفریان ، «پدر آنتونیو دوژزو ـ رئیس اسبق دیر آگوستین های اصفهان ـ و کتاب وی در نقد سفر پیدایش »، تاریخ و فرهنگ معاصر ، سال 6، ش 3 و 4 (پاییز و زمستان 1376)؛
(6) همو، دین و سیاست در دورة صفوی ، قم 1370ش ؛
(7) عبدالهادی حائری ، نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران با دو رویة تمدن بورژوازی غرب ، تهران 1367ش ؛
(8) عبدالحی حسنی ، الثقافة الاسلامیة فی الهند ، چاپ ابوالحسن علی حسنی ندوی ، دمشق 1403/1983؛
(9) عبدالحسین حسینی خاتون آبادی ، وقایع السنین و الاعوام ، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال 1195 هجری ، چاپ محمدباقر بهبودی ، تهران 1352ش ؛
(10) رحمة الله بن خلیل الرحمان دهلوی ، اظهارالحق ، ج 1، ( قاهره ) 1991؛
(11) دنیس رایت ، انگلیسیان در ایران در روزگار پادشاهان قاجار ، ترجمة غلامحسین صدری افشار، تهران 1357ش ؛
(12) نصرالله فلسفی ، تاریخ روابط ایران و اروپا در دورة صفویه ، قسمت 1، تهران 1316ش ؛
(13) همو، زندگانی شاه عباس اول ، تهران 1364ش ؛
(14) قاموس الکتب اردو ، ج 1: مذهبیات ، کراچی 1961؛
(15) سیف الدین قائم مقامی ، تاریخ روابط معنوی و سیاسی ایران و فرانسه ، ج 1، تهران 1349ش ؛
(16) کتاب مقدس . عهد جدید. فارسی ، ترجمة اناجیل اربعه ، از محمدباقربن اسماعیل حسینی خاتون آبادی ، چاپ رسول جعفریان ، تهران 1375ش ؛
(17) رنه گروسه ، امپراطوری صحرانوردان ، ترجمة عبدالحسین میکده ، تهران 1365ش ؛
(18) لارنس لاکهارت ، انقراض سلسلة صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران ، ترجمة مصطفی قلی عماد، تهران 1364ش ؛
(19) همو، نادرشاه آخرین کشورگشای آسیا ، ترجمة اسماعیل افشار نادری ، تهران 1377ش ؛
(20) محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی ، احکام اهل ذمّه ، چاپ ابوالحسن مطلبی ، در میراث اسلامی ایران ، دفتر سوم ، به کوشش رسول جعفریان ، قم 1375ش ؛
(21) محمدعلی مدرس تبریزی ، ریحانة الادب ، تهران 1369ش ؛
(22) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران 1348ـ1353ش ؛
(23) مریم میراحمدی ، دین و دولت در عصر صفوی ، تهران 1369ش ؛


(24) Edward Balfour, The cyclopaedia of India and of eastern and southern Asia , 3rd ed., London 1885, repr. Graz 1967-1968;
Guillaume Rubruquis, The mission of friar William of Rubruck: his journey to the court of the Great

(25) Khan Mخngke 1253-1255 , tr. Peter Jackson, London 1990;
Henry Yule and A.C. Burnell, Hobson-Jobson... ,

(26) new ed. by William Crooke, London 1984;
(27) Webster's third new international dictionary of the English language: unabridged , Chicago 1976.

/ سیدحسن امین و اکبر ثبوت /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2570
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست