responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1263

 

بزاز بغدادی (2) ، ابوحمزه محمدبن ابراهیم ، از صوفیان قرن سوم . پدرش عیسی بن ابان (متوفی 221) فقیه و محدث بوده و به منصب قضا اشتغال داشته است (قرشی حنفی مصری ، ج 1، ص 401؛ نووی ، قسم 1، جزء 2، ص 44؛ ذهبی ، ج 10، ص 440). بغدادی از اقران جنید بغدادی (قشیری ، ص 395) و از مصاحبان بِشْرِ حافی و سَری سَقَطی (جامی ، ص 70؛ سلمی ، ص 295؛ ذهبی ، ج 13، ص 166؛ خطیب بغدادی ، ج 1، ص 390) بوده و در سفرهای ابوتراب نَخْشَبی وی را همراهی می کرده است (هجویری ، ص 365، پانویس 4؛ سلمی ، همانجا؛ خطیب بغدادی ، همانجا). به نوشتة عطار نیشابوری ، پیر او حارث محاسبی بوده اما از ظاهر گفتگویی که همو از بغدادی و حارث نقل کرده برمی آید که میان آنها نسبت مرید و مرادی نبوده است (ص 723ـ724).

بغدادی ، به سبب اشتغال به وعظ ، زبانی فصیح و بلیغ داشته (همان ، ص 723) و بیشتر در مسجد رصافیة بغداد بر منبر می رفته است (هجویری ، ص 366؛ خطیب بغدادی ، همانجا؛ عطار، همانجا). در طرسوس وی را به سبب گفتن شطحیات بر سر منبر به حلول و زندقه محکوم کردند (جامی ، ص 71؛ برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به ذهبی ، ج 13، ص 166ـ167)، چنانکه خلیفة وقت بدین جرم قصد کشتن وی کرد ولی بعدها او را بخشید (عطار، همانجا؛ هجویری ، ص 421).

به گزارش منابع ، امام احمد حنبل در برخی مسائل فقهی با وی گفتگو کرده ( رجوع کنید به ذهبی ، ج 13، ص 166)؛
و خطیب بغدادی (همانجا) نیز این قول را از خود بزاز بغدادی نقل کرده است . او نقل حدیث نیز می کرده (هجویری ، ص 366) و برخی از صوفیان احادیث او را نقل کرده اند (جامی ، ص 70). در تفسیر و قرائت دست داشته و در این علم شاگرد ابوعمر بوده است (سلمی ، ص 295؛
ذهبی ، ج 13، ص 168؛
خطیب بغدادی ، همانجا؛
هجویری ، همانجا). تاریخ وفات وی را سلمی (ص 296) 289 و خطیب بغدادی (ج 1، ص 393) 269 نوشته است .

به گفتة خطیب بغدادی (همانجا) او نخستین کسی است که از معارف صوفیه سخن گفته است . از او سخنان و ابیاتی پراکنده باقی مانده که خیرالنَّساج و محمدبن علی الکَتّانی از او نقل قول کرده اند (ذهبی ، ج 13، ص 166؛
خطیب بغدادی ، ج 1، ص 390؛
نیز رجوع کنید به هجویری ، همانجا؛
سلمی ، ص 296ـ297) و تفسیر اندیشه های صوفیانة وی از همین نقل قولها و ابیات پراکنده امکان پذیر است . در تصوف او دیدار حق تنها به دیدة حق ، برای بنده ممکن خواهد شد (عطار، ص 724). وی «سلام » را خاص پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم می داند و بر این است که دعای حضرت موسی علیه السلام (خدایا مرا از امت محمد ( اهل سلام ) گردان ) مؤید این واقعیت است (همان ، ص 725). به نوشتة حارث محاسبی ، بغدادی در باطن ، مستغرق توحید (همان ، ص 724) و از جمله عارفانی است که غیبت رامقدم بر حضور می دانند (هجویری ، ص 489). غیبت در این معنا، غیبت قلب از غیرحق است و منتهای آن به غیبت عارف از خود منجر می شود به گونه ای که به سبب این غیبت ، خودرا نمی بیند. بنابراین ، غیبت عارف از خود، مقدمة حضوروی با حق است . به نظر ابوحمزه ، در طریق وصول به حق ، «منِ» انسان ، حجاب اعظم است (همانجا). در تصوف او ایمان به مفهوم قول ، تصدیق و عمل است (همان ، ص 527). جامی نقل کرده که وی در ذیل آیة «واعْرِضْ عَنِالج'اهِلینَ» (اعراف : 199) نفس را جاهلترین جاهلان و شایستة اعراض دانسته است (ص 71). بغدادی صوفی متشرع اهل تجرید (تجرد عارف از علائق و هواهای نفسانی ) و ترک علایق و اهل ریاضت است (عطار، ص 725) و به سبب شطحیاتش از عارفان اهل شطح * محسوب می شود.


منابع :
(1) عبدالرحمن بن احمد جامی ، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران 1370 ش ؛
(2) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(3) محمدبن احمد ذهبی ، سیر اعلام النّبلاء ، ج 10، بیروت 1402/ 1982، ج 13، بیروت 1403/1983؛
(4) محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیة ، چاپ نورالدین شریبه ، حلب 1406/1986؛
(5) محمدبن ابراهیم عطار، تذکرة الاولیاء ، چاپ محمد استعلامی ، تهران 1346 ش ؛
(6) عبدالقادربن محمدقرشی حنفی مصری ، الجواهرالمضیئة فی طبقات الحنفیة ، حیدرآباد دکن 1322؛
(7) عبدالکریم بن هوازن قشیری ، الرسالة القشیریة فی علم التصوف ، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی ، بیروت 1408/1988؛
(8) یحیی بن شرف نووی ، تهذیب الاسماء واللغات ، تهران ( بی تا. ) ؛
(9) علی بن عثمان هجویری ، کشف المحجوب للهجویری ، دراسة و ترجمة و تعلیق اسعاد عبدالهادی قندیل ، بیروت 1980.

/ حسن سیدعرب /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1263
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست