بِشبالِق (بشبالیغ ) ، پَنجیکَث سغدی (هر دو به معنای پنج شهر)، شهری در ترکستان شرقی که در نوشته های قرنهای دوم تا هفتم ، از آن فراوان یاد شده است (دربارة اسم شهر رجوع کنید به مینورسکی در حدود العالم ، ص 271 و بعد، ص 271، حاشیة 5). محل آن را کاشفان روسی ، به کمک اطلاعات مندرج در مآخذ چینی ، در 1326/1908 از نو کشف کردند. این شهر در 47 کیلومتری غرب کوشانگ (به چینی کوچونگ )، در قرن دوازدهم بنا شده ، و در ده کیلومتری شمال تسی موسا ، نزدیک دهکدة هوپائوتسه قرار دارد. گرداگرد ویرانه های آن (که به پوچونگ تسه مشهور است )، ده کیلومتر است (دُلبِژِف ، ج 9،
ص 65 و بعد؛ شاوان ، ص 11؛ > رسالات آکادمی علوم < ، ج 23، 1915، ص 77ـ121؛ اشتاین ، ص 554 ـ 559).
از قرن دوم میلادی به بعد، بشبالق در منابع چینی به عنوان اقامتگاه شاهزادگان محلی ذکر شده است . از 658 به بعد، به سبب آنکه مرکز «ناحیة پنج شهر» یکی از چهار پادگان چینیها بود، مرکز یکی از بخشهای اداری چینی (با حاکمی چینی یا ترک ) به شمار آمده است . نام این شهر در کتیبه های اورخون ( II ، 28 E ؛ کتیبة کولی چور رجوع کنید به تامسون ، ص 153؛ برنستام ، فهرست ) نیز ذکر شده است . از آن زمان ، اسامی چینی کینمان و پی تینگ (دربار شمالی ) به جای بشبالق به کار رفته است .
به روایت تانگ شو (شاوان ، ص 96ـ99) شاتو ها (اهالی ریگزار رجوع کنید به دنبالة مقاله ) از 93تا202ـ203 نزدیک بشبالق زندگی می کردند. این شهر بعد از جنگهای طولانی ( رجوع کنید به شاوان ، ص 113 و بعد؛ کاشغری ، ج 1، ص 103، 317، چاپ بروکلمان ، ص 242؛ مروزی ، ص 73؛ حدود العالم ، ترجمة مینورسکی ، ص 227، 272) در 175 به دست تبتیها افتاد (شاوان ، ص 305) و سپس مقر شاهزادگان تُرک بَسمِل شد و در 246 (همراه با لقب ایدی / ایدوق قوت : فرمانروای مقدس ) به اویغورها به میراث رسید. بنا به گزارش یک هیئت چینی ، در 372 (برای فهرست ترجمه ها رجوع کنید به ویتفوگل ، ص 104) این شهر بیش از پنجاه معبد بودایی ، یک صومعة بودایی ، زیارتگاههای مانوی و یک دریاچه (مصنوعی ؟) داشته است . اهالی برای تأمین زندگی خود به کاشت انواع سبزی با استفاده از آبیاری مصنوعی ، پرورش اسب و فلزکاری اشتغال داشته اند. تنها مأخذ قدیمی اسلامی که در آن ذکری از این شهر رفته حدود العالم ، (گ 17 ر، ترجمة مینورسکی ، ص 94) است که تألیف همین سال است . در این کتاب ، بشبالق مقرّ فرمانروایان تُغُزغُز * دانسته شده است . در این باره و برای مقایسة تغزغز با شاتوها رجوع کنید به مینورسکی در حدود العالم (ص 266ـ272، 481)؛ اشاره ای که ادریسی (ج 1، ص 499، 502) به این شهر می کند، محتملاً بر اساس مأخذ دیگری است ، و آن رحلة تمیم بن بحر مطوّعی است ( رجوع کنید به فهرست مآخذ).
بشبالق اقامتگاه شمالی حکمرانان شاخة غربی دولت اویغورها (ملقب به ایدوق قوت ، ایدی قوت یا ایدو اوت )، تحت سلطة قراختاییان * قرار گرفت (در ویتفوگل ، ص 625 پایین ، طرف چپ ، اشاره ای به اثری چینی از وانگ کوئو وی دربارة این مطلب شده است ).
در 606، حاکم اویغوری بشبالق شهر را به میل خود تسلیم مغولان کرد و در جنگهای آنان شرکت جست . در فرمانروایی مغول ، بشبالق با دنیای اسلام تماس کاملاً نزدیکی داشت و در قرن هفتم با وجود مقاومت اویغورها، که می دانستند با ورود اسلام سلطة معنوی آنان بر فرمانروایی مغول از دست خواهد رفت ، بتدریج دین اسلام به این شهر راه یافت . بعد از اینکه حاکم مغولی آسیای مرکزی ، مسعودبن محمود یَلَواچ (سفیر)، در 650ـ651 به حکمرانی بشبالق رسید، ایدی قوت در رمضان 656، محرمانه دستور کشتار مسلمانان شهر را صادر کرد، ولی به فرمان خان بزرگ ، منکوقاآن ، دستگیر شد و به قتل رسید. با این حال ، سلسلة او همچنان دوام یافت (جوینی ، ج 2، ص 34 و بعد، 88؛ ج 3، ص 60 و بعد؛ رشیدالدین فضل الله ، ج 2، ص 304 و بعد؛ حمدالله مستوفی ، ص 588؛ اشپولر ، ص 239).
از 658 به بعد، این شهر ظاهراً میان قلمرو خان بزرگ (مغول ) و دولت جغتای از یک دوره استقلال بهره مند بوده است . شهر در 674 حمله ای از جانب مغرب را دفع کرد. در این دوره ، بشبالق مبدأ راه چاپاری چین به آسیای مرکزی بود (برتشنایدر ، 1876، ص 208). سپس ناحیة بشبالق ظاهراً ضمیمة دولت جغتای شد. از سرنوشت بعدی شهر اطلاعی در دست نیست . به نظر می رسد که شهر در قرن هفتم همزمان با سلسلة ایدی قوت از میان رفته باشد؛ و از آن به بعد، چینیها نام پی تینگ را منحصراً برای مشخص کردن ناحیه ای به کار برده اند که (به روایت دوغلات ، ص 365) در قرن دهم ، مغولستان نامیده می شد و دین اسلام در آنجا کاملاً جا افتاده بود. بعد از آن دیگر ذکری از بشبالق به میان نیامده است .
منابع : (1) ( محمدبن محمد ادریسی ، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق ، بیروت 1409/1989 ) ؛ (2) عطاملک بن محمد جوینی ، تاریخ جهانگشای ، چاپ محمد قزوینی ، لیدن 1906ـ1937؛ (3) حدودالعالم من المشرق الی المغرب ، چاپ عکسی لنینگراد 1930؛ (4) ( حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی ، تاریخ گزیده ، چاپ عبدالحسین نوائی ، تهران 1362 ش ) ؛ (5) رشیدالدین فضل الله ، کتاب جامع التواریخ ، ج 2، چاپ ادگار بلوشه ، لیدن 1911؛ (6) محمودبن حسین کاشغری ، دیوان لغات الترک ؛ (7) شرف الزمان طاهر مروزی ، ابواب فی الصین والترک و الهند منتخبة من کتاب طبائع الحیوان ، ( مع ترجمة و شرح بالانکلیزیة بقلم ف . مینورسکی ، لندن 1942 ) ؛
(8) W. Barthold , Orta Asya Tدrk Ta ف r khi h ¤ akk ° nda dersler , Istanbul 1927 (German version, 12 Vorlesungen دber die Geschichte der Tدrken Mittelasiens , Berlin 1935; (9) French version, Histoire des Turcs d'Asie centrale, Paris 1945);
(10) idem, Turkestan down to the Mongol invasion , London 1928 ) GMS , N.S.V), index; (11) A.N.Bernstamm, Social'no- إkonomic § eski6y stroy orkhono-yeniseyskikh Tyurok VI-VIII vekov (ساختار اجتماعی و اقتصادی ترکهای اورخون و ینی سئی از قرن 6 تا قرن 8) , Moscow and Leningrad 1946; (12) E. Bretschneider, Mediaeval researches... , 2 vols., London 1910, i, 65 f., ii, 27-33, and a map; (13) idem, Notices of the Mediaeval geography , in JRAS , North China Branch, N.R.X (1876) 75-307; (14) Ed. Chavannes, Documents ; (15) B. Dolbez § ev in the Izv. Russk . Komiteta dlya izuc § eniya Sredney i Vostoc § noy Azii IX , April 1909; (16) Muh ¤ ammad H ¤ aydar Du gh ¢ la t, Ta ف r kh ¢ Rash ¢ d , trans. E. Denison Ross, London 1895; (17) A. Herrmann, Atlas of China , Cambridge, Mass. 1935, 34-39; (18) H ¤ udu d al-`A lam= The Regions of the world , tr. V. Minorsky, London 1937, Index s.vv. "Panj kath ¢ " and "pei-t ف ing";
(19) V. Minorsky, Tam m ibn Bah ¤ rs Journey, BSOAS , xii/ 2 (1948) 275-305; (20) idem, BSOAS , xv/ 2 (1955) 263; (21) O. Pritsak, Karachanidische Studien , Thesis Gخttingen 1948 (typescript); (22) B. Spuler, Die Mongolen in Iran 2 , Berlin 1955; (23) Sir Aurel Stein, Innermost Asia, 1928; (24) Wilhelm Thomson, ZDMG (1924); (25) Chinese reports in K. A. Wittfogel and Fe ng Chia-She ng, Hist. of the Chinese society Liao , Philadelphia 1949, 95, 104, 107, 636, 655.