responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2348

 

بیانی کرمانی ، شهاب الدین عبدالله مروارید متخلص به بیانی ، نویسنده ، شاعر، خوشنویس ، نوازنده و آهنگساز اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم . در 865 به دنیا آمد و تقریباً تمام دوران حیات خود را در شهر هرات گذراند. پدرش ، شمس الدین محمد صدرمروارید، از بزرگزادگان کرمان بود که در فتنة ترکمانهای قراقوینلو (855 ـ872) از کرمان به هرات کوچ کرد (خواندمیر، ص 395) و مورد عنایت ابوسعید محمد (متوفی 873) قرار گرفت و ابتدا وزیر او و سپس وزیر سلطان حسین بایقرا (حک : 873 ـ911) شد (همانجا). بیانی نیز به تبع پدر، در ابتدای جوانی به دربار حسین بایقرا راه پیدا کرد و پس از مدتی به مقام صدارت رسید و نیز منصب دیوان «رسالت و پروانه » به او محوّل گشت و بعد از آن در جرگة امرا درآمد و به جای امیر علیشیر نوایی (844 ـ906) بر فرمانها و منشورهای سلطانی مهر می زد (میرخواند، ج 7، ص 256ـ257؛ سام میرزا صفوی ، ص 103). پندنامه ای که علیشیر نوایی هنگام سفر حج خطاب به وی نوشته (کتابخانة ملک ، نسخة خطی ش 6428، گ 130پ ـ 131ر) جایگاه او را نزد این وزیر هنردوست نشان می دهد. پس از آنکه شاه اسماعیل اول صفوی (حک : 905ـ930) در 918 خراسان را تصرف کرد، بیانی را نزد خود فراخواند (سام میرزا صفوی ، همانجا). نمی دانیم که وی در دستگاه شاه اسماعیل چه منصبی داشته ، اما به گفتة نفیسی (ج 1، ص 260) به وزارت شاه اسماعیل رسیده بوده است . او در 922، بر اثر بیماری آبله ، درگذشت (همانجا).

از قصیده ای که در منقبت مولای متقیان (سام میرزا صفوی ، ص 105ـ106) و رباعیاتی که در وصف آل عبا و سادات سروده ( مونس الاحباب ، نسخة خطی کتابخانة بودلیان ) و نیز از دیباچة تألیفاتش ، به نظر می رسد که شیعه بوده است . از فرزندان بیانی ، نورالدین محمد مؤمن (متوفی 947) از همه معروفتر است . وی از خوشنویسان بنام سدة دهم و معلم و مربی ابونصر سام میرزا، فرزند شاه اسماعیل (سام میرزا صفوی ، ص 107)، و رئیس کتابخانة شاه طهماسب بوده است ( رجوع کنید بهبیانی ، ج 1، ص 194).

بیانی از جمله شاعران متوسط دورة تیموری است . در غزلهای خود بیشتر از عبدالرحمان جامی پیروی کرده و مثنوی خسرو و شیرین خود را به تقلید از نظامی سروده است . با اینهمه ، شاعران معاصرش به سخندانی او اعتماد داشته اند، چنانکه در منزل او گردهم می آمدند و اشعار خود را می خواندند ( رجوع کنید به واصفی ، ج 2، ص 186ـ190). بیانی در نوازندگی نیز چیره دست بود (همان ، ج 2، ص 244) و در مجلس حسین بایقرا قانون می نواخت (همان ، ج 1، ص 494). همچنین در فن «صوت بستن » (آهنگسازی ) تبحّر داشت و یکی از آهنگهای او به نام «سرمست و یقم چاک » در شهر هرات شهرت بسیار یافته بود (همان ، ج 1، ص 438).

او در خوشنویسی و تحریرِ انواع خطوط سلیقه و مهارت داشت و مصطفی عالی افندی (ص 97) مهارت ویژة او را در چپ نویسی ستوده است . وی خطوط اصول را نزد مولانا عبدالله طبّاخ (متوفی 897) و خط تعلیق را از روی خط خواجه تاج الدین سلمانی مشق کرد (بیانی ، همانجا).

آثار بیانی عبارت است از: 1) منشآت ، شامل نشانها و فرمانها و نامه ها و احکام دیوانیِ سلطان حسین و نامه ها و رقعات و انشاهای دوستانه و تفنّنی . این کتاب با نام شرف نامه به همت هانس روبرت رویمر به چاپ رسیده است ( آلمان 1952). 2) ترسّل ، سعید نفیسی (همانجا) کتابی به نام ترسّل را جزو آثار بیانی درج کرده و گفته است که کودکان دبستانی خطوط مختلف و نامه نویسی را از روی آن می آموخته اند. میرخواند نیز در بین آثار بیانی از کتابی به نام ترسّل یاد کرده (ج 7، ص 257) اما ظاهراً منظورش همان منشآت بوده است . 3) مونس الاحباب ، مشتمل بر حدود 180 رباعی که بیانی آن را به خواهش دوستانش از میان منشآت خود برگزیده و دیباچة آن را به نام یکی از فرزندان سلطان حسین کرده است . نسخه های خطی این کتاب در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ملک و بودلیان محفوظ است (منزوی ، ج 4، ص 3249). 4) دیوان قصاید و غزلیات ، دو نسخة خطی این اثر در کتابخانه های ترکیه و پاکستان موجود است (همان ، ج 3، ص 2253). علی ابراهیم خلیل مؤلف تذکرة صحف ابراهیم ، «کلام منظوم و مدوّن » وی را قریب به دو هزار بیت برآورد کرده است (ج 1، ص 104). 5) مثنوی خسرو و شیرین ، سام میرزا (ص 106ـ107) این مثنوی را در شمار آثار ناتمام بیانی آورده و هفده بیت از آن را ـ که در وصف شیرین است ـ نقل کرده است . 6) تاریخ شاهی ، بیانی پس از کناره گیری از دستگاه حکومتی صفویان ، وقایع سلطنت شاه اسماعیل را به نظم و نثر درآورد. تاریخ منثور که به تاریخ شاهی مشهور است پایان یافت ، اما تاریخ منظوم با مرگ بیانی ناتمام ماند (همان ، ص 103ـ104). ظاهراً اکنون از هیچیک از این دو کتاب اثری باقی نیست . همچنین به اشارة واصفی (ج 2، ص 397)، بیانی کتابی هم در ذکر حوادث دوران سلطنت حسین بایقرا نوشته بوده است که از این کتاب هم اثری در دست نیست . 7) شاهنامة منظوم ، این کتاب یک مثنوی تاریخی بوده که با مرگ بیانی ناتمام مانده و به بوتة فراموشی افتاده و سام میرزا (ص 106) تنها یک بیت این منظومه را نقل کرده است .


منابع :
(1) مهدی بیانی ، احوال و آثار خوشنویسان ، تهران 1363 ش ؛
(2) علی ابراهیم خلیل ، تذکرة صحف ابراهیم ، نسخة عکسی موجود در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ش 2974؛
(3) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، دستور الوزراء ، چاپ سعید نفیسی ، تهران 1317 ش ؛
(4) سام میرزا صفوی ، تذکرة تحفة سامی ، چاپ رکن الدین همایونفرّخ ، تهران ( بی تا. ) ؛
(5) مصطفی بن احمد عالی ، مناقب هنروران ، ترجمه و تحشیة توفیق ه . سبحانی ، تهران 1369 ش ؛
(6) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران 1348ـ1353 ش ؛
(7) محمدبن خاوند شاه میرخواند، تاریخ روضة الصفا ، تهران 1338ـ1339 ش ؛
(8) سعید نفیسی ، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران 1363 ش ؛
(9) محمدبن عبدالجلیل واصفی ، بدایع الوقایع ، چاپ الکساندر بلدروف ، تهران 1349ـ1350 ش .

/ سیدعلی میرافضلی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2348
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست