responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2355

 

بَیْبَرس منصوری ، رکن الدین بیبرس منصوری خطائی دواتدار ، فرمانده سپاه ، دولتمرد و مورخ مملوکی . تاریخ ولادت بیبرس ، با توجه به مرگ او در رمضان 725 و در هشتادسالگی (مقریزی ، 1411، ج 2، ص 533)، احتمالاً در حدود 645 بوده است . وی در 659 از موصل به مصر بُرده شد و امیر سیف الدین قلاوون ـ که بعداً با لقب المنصور به سلطنت نشست ـ او را خرید و به مکتب فرستاد، ازینرو بیبرس ، با انتساب به منصور، به منصوری معروف شد (بیبرس منصوری ،1413، مقدمة حمدان ، ص ب ). بیبرس پس از آموختن قرآن در سلک ملازمان قلاوون درآمد و بتدریج در دستگاه ممالیک * ترقی کرد. در لشکرکشیهای گستردة سلطان بیبرس اول * شرکت جست ؛ در 663 در نبرد قیساریه و اَرسوف با فرنگان شام ، در 664 در دفع تجاوز فرنگان و پس گرفتن و فتح شهرها و دژهای شام همچون صَفَد، در 666 در محاصره و فتح انطاکیه ، در 669 در حمله به نواحی مَرقَب و سپس فتح حِصن الاکراد، و در 671 در دفع مغول از شهر البیره ، ( رجوع کنید به بیره جک * )، مخدوم خود، قلاوون ، را همراهی کرد (همو، 1407، ص 53 ـ54، 56 ـ 58، 62ـ64، 70، 75ـ77). در 671 قلاوون او را از رتبة حقوق بگیران (ارباب الجامکیه ) به رتبة صاحبان اقطاع ارتقا داد (همو، 1413، مقدمة حمدان ، ص ج ). بیبرس در 673 در حمله ای دیگر به سیس و در 675 در نبرد با سپاه مغول در شام حضور یافت (همو، 1407، ص 80 ـ81، 84 ـ 85) و در 680 در نبرد با مغولان در حِمْص شرکت کرد (مقریزی ، 1418، ج 2، ص 145). پس از آنکه قلاوون به سلطنت رسید (678ـ689)، بر مقام بیبرس افزود و در 682 به او مقام امیری (بیبرس منصوری ، 1413، همانجا) و در شوال سال بعد، امیری طبلخانه و اقطاعی نو داد (همو، 1407، ص 112؛ همو، 1413، مقدمة حمدان ، ص ه ـ و). در 685 بیبرس به مقام و اقطاع بالاتر رسید (همان ، مقدمة حمدان ، ص و ـ ز) و نایب الحکومة کَرک در شام شد (همو، 1407، ص 115ـ116). به گفتة مقریزی (1411، ج 2، ص 249) جانشین قلاوون ، الملک الاشرف خلیل (حک : 689ـ693)، در ربیع الا´خر 690 بیبرس را از این مقام برکنار کرد. کمی بعد بیبرس با عِدّه و عُدّة خود از کَرک به اردوی سلطان پیوست و در نبرد مهم جمادی الاولی 690 با فرنگان در عکّا شرکت کرد. وی در رجب 691 برای پس گرفتن قلعة الروم ، تنها دژ باقیمانده در دست فرنگان ، سلطان را یاری رساند و در 692 از طرف او مأمور حفاظت از شهرهای مرزی ناحیة حلب شد (بیبرس منصوری ، 1407، ص 126ـ 128، 130ـ131، 133). بیبرس پس از برکناری از حکومت کرک به مصر بازگشت و از سوی الملک الاشرف به دواتداری منصوب شد و دیوان رسائل و مکاتبات و فرامین سلطنتی و برید را تصدی کرد (ابن حجر عسقلانی ، ج 2، ص 50 ـ51؛ مقریزی ، 1411، ج 2، ص 531). همزمان با انتخاب الناصر محمدبن قلاوون برای سلطنت در محرم 693، بیبرس از مأموریت شام به مصر بازگشت و در منصب دواتداری ابقا شد و افزون بر آن ، فرمانده «صد سوار» و «هزار پیاده » گردید (بیبرس منصوری ، 1407، ص 138؛ مقریزی ، 1411، ج 2، ص 531 ـ 532، ج 7، ص 162). وی در 694 مأموریتهای متعددی یافت ، از جمله محافظت از اسکندریه در برابر خطرات احتمالی ، رسیدگی به وضع فقرا و قحط زدگان و گوشمالی عربهای بَرقه * به دلیل تعرضشان به مسلمانان (بیبرس منصوری ، 1407، ص 142، 144ـ 145؛ همو، 1413، مقدمة حمدان ، ص ط ـ ز). وی در دورة سلطنت کتبغا (محرم 694ـ 696) و لاجین / لاچین (696ـ 698)، در منصب دواتداری باقی ماند (ابن حجرعسقلانی ، همانجا) و در اواخر سلطنت لاجین به دست نایبش ، مُنکوتمر، به اَشمونین تبعید شد، اما با جلوس مجدد محمدبن قلاوون به سلطنت در جمادی الاولی 698، به قاهره بازگشت و مقام پیشین را بازیافت (بیبرس منصوری ، 1407، ص 153ـ 155). بیبرس در 700 و 701، با جمعی از امرا، مأموریت یافت تا فتنة عربهای بحیره * و صعید * را فرو نشاند (مقریزی ، 1418، ج 2، ص 339ـ340، 346ـ347؛ نیز رجوع کنید به بیبرس منصوری ، 1407، ص 160ـ162). در 701 امیرالحاج شد (مقریزی ، 1418، ج 2، ص 349) و در رمضان سال بعد، از جمله امرای مملوکی بود که سپاه مهاجم غازان را نزدیک دمشق درهم شکستند (بیبرس منصوری ، 1407، ص 163ـ167؛ مقریزی ، 1418، ج 2، ص 354ـ356). پس از آن ، بیبرس برای رسیدگی به تأسیسات دفاعی اسکندریه و بازسازی بناهایی که به سبب زلزلة شدید ذیحجة 702 خراب شده بود، با تشریفاتی رسمی بدان سو حرکت کرد (بیبرس منصوری ، 1407، ص 173). در 703 نامزد حمل چتر سلطنتی در مواکب رسمی گردید (همان ، ص 175). در 704 سلاّ ر و بیبرس جاشْنِگیر

که سررشتة امور دولتی را در دست داشتند، او را از سمت دواتداری عزل کردند (مقریزی ، 1411، ج 2، ص 532)، اما وی همچنان از امرای قدرتمند بود ( رجوع کنید به بیبرس منصوری ، 1407، ص 177ـ 178). در نتیجة تحکّم این دو فرمانده در دستگاه حکومتی ، محمدبن قلاوون در 708 ناچار ازسلطنت کناره گرفت . بیبرس تلاش کرد که وی دوباره به تخت بنشیند تا اینکه محمد در رمضان 709 دوباره به سلطنت رسید و در پی آن بیبرس به شغلهای مهمی چون نیابت دارالعدل و نظارت بر اوقاف مصر و شام منصوب شد (همان ، ص 181، 191، 201ـ 210) و به مقام دواتداری بازگشت (مقریزی ، همانجا). او در جمادی الاولی 711 نایب السلطنه شد (بیبرس منصوری ، 1407، ص 228) اما در ربیع الا´خر 712 بر اثر

سعایت مخالفان از این مقام عزل و در کرک زندانی شد (مقریزی ، 1411، ج 2، ص 533). وی حدود پنج سال بعد، در 18 جمادی الا´خره 717، از زندان آزاد شد و به قاهره بازگشت و در سال بعد اقطاع و امارت یافت (مقریزی ، همانجا؛ صفدی ، 1410، ج 1، ص 271).

بیبرس در 25 رمضان 725 درگذشت و در مدرسة خود ( رجوع کنید به ادامة مقاله ) به خاک سپرده شد (مقریزی ؛ صفدی ، 1410، همانجاها؛ قس ابن تغری بردی ، 1361، ج 9، ص 263، که می گوید مرگ بیبرس در حبس روی داده است ).

بیبرس آثار و اوقافی برجای گذاشت که از آن جمله ، مدرسة دواداریه در محلة سُوَیقة العِزّی در خارج قاهره بود که به حنفیان اختصاص داشت (مقریزی ، 1418، ج 3، ص 85؛ ابن تغری بردی ، همانجا). این مدرسه اکنون با نام جامع آلتی برمق برجاست (ابن تغری بردی ، همانجا؛ پانویس 1).

بیبرس حنفی مذهب بود و در پاره ای از علوم دینی مطالعاتی داشت (ابن حجرعسقلانی ، ج 2، ص 51؛ مقریزی ، 1411، همانجا). او با زبان و ادب عربی نیز آشنا بود و آثاری در تاریخ و تفسیر تألیف کرد.

از آثار اوست : 1) زبدة الفکرة فی تاریخ الهجرة ، مهمترین اثر بیبرس و تاریخ عمومی اسلام از آغاز تا 724 که براساس سالشمار هجری در یازده جلد تنظیم شده است . گفته می شود که بیبرس این کتاب را به کمک کاتب نصرانی خود، ابن کَبَر (متوفی 724)، تألیف کرده است (صفدی ، 1402، ج 10، ص 352؛ ابن تغری بردی ، 1986، ج 3، ص 477؛ قس ابن حجر عسقلانی ، ج 2، ص 50: در 25 جلد). بخشهای نخستین این کتاب ، مبتنی بر الکامل فی التاریخ ابن اثیر است ، اما بخش آخر آن سرچشمة اطلاعات مهمی دربارة تاریخ ممالیک بحری است ، زیرا مؤلف تاریخ لشکرکشیها و حوادث سیاسی را که خود در آنها شرکت داشته ، بیان کرده است ( د.اسلام ، چاپ دوّم ، ذیل مادّه ). زبدة الفکرة ، از منابع مورخانی همچون نویری ( رجوع کنید به ج 31، ص 30ـ36)، ابن فرات ( رجوع کنید به ج 7، ص 215)، بدرالدین عینی ( رجوع کنید به ج 1، ص 19، پانویس 2، ج 4، ص 15، 66) و ابن تغری بردی ( رجوع کنید به 1361، ج 9، ص 4ـ 5) بوده است . قسمتهایی از این کتاب از بین رفته اما بخش مهمی از مجلدات آن در کتابخانة بودلیان محفوظ است ( رجوع کنید به بروکلمان ، ج 2، ص 55). مختار الاخبار عنوان تلخیصی است ظاهراً از این کتاب ، که در نسخة خطی آن مؤلفش ابن کبر معرفی شده است ، اما مصحح کتاب ، عبدالحمید صالح حمدان ـ که قسمت ایّوبیان و ممالیک بحری تا 702 را از این کتاب منتشر کرده ـ این انتساب را نادرست می داند (مقدمه ، ص ک ـ ل ؛
نیز رجوع کنید به دائرة المعارف بزرگ اسلامی ، ذیل «ابن کبر»). بیبرس مختصری از این کتاب خود فراهم آورده بوده است (1407، ص 24). 2) التحفة الملوکیة فی الدولة الترکیة ، تاریخ مختصر دولت ممالیک بحریّه که در 710 به نام سلطان محمدبن قلاوون تألیف شده است . این کتاب براساس سالشمار هجری از انقراض دولت ایّوبیان (647) آغاز می شود و با حوادث 711 پایان می یابد. بخشی از آن مبتنی بر اطلاعات شخصی یا منقولات از شاهدان عینی است ، اما از مأخذ مؤلف در خصوص حوادثی که در آنها حضور نداشته ، یاد نشده است (ص 23ـ24، 222ـ223). این کتاب با وجود اشتمال بر سجع و آرایه های لفظی ، نثری روان دارد و در آن علاوه بر تاریخ سیاسی مصر و شام و مناسبات با مغرب و ارمینیه و حملات مغول و صلیبیان ، به برخی از رویدادهای طبیعی اشاره شده است . این کتاب در قاهره به چاپ رسیده است . 3) مواعظ الابرار ، تفسیر قرآن کریم با صبغة صوفیانه که بیبرس آن را پس از آزادی از زندان تألیف کرده است (بیبرس منصوری ، 1407، مقدمة حمدان ، ص 9، 11ـ12؛
نیز رجوع کنید به سیوطی ، ج 1، ص 555). نسخه ای از آن در کتابخانة پاتْنا نگهداری می شود (بروکلمان ، همانجا). 4) اللطائف فی اخبار الخلائف . تنها اطلاع ما دربارة این کتاب آن است که چند جلد داشته (سخاوی ، ص 178) و از منابع بدرالدین عینی (ج 3، ص 10، ج 4، ص 378) بوده است .






منابع :
(1) ابن تغری بردی ، المنهل الصافی ، ج 3، چاپ نبیل محمد عبدالعزیز، قاهره 1986؛
(2) همو، النّجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة ، قاهره ?( 1361/1942 ) ؛
(3) ابن حجر عسقلانی ، الدررالکامنة فی اعیان المائة الثامنه ، ج 2، حیدرآباد دکن 1393/1973؛
(4) ابن فرات ، تاریخ ابن الفرات ( تاریخ الدول والملوک )، ج 7، چاپ قسطنطین زریق ، بیروت 1942؛
(5) رکن الدین بیبرس منصوری ، کتاب التحفة الملوکیّة فی الدّولة الترکیّة ، چاپ عبدالحمید صالح حمدان ، قاهره 1407/1987؛
(6) همو، مختارالاخبار ، چاپ عبدالحمید صالح حمدان ، قاهره 1413/ 1993؛
(7) دائرة المعارف بزرگ اسلامی ، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی ، تهران 1367 ش ـ ، ذیل «ابن کبر» (از شهناز رازپوش )؛
(8) محمدبن عبدالرحمان سخاوی ، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمّ التّاریخ ، چاپ فرانتس روزنتال ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(9) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر والقاهرة ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، ج 1، ( قاهره ) 1387/1967؛
(10) خلیل بن ایبک صفدی ، أعیان العصر وأعوان النصر ، چاپ عکسی از نسخة خطی مجموعة عاطف افندی ، کتابخانة سلیمانیه ، استانبول ، ش 1809، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت 1410/1990؛
(11) همو، کتاب الوافی بالوفیات ، ج 10، چاپ ژاکلین سوبله و علی عمارة ، بیروت 1402/1982؛
(12) بدرالدین محمود عینی ، عقدالجمان فی تاریخ اهل الزّمان ، چاپ محمد محمدامین ، قاهره 1407ـ 1412/ 1987ـ1992؛
(13) احمدبن علی مقریزی ، السّلوک لِمعرفة دول الملوک ، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت 1418/1997؛
(14) همو، المقفّی ' الکبیر ، چاپ محمد یعلاوی ، بیروت 1411/1991؛
(15) احمدبن عبدالوهاب نویری ، نهایة الارب فی فنون الادب ، ج 31، چاپ البازالعرینی ، قاهره 1412/1992؛


(16) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949;
(17) EI 2 , s.v."Baybars A l-Mans ¤u ¦r ¦â" (by E. Ashto).

/ محمّدرضا ناجی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2355
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست