responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1328

 

بُسربن اَرطاة (یا ابی اَرطاة ) عُمَیربن عُوَیمِر (یا عُوَیم ) یکی از سرداران معاویة بن ابی سفیان . از تیرة بنی عامر قریش ، و مُکنّ'ی به ابوعبدالرحمان یا ابوعبدالله بود (زبیری ، ص 439؛ شباب ، 1966ـ1969، ج 1، ص 60؛ بخاری جعفی ، 1407، ج 1، قسم 2، ص 123؛ یعقوبی ، ج 2، ص 197). اگرچه مورخان شامی و برخی دیگر، بسر را از صحابه دانسته اند که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را درک و از او روایت کرده است (ابن سعد، ج 7، ص 409؛ ابونعیم ، ج 3، ص 129؛ ابن عبدالبر، ج 1، ص 157؛ طوسی ، ص 10؛ ذهبی ، 1402، ج 3، ص 409)، اما به گفتة محمدبن عمر واقدی ، بسر دو یا سه سال پیش از رحلت رسول اکرم تولد یافت . با توجه به این مطلب ، برخی صحابی بودن او را با قاطعیت رد (ابن معین ، ج 2، ص 58؛ بسوی ، ج 2، ص 478؛ ذهبی ،1410، حوادث و وفیات 61ـ 80 ه ، ص 369) یا در آن تردید (ابن عدی ، ج 2، ص 438ـ 439) کرده اند. بر این اساس ، در روایاتی که احتمالاً تحت تأثیر دیدگاه نخست ، از حضور بسر در فتوح صدر اسلام سخن گفته اند، باید احتیاط کرد. در جریان لشکرکشیهای مسلمانان در سال سیزدهم در شام ، بسر به فرمان خالدبن ولید، به روستاهایی در غوطة دمشق حمله کرد (بلاذری ، 1956، ص 132؛ طبری ، ج 3، ص 407؛ برای دیگر روایتها رجوع کنید به شباب ، 1967ـ 1968، ج 1، ص 136؛ ابن عبدالبر، همانجا). در 21 که عمروبن عاص بخشهایی از افریقیه را گشود، به فرمان او، بسر به حملاتی دست زد که به صلح با مردم وَدّان و فَزّان انجامید (یعقوبی ، ج 2، ص 156؛ قس بسوی ، ج 3، ص 309، که حمله به وَدّان را در 26 دانسته است ). در 23 نیز به لوبیا (لیبی کنونی ) لشکر کشید (بسوی ، ج 3، ص 307) و در 27، که عثمان به والی خود در مصر دستور ادامة پیشروی در افریقیه را داد، بسر همراه با لشکری امدادی ، از مدینه بدان سو حرکت کرد (بلاذری ، 1956، ص 267). پس از آن ، احتمال می رود که بسر در مصر اقامت گزیده باشد. در آغاز خلافت امام علی علیه السلام ، بسر در شمار بزرگان عرب ساکن خَرِبْتا (از «کوره »های مصر) هواخواه معاویه و در سلک عثمانیه بود (ابن سعد، همانجا) و در آستانة جنگ صفین به معاویه پیوست و از فرماندهان سپاه شد (نصربن مزاحم ، ص 44، 424؛ ابن اعثم کوفی ، ج 2، ص 518). وی در نبرد تن به تن با علی علیه السلام با آشکار کردن شرم خویش از مهلکه رهایی یافت (نصربن مزاحم ، ص 459ـ462؛ ابن عبدالبر، ج 1، ص 164ـ165) و در کشاکش با یاران آن حضرت نیز پایداری و شجاعتی ننمود ( رجوع کنید به نصربن مزاحم ، ص 426ـ429؛ ابن اعثم کوفی ، ج 3، ص 42ـ43، 132ـ133). وی بعداً در زمرة نمایندگان سپاه شام در توافقنامة حکمیت حضور یافت (نصربن مزاحم ، ص 507) و پس از آن همچنان از مشاوران نزدیک و معتمد معاویه بود (طبری ، ج 5، ص 98).

معاویه در ادامة حملات سردارانش در عراق ، در آغاز 40، بسر را با سه هزار سپاهی از شام گسیل کرد تا به یمن بتازد (ثقفی ، ج 2، ص 554، 591ـ602؛ یعقوبی ، ج 2، ص 197؛ طبری ، ج 5، ص 139ـ140؛ ابن ابی الحدید، ج 2، ص 6؛ قس بخاری جعفی ، 1406، ج 1، ص 111: 37ق ؛ ابن عساکر، ج 10، ص 10: 39ق ؛ طبری ، ج 5، ص 176: 43ق ؛ ثقفی ، ج 2، ص 625: ششصد تن یا بیشتر، ضمن سخنانی از علی علیه السلام ؛ ابن اعثم کوفی ، ج 4، ص 231: چهار هزار تن ). هدف از این اقدام ، تعقیب و کشتار و غارت شیعه و هواخواهان امیرالمؤمنین و ارعاب مردم و اخذ بیعت از آنان بود (زبیری ، ص 439؛ ثقفی ، ج 2، ص 598ـ600، 653ـ656؛ یعقوبی ؛ ابن اعثم کوفی ، همانجاها). با ورود بسر به مدینه ، ابوایّوب انصاری ، عامل علی علیه السلام ، گریخت ، و بسر با مردم و خصوصاً انصار بدرشتی تمام سخن گفت و آنان را به دلیل کوتاهی کردن در ماجرای قتل عثمان نکوهید و به نام معاویه از مردم بیعت ستاند؛ سپس خانه های انصار را به آتش کشید و پس از گماشتن ابوهریره در مدینه ، به مکه رفت (ثقفی ، ج 2، ص 602ـ607؛ مسعودی ، ج 3، ص 211؛ یعقوبی ، ج 2، ص 197ـ 198؛ طبری ، ج 5، ص 139). به گفتة واقدی ، بسر طی یک ماه اقامت در مدینه ، هر که را متهم به شرکت در شورش بر عثمان بود، کشت (طبری ، ج 5، ص 176؛ ابن عساکر، ج 10، ص 10ـ11). وی در مدینه و در راه مکه ، به قتل و غارت خزاعه و دیگران پرداخت (ثقفی ، ج 2، ص 608؛ مسعودی ، همانجا). با نزدیک شدن بسر به مکه ، قُثَم بن عباس ، عامل حضرت علی علیه السلام ، شهر را ترک کرد و بسر پس از گماشتن شیبة بن عثمان حجبی (ثقفی ، ج 2، ص 608ـ609؛ ابن اعثم کوفی ، ج 4، ص 233ـ234)، به رغم فرمان معاویه (ثقفی ، ج 2، ص 600)، جمعی از خاندان ابی لهب را در مکه از میان برد و به سوی طائف رفت (ابوالفرج اصفهانی ، اغانی ، ج 16، ص 266). او از آنجا گروهی را برای کشتار شیعة علی علیه اسلام به تَباله در یمن فرستاد، اما بعداً آنان را امان داد (ثقفی ، ج 2، ص 608ـ611)؛ هر چند به روایت ابن اعثم کوفی (ج 4، ص 234ـ235)، مردم تباله همگی از پای درآمدند. بسر در سَراة نیز جمعی دیگر از یاران حضرت علی علیه السلام را به قتل رساند (ابوالفرج اصفهانی ، همانجا) و در راه صنعا، دو پسر خردسال عبیدالله بن عباس را که نزد بنی کنانه به سر می بردند، سر برید (ثقفی ، ج 2، ص 614ـ616، قس ص 611ـ613، 621)؛ سپس در نَجران ، و مناطقی دیگر از یمن ، چون اَرحَب و جُرف و جَیسْان ، بسیاری از قبیلة همدان و بنی سعد و دیگر شیعیان علی علیه السلام را به طرز فجیعی کشت و زنان آنان را به اسارت گرفت (ثقفی ، ج 2، ص 617ـ 618، 620؛ یعقوبی ، ج 2، ص 198ـ 199؛ طبری ، ج 5، ص 139ـ 140؛ مسعودی ، همانجا). چون بسر به صنعا رسید، عبیدالله بن عباس و سعیدبن نمران به کوفه گریختند و جانشین عبیدالله پس از چندی مقاومت کشته شد (ثقفی ، ج 2، 618ـ 619، 621؛ ابن اعثم کوفی ، ج 4، ص 236). شماری از ایرانیان یمن (ابناء) که به روایتی ، به دو پسر عبیدالله پناه داده بودند، به قتل رسیدند (ثقفی ، ج 2، ص 621؛ مسعودی ، همانجا). پس از آن ، وائل بن حجر، که در ظاهر از یاران علی علیه السلام بود، در رفتاری خیانتکارانه ، بسر را به حضرموت که جمعی از عثمانیه در آنجا بودند، فراخواند که به دنبال آن بسیاری از یاران حضرت علی علیه السلام کشته شدند (ثقفی ، ج 2، ص 629ـ631؛ ابن اعثم کوفی ، همانجا).

علی علیه السلام در خطبه ای دو کارگزار خود در یمن را سرزنش کرد و با سخنانی عتاب آمیز مردم را به مقابله با دشمن برانگیخت . جاریة بن قدامه سعدی به دستور آن حضرت ، با دو هزار سپاهی از بصره بسرعت به طرف صنعا حرکت کرد. وهب بن مسعود خثعمی نیز با دو هزار سپاهی از کوفه ، در حجاز به او پیوست (ثقفی ، ج 2، ص 619ـ620، 624ـ627، 636؛ مسعودی ، ج 3، ص 211،349؛ یعقوبی ، ج 2، ص 197ـ 198). جاریه شتابان خود را به یمن رساند و در تعقیب بسر به حضرموت تاخت . ازینرو بسر به سرزمین بنی تمیم در یمامه گریخت . بعد از شهادت علی علیه السلام ، جاریه پس از

چندی توقف در جرش به مکه و مدینه رفت و از مردم به نام حسن بن علی علیه السلام بیعت گرفت و به کوفه بازگشت (ثقفی ، ج 2، ص 624، 629ـ630، 638ـ640؛ یعقوبی ، ج 2، ص 199؛ طبری ، ج 5، ص 140). بسر نیز بدون دادن تلفات ، از راه سماوه به شام رفت . شمار کسانی را که بسر در رفت و بازگشت به قتل رساند سی هزارتن یا بیشتر دانسته اند (ثقفی ، ج 2، ص 639ـ 640؛ ابن اعثم کوفی ، ج 4، ص 238؛ نیز: طبری ، همانجا). با این حال ، ابن اعثم کوفی در روایتی منحصر به فرد و شگفت انگیز می گوید که بسر و برخی یارانش پیش از رسیدن به شام ، در نبرد با عبیدالله بن عباس کشته شدند و جاریه نیز پس از اخذ بیعت به نام علی علیه السلام ، به کوفه نزد آن حضرت برگشت (ج 4، ص 239ـ 240؛ ثقفی ، ج 2، ص 640ـ641، پانویس 4).

در41، پس از شهادت علی علیه السلام ، بسر به همراه معاویه برای رویارویی با حسن بن علی علیه السلام از دمشق عازم عراق شد (خطیب بغدادی ، ج 1، ص 210). وی که فرمانده طلایة سپاه معاویه بود، در برخی درگیریها از سران امام حسن علیه السلام شکست خورد (بلاذری ، 1394، ج 3، ص 38؛ ابوالفرج اصفهانی ، مقاتل ، ص 73؛ رجوع کنید به خطیب بغدادی ، همانجا).

در همان سال ، پس از صلح امام حسن علیه السلام با معاویه ، که حُمران بن ابان بر بصره چیره شد، معاویه ، بسربن ارطاة را برای دفع او فرستاد، و همچنین دستور قتل فرزندان زیاد، والی حضرت علی علیه السلام در فارس ، را داد. بسر، پسران زیاد را بازداشت کرد و تهدید به قتل نمود، اما در پی وساطت ابوبکره ، برادر زیاد، نزد معاویه دست از ایشان بازداشت . پس از آن ، بسر شش ماه در بصره حکومت کرد و سپس در اواخر 41 عزل و عبدالله بن عامربن کریز به جای او منصوب شد (ابن سعد، ج 5، ص 49؛ طبری ، ج 5، ص 167ـ 170). از روایت متفاوت ثقفی (ج 2، ص 648ـ652، 661) بر می آید که بسر پس از آن ، با سپاهی به بصره بازگشته و با تهدید از مردم بیعت گرفته و پس از استیفای اموال عبدالله بن عامر، به معاویه پیوسته است . منابع از ماجرای گفتگوی بسر و عبیدالله بن عباس در حضور معاویه ، و تصمیم عبیدالله به انتقام خون پسرانش از بسر سخن گفته اند (ثقفی ، ج 2، ص 661ـ663؛
مسعودی ، ج 3، ص 371). بعداً بسر طی سالهای 43، 44، 46، 50، 51و 52، حملاتی زمستانی (مَشتی ') و تابستانی (صائفه ) را گاه از طریق دریا، به سوی سرزمین روم فرماندهی کرد که گفته می شود در برخی از آنها تا قسطنطنیه پیش رفت ؛
هرچند به اعتقاد برخی ، بسر هیچ لشکرکشی زمستانی به سرزمین روم نداشته است (شباب ، 1967ـ 1968، ج 1، ص 238، 259؛
یعقوبی ، ج 2، ص 240؛
بسوی ، ج 3، ص 319؛
طبری ، ج 5، ص 181، 212، 234، 253، 287). پس از این ، یادی از بسر در صحنة حوادث نیست . به روایت ثقفی (ج 2، ص 640ـ642؛
نیز: مسعودی ، همانجا) سرانجام نفرین حضرت علی علیه السلام گریبانگیر بسر شد و او عقل خود را از دست داد و دست به کارهای جنون آمیز می زد.

منابع ، سال مرگ او را به اختلاف آورده اند؛
به روایت واقدی ، بسر در اواخر ایام معاویه در مدینه مرد (ابونعیم ، ج 3، ص 129؛
ابن عساکر، ج 10، ص 4). اما به نوشتة ذهبی (1402، ج 3، ص 411) او تا 70 در قید حیات بوده است . برخی نیز مرگ او را در 86 در زمان عبدالملک بن مروان (شباب ، 1967ـ 1968، ج 1، ص 382؛
همو، 1966ـ1969، ج 1، ص 61) و یا ولیدبن عبدالملک (مسعودی ، همانجا) می دانند.


منابع :
(1) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، قاهره 1385ـ1387/1965ـ1967، بیروت ( بی تا. ) ؛
(2) ابن اعثم کوفی ، الفتوح ، چاپ علی شیری ، بیروت 1411/1991؛
(3) ابن سعد، الطبقات الکبری ، بیروت 1405/1985؛
(4) ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره ( 1380/1960 ) ؛
(5) ابن عدی ، الکامل فی ضعفاءالرجال ، بیروت 1405/1985؛
(6) ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ، ج 10، چاپ محمد احمد دهمان ، دمشق ( 1964 ) ؛
(7) ابن معین ، التاریخ و العلل ، چاپ احمد محمد نورسیف ، مکه 1399/1979؛
علی بن حسین

(8) ابوالفرج اصفهانی ، الاغانی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(9) همو، مقاتل الطالبیّین ، چاپ احمد صقر، قاهره 1368/1949؛
(10) احمدبن عبدالله ابونعیم ، معرفة الصحابه ، چاپ محمد راضی بن حاج عثمان ، ریاض 1408/ 1988؛
(11) محمدبن اسماعیل بخاری جعفی ، التّاریخ الصغیر ، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت 1406/1986؛
(12) همو، کتاب التاریخ الکبیر ، بیروت ( تاریخ مقدمه 1407/ 1986 ) ؛
(13) یعقوب بن سفیان بسوی ، المعرفة والتاریخ ، چاپ اکرم ضیاء عمری ، بغداد 1975ـ1976؛
(14) احمدبن یحیی بلاذری ، انساب الاشراف ، چاپ محمدباقر محمودی ، بیروت 1394/ 1974؛
(15) همو، کتاب فتوح البلدان ، چاپ صلاح الدین منجد، قاهره 1956؛
(16) ابراهیم بن محمد ثقفی ، الغارات ، چاپ جلال الدین محدث ارموی ، تهران 1355 ش ؛
(17) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، مدینه ( بی تا. ) ؛
(18) محمدبن احمد ذهبی ، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری ، ج 4: حوادث و وفیات 61ـ80 ه ، بیروت 1410/1990؛
(19) همو، سیراعلام النبلاء ، ج 3، چاپ محمد نعیم عرقسوسی و مأمون صاغرجی ، بیروت 11402/1982؛
(20) مصعب بن عبدالله زبیری ، کتاب نسب قریش ، چاپ لوی پرووانسال ، قاهره 1953؛
(21) خلیفة بن خیاط شباب ، تاریخ خلیفة بن خیاط ، چاپ سهیل زکّار، دمشق 1967ـ 1968؛
(22) همو، الطبقات ، چاپ سهیل زکّار، دمشق 1966ـ1969؛
(23) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الامم والملوک ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( 1382ـ1387/1962ـ1967 ) ؛
(24) محمدبن حسن طوسی ، رجال الطوسی ، نجف 1380/1961؛
(25) علی بن حسین مسعودی ، مروج الذّهب و معادن الجوهر ، چاپ شارل پلا، بیروت 1965ـ1979؛
(26) نصربن مزاحم ، وقعة صفین ، چاپ عبدالسلام محمد هارون ، قاهره 1382، چاپ افست قم 1404؛
(27) احمدبن اسحاق یعقوبی ، تاریخ الیعقوبی ، بیروت ( بی تا. ) .

/ گروه تاریخ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1328
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست