بوصیر (ابوصیر) ، نام چندین موضع در مصر. این تعداد از آن جهت که این نام بر پرستشگاههای اوزیریس ، خدای ( مصری ) جهان زیرین ، دلالت دارد، غیرطبیعی نیست . اطلاق نام ابوصیر بر حومة وسیع غرب اسکندریه یادآور آن است که این محل جایگاه تاپوزیریس ماگنا بوده است .
بوصیر در ساحل غربی رود دِمیاط ، از شاخه های نیل ، در استان غربیّة ، شهر کوچکی است که در قرون وسطی با آبادی همجوارش ، بَنا، مربوط بوده ، ازینرو عموماً آن را بوصیر ـ بنا نوشته اند. این بوصیر، که در ایام باستان شهرت داشته ، اسقف نشین و مرکز اداری و حکومتی این کوره * بوده است .
بوصیر السّ ِدر، در کورة جیزه (یاقوت حموی ، ج 1، ص 760) قرار دارد که اهرام معروف مصر در آن واقع است . وصف عبداللطیف بغدادی (ص 44) از این شهر، همانند آثار کشف شده در گورستان آن که وی ذکر کرده ، سندی ممتاز است .
بوصیر دیگری ، که تا قرن دهم بوصیر ـ قوریدِس /قوریدُس (یاقوت حموی ، همانجا؛ قدامة بن جعفر، ص 247: بوصیر کوریدس )، و دست کم از قرن یازدهم بوصیراَلمَلَق نام داشته ، در مدخل فَیّوم ، در حاشیة غربی مصر وسطی واقع است . چون جاهای متعددی را بوصیر می خوانده اند، مورّخان در تعیین محل دقیق مرگ مروان دوم (حک :744ـ750)، آخرین خلیفة امویِ شام ، با مشکل مواجه بوده اند. به احتمال بسیار، مروان آخرین روزهای حیاتش را در بوصیرالملق گذرانیده ، و یکی از روایات محلی نیز مؤید این احتمال است . بر حول این شهر استان کوچک و مستعجلی به نام بوصیریّه ، میان استانهای أَطفیح و بَهنَسا، به وجود آمد.
به رغم اسناد و شواهدی که در تأیید این نظر ارائه می شود، گروه دیگری از نویسندگان جای شکست نهایی امویان را
در بوصیر دیگری می دانند که در آن سوی اشمونَین ، بر ساحل دیگر رود نیل ، ودر حدود 180 کیلومتری جنوب بوصیرالملق واقع است . ادعا شده که این منطقه ، خاستگاه «ساحران » فرعون مصر بوده است . به گفتة ادریسی (ج 1، ص 124) سکنة این محل در روزگار او به سحر و ساحری شهره بوده اند.
امروزه از این بوصیر اثری نیست . جای دیگری در استان فیوم نیز به بوصیر ـ دَفَدْنُو موسوم است (یاقوت حموی ، همانجا).
منابع : (1) ابن دقماق ، کتاب الانتصار لواسطة عقد الامصار ، بولاق 1310/1893، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ، قسم 1، ص 131، قسم 2، ص 115؛ (2) ( ابن ممّاتی ، کتاب قوانین الدّواوّین ، چاپ عزیز سوریال عطیة ، قاهره 1943، چاپ افست فرانکفورت 1413/1992، ص 114، 117ـ118؛ (3) اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان ، چاپ رینود و دیسلان ، پاریس 1840، ص 107؛ (4) محمدبن محمد ادریسی ، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق ، قاهره ، بی تا؛ (5) عبدالطیف بن یوسف عبدالطیف بغدادی ، کتاب الافادة والاعتبار ، چاپ احمد غسان سبانو، دمشق 1403/1983 ) ؛ (6) قدامة بن جعفر، کتاب الخراج ، چاپ دخویه ، لیدن 1967؛ (7) علی بن حسین مسعودی ، کتاب التنبیه و الاشراف ، چاپ دخویه ، لیدن 1894، ص 328، 331؛ (8) احمدبن علی مقریزی ، کتاب المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الا´ثار ، چاپ ویه ، ج 3، ص 194، ج 4، ص 7، 139، ج 5، ص 96ـ97 (که در آن مسئلة مرگ مروان بحث شده است )؛ (9) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873؛ (10) احمدبن اسحاق یعقوبی ، البلدان ، چاپ دخویه ، لیدن 1892، ص 331؛
(11) Amإlineau, Gإographie , 7-11; (12) Breccia, Alexandrea ad Aegyptum , 123-130; (13) J. Maspإro and G. Wiet, Matإriaux pour servir ب la gإographie de l'ـgypte , Cairo 1914, 53-56; (14) G. Salmon,"Rإpertoire, gإographique de la province du Fayyoأm d'aprإs de Kita ¦b Ta ¦r ¦âkh al-Fayyoأm d'an-Na ¦bouls ¦â", BIFAO ,I (1901), 65; (15) Vattier, L'ـgypte de Murtadi , new ed. Wiet, introduction, 100-101.