responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 213

 

الباسِط ، در مقابل القابض ، از نامهای خداوند که با هم یا جداگانه ، عیناً یا به اشتقاق ، در قرآن کریم و احادیث و ادعیه ذکر شده است .

بسط به معنای پهن کردن و گستردن است (راغب اصفهانی ، ذیل بسط ) و بِساط به معنی هر چه پهن شود (همان ، ذیل بساط ؛ نوح : 19: واللّهُ جَعَلَ لَکُم الاَرضَ بِساطاً «خداوند زمین را برای شما بگسترد»). قبض نیز به معنای گرفتن چیزی با کف و انگشتان است (راغب اصفهانی ، ذیل «قبض »؛ طه : 96: فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنّ أَثَرِ الرَّسُولِ «من کفی از رد پای رسول را گرفتم ». قبض و بسط در قرآن بیشتر به معنای مجازی تضییق (تنگدست گردانیدن ) و توسعه (دارا گردانیدن ) به کار رفته و معادل «اقتار و رفاه » است (بقره : 245: وَاللّهُ یَقْبِضُ و یَبْسُطُ و اِلَیهِ تُرجَعُونَ «خداست که تنگنا و همچنین گشایش به وجود می آورد، همه به سوی او باز می گردید». به عبارت دیگر، این دو واژه که برای افادة معانی محسوس وضع شده ، برای معانی غیرمحسوس استعاره شده است . بیضاوی (ج 1، ص 252) گوید: «یُقْتِرُ عَلی ' بَعْضٍ وَ یُوَسِّعُ عَلی ' بَعض » (در زندگی بر برخیِ تنگ می گیرد و بر برخی فراخ ). به گفتة طبری (ج 2، ص 372) و بیهقی ، ص 85) آمده است : «یُقْتِرُ بِقَبْضِهِ الرّزْقَ عَمَّنْ یَشاءُ مِنْ خَلْقِهِ، و یُوَسِّعُ بِبَسْطِهِ الرِّزقَ عَلی ' مَنْ یَشاءُ مِنْهُم » (تنگ می گیرد به برگرفتن روزی از هر که خواهد؛ گشاده می کند به گسترش دادن روزی بر هر که خواهد). قَتاده ، مفسر معروف ، از اَنس ، دربان پیامبر، روایت می کند که در عهد پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم گرانی رخ داد. از او خواستند تا نرخگذاری کند. فرمود: «انَّ اللّهَ الباسِطُ القابِضُ الرّزاق » (طبری ، ج 2، ص 372)؛ به مفهوم آنکه گرانی و ارزانی هر کالا تابع کمبود یا فراوانی (میزان عرضة ) آن ، و به دست خداوند است . اوست که رفاه می دهد یا تنگی و سختی می آورد. ازینرو، بسط و قبض را بیشتر به همین معنی گرفته اند (بغدادی ، گ 83 ر،191 پ ؛ بیهقی ، ص 85؛ قشیری ، 1983، ص 67؛ امام الحرمین ، ص 149)؛ و در تأیید آن ، این آیه را شاهد می آورند: اِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَ یَقْدِرُ (اِسراء: 30؛ «پروردگار تو روزی هر کس را که بخواهد گشاده می دهد یا تنگ می دارد»). این آیه ، با کمی اختلاف ، بیش از هفت بار در قرآن تکرار شده است (رعد: 26، قصص : 82؛ عنکبوت : 62؛ روم : 37؛ سَبا: 36، 39؛ زُمَر: 52). در دعاها نیز به همین معنی است : یا باسِطَ الیَدیَنِ باَلرَّحَمة (دعای جوشن کبیر: 22؛ «ای دو دست ( فضل و احسان ) گشوده به رحمت »؛ و الباسطُ فیهم بالجودِ یَدَه (علی بن ابی طالب ، خطبة 100؛ «در میان ایشان دست به بخشش گشود»).

تفسیرهای دیگری نیز برای این صفات پذیرفته شده است : 1) قبض : ستاندن یا پذیرفتن (قشیری ، 1983، ص 67؛ به نقل ژیماره ، فخررازی ، ص 234)؛ یأخُذُ الصَّدَقاتِ خداوند صدقات را می ستاند(توبه :104)، یعنی آنها را می پذیرد؛بسط : درمقابل قبض ، واپس دادن و واگذاردن (بغدادی ، گ 83 پ ؛ قشیری ، گ 30 ر؛ غزالی ، ص 93). مَن ذَاالَّذی یُقْرِضُ اللّ'هَ قَرْضاً حَسَناً فیُضاعِفَهُ لَهُ اَضعَافاً کَثیرَةً» وَاللّهُ یَقبِْضُ و یَبْسُطُ وَ اِلَیهِ تُرجَعُون (بقره : 245؛ «کیست که خدا را وام دهد ـ وامی نیکو ـ تا خدا برایش دو چندان و چندین برابر کند»). با این مقدمه ، یقبض و یبسط به معنای «می ستاند و بازمی گرداند» نیز می تواند باشد. 2) قابض : میراننده (مُمیت ) و باسط : زنده گرداننده (مُحیی ). از این جهت ، قشیری (گ 30 ر) این دو صفت را، بدین دو معنی ، در تقابل قرار می دهد: قابِضُ الاَرواحِ عَنِالاَشباحِ عِنْدَالمَماتِ و باسِطُ الاَرْواحِ علی الاَجسادِ عِنْدَالحَیاة (غزالی ، ص 93؛ فخر رازی ، ص 235، هر دو به نقل ژیماره ). 3) قَبَضَ و بَسَطَ به معنای لغوی : وَالاَرضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَومَ القِیَمَةِ (زُمَر: 67؛ «در روز قیامت ، زمین ( یکجا ) در قبضة اوست ؛ همچنین نوح :19؛ نازعات : 30). 4) قبضِ ( ظِلّ ) (کوتاه کردنِ ( سایه ) ) اَلَم تَرَ اِلَی ' رَبِّکَ کَیفَ مَدَّ الظِلَّ... ثُمَ قَبَضْنَاهُ اِلَینَا قَبْضاً یَسِیراً (فرقان : 45، 46، «آیا ندیدی که پروردگارت چگونه سایه را بگسترانید... سپس آن را آهسته به سوی خود بردیم »؛ بغدادی ، گ 191 پ ؛ فخررازی ، ص 235). 5) قبض و بسط : انقباض و انبساط دلهای مؤمنان ؛ بدین شرح که خداوند با افکندن خوف و رجا در قلب ایشان قبض و بسط پدید می آورد؛ یعنی دل آنها را گرفته یا گشاده می کند. صوفیان این تفسیر را بیشتر می پسندند، و آن بویژه با این سخن جُنید مطابقت دارد: اَلخَوْفُ یَقْبِضُنی والرَّجاءُ یَبْسُطُنی (رجوع کنید به بغدادی ، گ 83 پ ؛ قشیری گ 30 ر؛ غزالی ، ص 93؛ فخررازی ، ص 236). سبزواری (ص 124) می گوید: قبض ، نزد عارفان ، اشارتی است که بر قلب عارف فرود آید که کوتاهی نموده سزاوار تأدیب باشد؛ از این جهت دل او فرو کشد. و بسط بشارتی است بر او که موردعنایت و لطف حق قرار گیرد؛ گشادگی و سرور عارض آن شود.


منابع :
(1) علاوه بر قرآن ؛
(2) عبدالملک بن عبداللّه امام الحرمین ، کتاب الارشاد، چاپ محمدیوسف موسی و عبدالمنعم عبدالحمید، مصر 1369/1950؛
(3) عبدالقاهربن طاهر بغدادی ، تفسیر اسماءاللّه الحسنی ، نسخة خطی کتابخانة بریتانیا، ش 5707547؛
(4) عبداللّه بن عمر بیضاوی ، انوارالتّنزیل و اسرارالتّاویل المعروف بتفسیرالبیضاوی ، مصر 1330؛
(5) احمدبن حسین بیهقی ، کتاب الاسماء والصفات ، بیروت 1405/1984؛
(6) دعای جوشن کبیر، در کلیات مفاتیح الجنان ، با ترجمة فارسی ، تألیف عباس قمی ، تهران 1369 ش ؛
(7) حسین بن محمد راغب اصفهانی ، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن ؛
(8) با تفسیر لغوی و ادبی قرآن از غلامرضا خسروی حسینی ،تهران ( 1361 ) ـ1369ش ؛
9- هادی بن مهدی سبزواری ، شرح الاسماء الحسنی ، چاپ سنگی تهران ؛
(10) محمدبن جریر طبری ، جامع البیان فی تفسیر القرآن ، بیروت 1400ـ1404/1980ـ1983؛
(11) علی بن ابیطالب علیه السّلام ، امام اول ، نهج البلاغه ، ترجمة جعفر شهیدی ، تهران 1370ش ؛
(12) محمدبن محمد غزالی ، المقصدالاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی ، چاپ فضله شحاده ، بیروت 1971؛
(13) محمدبن عمر فخررازی ، شرح اسماءاللّه الحسنی المسمی لوامع البینات شرح اسماءاللّه تعالی والصفات ، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، قاهره 1396/ 1976؛
(14) عبدالکریم بن هوازن قشیری ، التحبیر فی التذکیر ، یا، شرح اسماءاللّه الحسنی ، نسخة خطی کتابخانة ملی فرانسه ، ش 6498؛
(15) همو، الفصول فی الاصول ، چاپ ریچارد فرانک ، در MIDED ، ش 16 (1983)؛


(16) Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam , Paris 1988.

/ محمدهادی معرفت /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست