بَلخی ، محمدبن فضل ، از زاهدان و مشایخ صوفیه قرن سوم و چهارم . برخی کنیة او را «ابوبکر» دانسته اند (حاجی خلیفه ، ج 2، ستون 1219؛ بغدادی ، ج 2، ستون 31) اما سلمی در طبقات الصوفیه که قدیمترین مأخذ دربارة اوست آن را «ابوعبدالله » ذکر کرده است (ص 212). در بلخ به دنیا آمد. از تاریخ ولادتش اطلاعی در دست نیست . او را به سبب مذهبش از بلخ بیرون کردند، وی به سمرقند رفت و همانجا اقامت کرد (سلمی ، همانجا؛ عطار، ص 518؛ هجویری ، ص 177؛ انصاری ، ص 305). برخی وی را در فروع حنفی مذهب دانسته اند (حاجی خلیفه ؛ بغدادی ، همانجاها؛ کحاله ، ج 11، ص 128). وی مرید احمدبن خَضرَویه * بوده است (سلمی ؛ هجویری ؛ عطار، همانجاها؛ قشیری ، ص 57؛ ابونعیم ، ج 10، ص 232). ابونعیم (همانجا) او را از زمرة حکمای مشرق و در حدیث شاگرد قتیبة بن سعید دانسته است . احمدبن خضرویه و قتیبة بن سعید هر دو در 240 در گذشته اند (جامی ، ص 53؛ خطیب بغدادی ، ج 12، ص 465) و بلخی در 319 در سمرقند وفات یافته است (سلمی ؛ قشیری ، همانجاها؛ جامی ، ص 117)، بنابراین اگر سنّ بلخی را به هنگام مرگِ آن دو، حدود بیست سال بدانیم ، پس او عمری طولانی ، حدود یکصدسال ، داشته است .
بلخی را در سمرقند به منصب قضاوت گماشتند، وی از آنجا آهنگ حجاز کرد، در نیشابور او را بزرگ داشتند سپس به سمرقند بازگشت (انصاری ، ص 305ـ306؛ جامی ، همانجا). ابوعثمان حیری * وی را ستوده است (عطار؛ جامی ، همانجاها).
برخی کتابی به نام الفتاوی به وی نسبت داده اند (حاجی خلیفه ؛ بغدادی ؛ کحاله ، همانجاها)، اما در کتابهای صوفیه اشاره ای به آن نرفته و تنها سخنانی از بلخی نقل شده است . وی علم را در تصوف سه قسم دانسته است : علم باللّه که معرفت صفات و نعوت اوست ، علم من اللّه (شریعت ) که علم ظاهر و باطن ، حلال و حرام و امر و نهی است و علم مع اللّه (طریقت ) که عبارت است از علم به خوف و رجاء و محبت و شوق (سلمی ، ص 215؛ هجویری ، ص 18؛ نیز رجوع کنید به پورجوادی ، ص 19ـ22؛ برای نمونة سخنان وی ، نیز رجوع کنید به سلمی ، ص 214ـ 216؛ جامی ؛ عطار، همانجاها).
منابع : (1) احمدبن عبدالله ابونعیم ، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء ، بیروت 1387/1967؛ (2) عبدالله بن محمد انصاری ، طبقات الصوفیة ، چاپ محمد سرور مولائی ، تهران 1362 ش ؛ (3) اسماعیل بغدادی ، هدیة العارفین ، استانبول 1955، چاپ افست تهران 1387؛ (4) نصرالله پورجوادی ، «مسألة تعریف الفاظِ رمزی در شعر عاشقانة فارسی »، معارف ، دورة 8 ، ش 3 (آذر ـ اسفند 1370)؛ (5) عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران 1370 ش ؛ (6) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، چاپ محمود شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی ، استانبول 1360ـ1362/1941ـ1943؛ (7) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1417/1997؛ (8) محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیه ، چاپ نورالدین شریبه ، قاهره 1406/ 1986؛ (9) محمدبن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء ، چاپ محمد استعلامی ، تهران 1360 ش ؛ (10) عبدالکریم بن هوازن قشیری ، ترجمه رسالة قشیریه ، چاپ فروزانفر، تهران 1361 ش ؛ (11) عمررضا کحاله ، معجم المؤلفین ، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛ (12) علی بن عثمان هجویری ، کشف المحجوب ، چاپ ژوکوفسکی ، با مقدمة قاسم انصاری ، تهران 1371 ش .