بَلاسَگان (عربی : بَلاسَجان ، بَلاشَجان Ø› ارمنی : بَلَسَکَن )ØŒ جاینام Ùارسی مختوم به Ù€ اَگان (Ù€ اَکان ) به معنای سرزمین بلاس . به سرزمینی اطلاق Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ بیشترین بخش آن در جنوب مسیر سÙÙلای رودهای Ú©Ùر Ùˆ ارس قرار دارد، Ùˆ از جنوب به آتورپاتکان (آذربایجان ) Ùˆ از مشرق به دریای خزر Ù…Øدود است . 1) در دورة پیش از اسلام . سرزمین Ùˆ ساکنان آن . بخش اصلی Ùˆ مرکز این سرزمین دشت بلسکن بود Ú©Ù‡ در جغراÙیای منسوب به موسی خورنی ØŒ به زبان ارمنی (آدونتز ØŒ ص 124)ØŒ با آلبانیا برابر گرÙته شده ØŒ ولی در واقع همان دشت Ù…Ùغان (موغان ) است . به روایت ابن خرداذبه (ص 121)ØŒ راه بَرزَند * به وَرثان (وَرْتَنَه Ú©Ùرْت ) از این دشت Ù…ÛŒ گذشت . نظر ماریک (هونیگمان Ùˆ ماریک ØŒ ص 81 Ù€82) دایر بر اینکه بَلاسَگان در زمان ساسانیان تا Øدود کوههای Ù‚Ùقاز Ùˆ تنگة دربند ادامه داشته درست نمی نماید، ولی نظر ترور (ص 75) را باید پذیرÙت Ú©Ù‡ ØŒ بر اساس آن ØŒ بلاسگان تا Øدودی منطبق بر منطقه ای است Ú©Ù‡ آئÙلیانوس ( > اندر طبیعت جانوران < ØŒ 7/17) از قول امینتاس ØŒ نویسندة قرن چهارم پیش از میلاد، آن را «سرزمین خزران » خوانده است Ùˆ در دورة یونانی مآبی با نام کاسپیانا نیز شناخته Ù…ÛŒ شد (این نام را ارامنه در اوایل قرن دوم پیش از میلاد از مادهای آتورپاتکان اخذ کرده بودند). با در نظر گرÙتن اینکه در جغراÙیای موسی خورنی ( رجوع کنید به هوبشمان ØŒ ص 4ØŒ 267 به بعد، 351Ù€352)ØŒ بیشتر کاسپیانا در ایالت بعدی پئه ای تکرن قرار Ù…ÛŒ گیرد، Ù…ÛŒ توان نتیجه گرÙت Ú©Ù‡ بَلاسَگان منطبق با بخشی از خاک آن ایالت بوده Ú©Ù‡ در جنوب رود Ú©Ùر قرار داشته است . Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù‚ÙˆÙ…ÛŒ بالاس چیک ØŒ Ú©Ù‡ تنها در زبان ارمنی به آن بر Ù…ÛŒ خوریم ØŒ از کلمة بلسکن مشتق شده است ( رجوع کنید به مارکوارت ØŒ ص 120ØŒ هوبشمان ØŒ ص 412). Ú¯Ùتة اÙلیشÙÙ‡ (30/7ØŒ Ùˆ نیز ص 262Ù€264Ø› لانگلوا ØŒ ج 2ØŒ ص 227)را Ú©Ù‡ یکی از شاهان بَلاسگانی هون بوده است نباید واقعیت Ù…Øض تلقی کرد Ùˆ نتیجه گرÙت Ú©Ù‡ ساکنان بلاسگان اصل Ùˆ نسب هونی داشته اند. بلاسگان در عهد ساسانیان . در یکی از سنگنوشته های سه زبانی شاپور اول ØŒ Ú©Ù‡ تاریخش اندکی بعد از 260 میلادی است ØŒ برای نخستین بار کلمة بلاسگان دیده Ù…ÛŒ شود (پارسی میانه 2/1: n Ù Bl'sk Ø› پارتی 2/1: Bl'skn Ø› یونانی 3/1: رجوع کنید به [?] Balasagene ماریک ØŒ ص 49). در این سنگنوشته ،در Ùهرست اسامی استانهای ساسانی ØŒ نام این کشور مستقل از آلبانیا برده شده است Ø› این واقعیت Ù…ÛŒ تواند بدان معنی باشد Ú©Ù‡ بلسکن Øتی اگر کمابیش از مستملکات پادشاهی آلبانیا بوده ØŒ زمانی Ú©Ù‡ اردشیر اول یا شاپور اول آن را تصر٠کرده اند، نوعی موجودیت سیاسی داشته است . از طرÙÛŒ ØŒ ابن خرداذبه (ص 18)ØŒ شاه بلاسگان (بÙلاشجان ) را ازسلاطینی Ù…ÛŒ شمارد Ú©Ù‡ اردشیر اول به آنان عنوان شاهی بخشیده بود ( رجوع کنید به آدونتز، ص 170) Ú©Ù‡ نشان Ù…ÛŒ دهد شاه بلاسگان ØŒ به نوعی ØŒ انقیاد خویش را به اردشیر (یا شاپور)ثابت کرده Ùˆ بر اثر آن در شمار دست نشاندگان ÙˆÛŒ درآمده است .بنابه گزارش Ùاوستوس ØŒ در زمان سلطنت خسرو دوم گرگوری ØŒ شاه ارمنستان ØŒ اسق٠ایبÙریا Ùˆ آلبانیا کوشید تااتباع سرزمین سنه سن را به دین Ù…Ø³ÛŒØ Ø¯Ø±Ø¢ÙˆØ±Ø¯ (سنه سن را موسی خورنی ØŒ 3/3ØŒ به نام این سنه سن Ú©Ù‡ شاه ماساگÙتها (آلانها) بود، بر مردمان دیگری نیز، از جمله بالاسچیکها، Ùرمانروایی Ù…ÛŒ کرد. سپاهیان شاه ماساگتها به ارمنستان Øمله بردند، ولی ارامنه آنها را تار Ùˆ مار کردند Ùˆ بقایای ایشان به کشور بالاسچیکها (Ùاوستوس ØŒ7/3Ø› لانگلوا، ج 2ØŒ ص 215Ù€216) عقب نشستند. بنابراین ØŒ ظاهراً سنه سن Øوالی سالهای 335Ù€336 میلادی ØŒ بخشی از بلاسگان را اشغال کرده Ùˆ به جمع آوری نیرو پرداخته ØŒ در Øالی Ú©Ù‡ ØŒ دست Ú©Ù… در ظاهر، دست نشاندة شاه شاهان بوده است . در آغاز قرن بعد، مسروب قدیس ØŒ در مأموریت دینی خویش ØŒ به موعظه Ùˆ دعوت در بلاسگان پرداخت Ú©Ù‡ به Ú¯Ùتة کوریون (5/11ØŒ ص 34) در آن هنگام به آلبانیا تعلق داشته است . این وضع را Ù…ÛŒ توان به نوعی دست نشاندگی بلاسگان در برابر آلبانیا تعری٠کرد.در مورد شورش ارمنستان در برابر ایران در زمان یزدگرد دوم ØŒ از بلاسگان هم نام برده شده است Ø› از این قرار Ú©Ù‡ درنبردی در نزدیکی رود لوپ نس ØŒ بعضی از اشرا٠ارمنی به شاه بلاسگان Ùˆ نیروهای او Øمله ور شدند (الیشه ØŒ59/4ØŒ ص 147Ù€ 148Ø› لانگلوا، ج 2ØŒ ص 208Ø› Ù…ÙوسÙس کالان کاتواسئی ØŒ 2/2ØŒ ص 67). از ÙØوای کلام آشکارا معلوم است Ú©Ù‡ در آن زمان نیروهای بلاسگان در کنار ایرانیان Ù…ÛŒ جنگیده اند. اما شاه این کشور، Ú©Ù‡ الیشه او را هون Ù…ÛŒ خواند، در خروج بر ولینعمت ساسانی خود درنگ نکرد؛ ومتعاقباً یک لشکر ایرانی را در آلبانیا قتل عام کرد، Ùˆ بعد از آن به دستور یزدگرد دوم به قتل رسید (الیشه ØŒ 30/7ØŒ ص 263Ù€264Ø› لانگلوا، ج 2ØŒ ص 147Ù€ 148). بخشهایی Ú©Ù‡ در زبان ارمنی سپندران پروژ Ùˆ اورمزدپروژ Ùˆ آتسی باگاوان Ùˆ شاید الوان خوانده Ù…ÛŒ شوند Ùˆ همگی در جنوب Ú©Ùر قرار دارند اØتمالاً در زمان Øکومت ساسانیان به وجود آمدند ( رجوع کنید به هوبشمان ØŒ ص 352). نام دو بخش اول Ú©Ù‡ در Ùارسی میانه سپندران پیروز Ùˆ هرمزد پیروز خوانده Ù…ÛŒ شوند، قطعاً اصل ساسانی دارد. مسیØÛŒ شدن اهالی بلاسگان Ùˆ بقایای تمدن ایرانی نزد کاÙرکیشان دوران متأخر . دو تن در دو مرØله کوشیدند تااهالی بلاسگان را به دین Ù…Ø³ÛŒØ Ù‡Ø¯Ø§ÛŒØª کنند؛ یکی گرگوری Ú©Ù‡ ظاهراً این کار به شهادتش منجر شد، Ùˆ دیگری Ù…Ùسروب قدیس . اما از نتایج این Ùعالیتها، Ùˆ اینکه آیا این کار بعد هم ادامه یاÙت یا خیر، چیزی نمی دانیم . واقعیت مسلّم این است Ú©Ù‡ در نامه ای از یوØنای دوم ØŒ اسق٠اعظم کلیسای ارمنستان ،در ربع سوم قرن ششم ØŒ خطاب به اسق٠اعظم آلبانیا ( > کتاب٠نامه ها < ØŒ ص 21: موسÙس کالان کاتواسئی ØŒ 7/2ØŒ ص 72)ØŒ در میان اسقÙان دیگر، از تیموتی اسق٠بلاسگان ØŒ نیز نام برده شده است . علاوه بر این ØŒ Ù…Ùهری به زبان پهلوی ØŒ متعلق به دورة ساسانی Ú©Ù‡ اخیراً از آن خبر داده اند (ژینیو ØŒ ج 2،ص 64ØŒ نیز رجوع کنید به ص 5)ØŒ به نام «اسق٠اعظم کلیسای هلبن Ùˆ بَلاسَگان » منقور شده است . در این نوشته هلبن را Ù…ÛŒ توان به اØتمال زیاد نام پارسی میانة شهری دانست Ú©Ù‡ به زبان ارمنی آن را اَلÙوان Ù…ÛŒ خوانده اند (شاید همان شهر آلبانای بطلمیوس ØŒ 2/11/5 باشد) Ùˆ Øاکم نشین ناØیه ای به همین نام در بلاسگان بوده است . به هر Øال ØŒ واقعیت این است Ú©Ù‡ تا 184/ 800 درمنطقة Ù…Ùغان تغییر دین صورت نگرÙت . اسق٠اÙÙ„ÛŒ یا Ú©Ù‡ برای ترویج انجیل به این سرزمین Ù€ Ú©Ù‡ دیگر بلاسگان نام نداشت Ù€ مأموریت یاÙته بود، با مردمی روبرو شد Ú©Ù‡ خدایی به نام یَزد را Ú©Ù‡ در درخت بلوطی به نام «شاهÙجنگل » Ù…ÛŒ زیست Ù…ÛŒ پرستیدند Ùˆ بوته هایی Ú©Ù‡ پیرامون این درخت بودند، «کودکان یَزد» خوانده Ù…ÛŒ شدند. اهل Ù…ØÙ„ مدّعی بودند Ú©Ù‡ این خدا از اجدادشان به آنان رسیده اسـت (تومادو مارگا ØŒ ج 2ØŒ ص 509 Ù€ 512Ø› نیز رجوع کنید به ÙÛŒ ØŒ ص 340Ù€ 341). یَزد در پهلوی واژه ای معمول دالّ برخداست . کیشی Ú©Ù‡ اسق٠الی یا Ù…ÛŒ بایست با آن مبارزه Ù…ÛŒ کرد، آشکارا بر گرÙته از اعتقادات مزدایی دوران ساسانی بود Ú©Ù‡ اØتمالاً با پرستش Ù…ØÙ„ÛŒ درختان مقدس درآمیخته بود. منابع : ابن خرداذبه ØŒ المسالک والممالک ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1967Ø› N. Adontz, Armenia in the period of Justinian, tr. by N.G. GarsoÙan, Lisbon 1970; EliÙ‰e  , Histoire d'ArmØ¥nie, Venice 1950; Faustus, The epic histories atributed to P Ù€ awstos Buzand (Buzandaran Patmut Ù€ iwnk Ù€ ), tr. N. G. GarsoÙan, Cambridge, Mass. 1989; J. M. Fiey, Parole de l'Orient ,2/2, 1971; Ph. Gignoux, Catalogue de sceaux , camØ¥es et bulles sassanides, paris 1978; E. Honigmann and A. Maricq, Recherches sur les Res Gestae Divi Saporis , MØ¥moires in 8 Ù’ de l'AcadØ¥mie royale de Belgique, classe des letres 47, 4, Brussels 1953; H. Hدbschmann, Die altarmenischen Ortsnamen, Indogermanische Forschungen 16, Strasbourg 1904; Movse  s Kalankatuac Ù€ i, Histoire de l'Albanie, tr.C. J. E. Dowsett, The History of the Caueasian Albanians by Movse  s Dasxuranc ¤ i , London and New York 1961; Koriun, Vie de S. MaÙ‰toc Ù€ , ed. Akinian, Venice 1952; V.Langlois, Collection des historiens de l'ArmØ¥nie, Paris 1867-1869; Livre des lettres , Tiflis 1901; Thomas de Marga, The book of governors, tr. by E.A.W. Budge, London 1893; A. Maricq, "Res Gestae Divi Saporis", in Classica et Orientalia, Paris 1965; J. Marquart, E  ra  nÙ‰ahr nach der Geographie des Ps. Moses Xorenac Ù€ i , Abh. Ak. Wiss. zu GØ®ttingen, N. S. 3/2, 1901; Moses of Khorene, Patmut Ù€ iwn Hayoc Ù€ , tr. R.W. Thomson, Moses Khorenats Ù€ i, History of the Armenians, Cambridge, Mass. 1978; K. V. Trever, Ocherki po istorii i kul'ture kavkazsko ï© Â§ Albanii , Moscow and Leningrad 1959 (رساله ای دربارة تاریخ Ùˆ Ùرهنگ آلبانیا در Ù‚Ùقاز). / شومون ( ایرانیکا ) / 2) در دورة اسلامی . در عهد اسلامی ØŒ بلاسگان شامل دشتی Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ در دو سوی مسیر سÙلای ارس ØŒ از بردعه * ( =برذعه ) Ùˆ طریق بیلقان * تا وَرثان ØŒ باجَروان * Ùˆ بَرزنَد گسترده بود. این ناØیه ولایتهای ارّان Ùˆ Ù…Ùوغان را در بر Ù…ÛŒ گرÙت ØŒ هر چند Ù€ همانگونه Ú©Ù‡ مینورسکی متذکر شده Ù€ نام آن در منابع ارمنی Ùراوان یاÙت Ù…ÛŒ شود Ùˆ در مآخذ اسلامی بندرت به آن برمی خوریم . با وجود این ØŒ بلاذری از آن نام برده Ùˆ Ú¯Ùته است Ú©Ù‡ در Øدود 24ØŒ خلیÙÙ‡ عثمان ØŒ سلمان بن ربیعه باهلی را به ارّان گسیل کرد. او بعد از تسلیم شدن بَرذَعه Ùˆ بیلقان Ùˆ غیره ØŒ کردهای بلاسگان را به اسلام دعوت کرد Ùˆ بر بعضی از ایشان جزیه نهاد (ص 291Ù€292). ( سپس مرزبان (اسÙندیار) با ØØ°ÛŒÙÙ‡ ØŒ از سوی همة مردم آذربایجان ØŒ ØµÙ„Ø Ú©Ø±Ø¯ بر این قرار Ú©Ù‡ هشتصد هزار درهم Ù€ هر ده درهم به وزن هشت مثقال Ù€ ادا کند تا کسی کشته نشود Ùˆ به بردگی برده نشود Ùˆ آتشکده ای ویران نگردد، Ùˆ متعرض کردان «بلاسجان » Ùˆ سبلان Ùˆ ساترودان نشوند (همان ØŒ ص 457Ù€ 458) ) . جغراÙÛŒ دانان متقدم اسلامی بندرت از بلاسگان به همین نام یاد کرده اند، اما ابودÙÙ„Ù ØŒ Ø³ÛŒØ§Ø Ù‚Ø±Ù† چهارم ØŒ در الرسالة الثانیه خود Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ از آن دشت گذشته Ùˆ خرابه های پنجهزار (کذا) آبادی را ملاØظه کرده است Ø› Ùˆ اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در اÙسانه ای عامیانه آنجا را Ù…ØÙ„ اصØاب الرَّس مذکور در قرآن (Ùرقان : 38Ø› Ù‚ :12) Ù…ÛŒ دانند (مینورسکی ØŒ بخش 16ØŒ ص 36ØŒ Øواشی ØŒ ص 75). منابع : ( اØمدبن ÛŒØیی بلاذری ØŒ ÙØªÙˆØ Ø§Ù„Ø¨Ù„Ø¯Ø§Ù† ØŒ ترجمة Ù…Øمد توکل ØŒ تهران 1367 Ø´ ) Ø› V. Minorsky, Abu  -Dulaf Mis Ù€ ar Ibn Muhalhil's travels in Iran (circa A.D. 950) , Cairo 1955. / بازورث ( ایرانیکا ) /