باغستانی ، عمر ، از مشایخ صوفیان ماوراءالنهر در قرن هفتم . وی از ده باغستان از کوهپایه های تاشکند بود. گفته اند که نسبش به شانزده واسطه به عبداللّه بن عمر می رسد (کاشفی ، ج 2، ص 368). سلسلة نسب طریقتی او به شیخ صلاح الدین حسن بلغاری (رجوع کنید به بلغاری * نخجوانی ) می پیوندد. در مدت سه سال اقامت صلاح الدین بلغاری در بخارا، ظاهراً در حدود 644ـ646، در خدمت او بود و از کبار اصحاب او به شمار می رفت (همان ،ج 2، ص 369).
شیخ عمر باغستانی سالها در ترکستان به ارشاد اشتغال داشت و، پس از او فرزند و نوه اش عهده دار این امر شدند. پسرش ، خاوند طَهور (متوفی 755)، که علاوه بر افاضات پدر از تعالیم شیخی ترک از طریقة یسوی به نام تنگوزشیخ بهره یافته بود، تألیفاتی در تصوف داشته و شعر نیز می سروده و ابیاتی از او را فخرالدین کاشفی نقل کرده است (ج 2، ص 370، 373). شیخ داوود (748ـ823)، فرزند خاوند طهور، از مصاحبان خواجه محمد پارسابخاری نقشبندی (متوفی 822)، جدّ مادری خواجه عبیداللّه احرار نقشبندی (806ـ895) بوده است (همان ، ج 2، ص 373ـ374).
شیخ عمر باغستانی و اخلاف او در ترویج تعالیم اسلامی و عرفانی در ترکستان نقش مهمی داشته اند. روش طریقتی آنان تأکید بر متابعت از شریعت و سنت و دوری از بدعت بود. وی حتی در ترویج تعالیم اسلامی در میان مغولان کافر جدیت داشت و گویند که یکی از خانان مغول ، تحت تأثیر سخن او خوردن گوشت خوک را ترک کرد (نیشابوری ، ص 27). از تعالیم و سخنان عمر باغستانی ، که قسمتهایی از آنها در آثار صوفیه منقول است ، برمی آید که او شریعت و سنت را اصل و هدف می شمرده و بسیاری از آداب صوری متصوفه و علمای ظاهری را صورت و وسیله می دانسته است . یکی از گفته های او به فرزندش این است که «ملا مشو، شیخ مشو، صوفی مشو؛ مسلمان شو» ( کاشفی ، ج 2، ص 307؛ نیشابوری ، ص 82). همین تأکید عمر باغستانی بر شریعت و سنت ، که با اصول طریقة نقشبندیه * وفق دارد، سبب شده است که مشایخ قدیم نقشبندیه ، تعالیم و شیوة طریقتی او را بپسندند و ترویج کنند. شیخ بهاءالدین نقشبند (717ـ791) روش طریقتی عمر باغستانی را، که در عین جذبه از متابعت شریعت و سنت دور نبود، می ستود (کاشفی ، ج 2، ص 369). عبیداللّه احرار نیز، که پدرانش از مریدان مشایخ باغستانی بودند، بر تعالیم عمر باغستانی و اخلافش تکیه و تأکید می کرد و از ارواح آنان استمداد می جست (نیشابوری ، ص 60، 131؛ کاشفی ، ص 201).
منابع : (1) محمدعالم صدیقی علوی ، لمحات من نفحات القدس ، لاهور 1365 ش ؛ (2) محمدکاظم قلندر علوی ، مقالات صوفیه ، لکهنو 1301؛ (3) علی بن حسین کاشفی ، رشحات عین الحیات ، چاپ علی اصغر معینیان ، تهران 1356 ش ؛ (4) میرعبدالاول نیشابوری ، ملفوظات خواجة احرار ، نسخة خطی کتابخانة گنج بخش اسلام آباد، ش 5866.