responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2322

 

بَیّاسه (اسپانیایی : بائزا ) ، شهری قدیمی و کوچک در ایالت جَیّان * (اسپانیایی : خائن ) در اندلس . این شهر، در شمال شرقی ایالت خائن بر تپه ای که شیب آن به سمت گوادالکیویر (وادی الکبیر) است ، قرار دارد ( د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ؛ نیز رجوع کنید به حمیری ، ص 57؛ ادریسی ، ج 2، ص 568). جغرافی دانان مسلمان به فراوانی درختان انجیر و انگور و محصول زعفران و کشتزارهای بیّاسه اشاره کرده اند (مقدسی ، ص 235؛ یاقوت حموی ، ج 1، ص 773؛ ابوالفداء، ص 167، 177؛ مقری ، ج 3، ص 217). جمعیت آن در 1365ش / 1986، 503 ، 14 تن بوده است ( > دایرة المعارف ورلد بوک < ، ج 18، ص 169).

بنیانگذاران بیّاسه ایبریها بوده اند. بطلمیوس این شهر را بیاترا نامیده است . گوتها در دورة تسلط بر اسپانیا آن را مرکز اسقف نشین بیاتِنسیس قرار دادند، و پس از فتح آن به دست مسلمانان بیّاسه نام گرفت ( د. اسلام ، همانجا).

در رمضان 300/ آوریل 913، عبدالرحمان سوم اموی ، بیّاسه را اشغال کرد و ابن حفصون را از آنجا بیرون راند (عنان ، ج 1، ص 400). در نیمة دوم قرن چهارم ، مقدسی (همانجا) بیّاسه را شهری سرسبز با بارویی در کوهستان ، وصف کرده است . در 407/ 1016ـ1017 بیّاسه ، جیّان و قلعة رباح به اقطاع زُهَیر عامری (غلام منصوربن ابی عامر) درآمد و او در بیّاسه اقامت گزید (ابن اثیر، ج 9، ص 273، 286). در 422/1031، پس از انقراض امویان اندلس ، مردم ابوالحَزم جَهْوَر را به حکومت قرطبه برگزیدند و او با تسلط بر بلاد مرکزی اندلس بر شهرهایی چون جیّان و بیّاسه نیز دست یافت (عنان ، ج 2، ص 16ـ17). در 433/1041، بیّاسه و جیّان تحت فرمان مَعْن بن محمدبن احمد صُمادِح تجیبی ، داماد و وزیر عبدالعزیز بَلَنْسی (حاکم بَلَنْسیَه * و المِریّه * ، به اسپانیایی : والانس وآلمریا) قرار گرفت (آیتی ، ص 142). در فاصلة سالهای 459 تا 465/ 1066ـ1073، النایه ، وزیر بادیس بن حبوس ، با موافقت بادیس بیّاسه را که در آن هنگام از املاک اقبال الدوله علی بن مجاهد عامری بود، فتح کرد (عنان ، ج 2، ص 140ـ141). در 484/ 1091، بیّاسه از جمله شهرهایی بود که به تصرف مُرابِطون درآمد (همان ، ج 2، ص 359).

در 542/1147، فرنگیان (مسیحیان منطقة قَشتاله * ، به اسپانیایی : کاستیل ) بر بیّاسه تسلط یافتند. در 552/ 1157 شهر به تصرف موحدون درآمد (یاقوت ، ج 1، ص 773؛ابن اثیر، ص 11، ص 121ـ122).

در نیمة قرن ششم ، به نوشتة ادریسی ، شهر دارای بارو و بازارهای پرکالا بود و اطراف آن کشتزارها قرار داشت و زعفران آن بسیار بود (ج 2، ص 568 ـ569). در 609/ 1212، به دنبال جنگی میان ابویوسف موحدی با آلفونس هشتم در محلی به نام عِقاب و شکست ابویوسف ، آلفونس به بیّاسه حمله و ویرانی و کشتار بسیار کرد (آیتی ، ص 178ـ179). در 621/ 1223، ابومحمد عبدالله بن محمد، امیر جیّان ، دعوی استقلال کرد و مردم جیّان و بیّاسه با او بیعت کردند. او از جیّان ، به بیّاسه رفت و از آن پس بیّاسی لقب گرفت . خلیفه ابومحمد عبدالله ، امیر موحدون ، برای سرکوبی او ابوالعلا ادریس بن منصور، برادر خود را به بیّاسه فرستاد ولی او به علت سرمای شدید به شهر دست نیافت و بازگشت (عنان ، ج 4، ص 261ـ262). نهضت بیّاسی گسترش یافت و با کمک فردیناند سوم ، پادشاه قشتاله ، توانست بر سپاهی که عادِل موحدی فرستاده بود پیروز گردد. در 623/ 1226، بیّاسی به فرمان فردیناند سوم درآمد و قلعة بیّاسه را به او واگذار کرد (همان ، ج 4، ص 267ـ 268). پس از آن ، میان مسلمانان و مسیحیان شهر جنگهایی درگرفت و شهر در نهایت به دست مسیحیان قشتاله افتاد (همان ، ج 4، ص 269ـ270).

از آن پس مناطق مجاور بیّاسه مورد تعرض مسلمانان قرار داشت . از جمله در 724 ابوالولید اسماعیل بن فرج ، سلطان بنی نصیر غرناطه ، یکی از دژهای بَسْطَه * ، از دیگر توابع جَیّان ، را پس از محاصره به تصرف درآورد (ابن خطیب ، 1393ـ1397، ج 1، ص 390؛ همو، 1978، ص 85).

احمدبن یوسف بیّاسی (شاعر و ادیب )، و یوسف بن محمدبن ابراهیم بیّاسی * (حافظ حدیث ، ادیب و تاریخنگار) از بیّاسه بوده اند (یاقوت حموی ، همانجا؛ ابن خلّکان ، ج 7، ص 238).


منابع :
(1) محمدابراهیم آیتی ، آندلس ، یا، تاریخ حکومت مسلمین در اروپا ، تهران 1363ش ؛
(2) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، بیروت 1399ـ1402/ 1979ـ1982؛
(3) ابن خطیب ، الاحاطة فی اخبار غرناطة ، چاپ محمد عبدالله عنان ، قاهره 1393ـ1397/1973ـ1977؛
(4) همو، اللمحة البدریة فی الدولة النصریة ، بیروت 1978؛
(5) ابن خلّکان ، وفیات الاعیان ، چاپ احسان عباس ، بیروت 1968ـ1977؛
(6) اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان ، چاپ رینود و دیسلان ، پاریس 1840؛
(7) محمدبن محمد ادریسی ، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق ، بیروت 1409/ 1989؛
(8) محمدبن عبدالله حِمیری ، صفة جزیرة الاندلس ، منتخبة من کتاب الروض المعطارفی خبرالاقطار ، چاپ لوی ـ پرووانسال ، بیروت 1408/1988؛
(9) محمد عبدالله عنان ، تاریخ دولت اسلامی در اندلس ، ترجمة عبدالمحمد آیتی ، تهران 1366ـ1371 ش ؛
(10) محمدبن احمد مقدسی ، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛
(11) احمدبن محمد مقری ، نفح الطیب ، چاپ احسان عباس ، بیروت 1388/1968؛
(12) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛


(13) EI 2 , s.v. "Bayya ¦sa" (by A. Huici Miranda);
(14) The World book encyclopedia , London 1995.

/ حسین قرچانلو /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 2322
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست