responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1152

 

بَریچ (یا بریچی ) ، از قبایل پَشتون در جنوب افغانستان . مانند قبیله های مجاورش : تَرین و دُرّانی ، جزئی از تیرة شَرْخبونِ پشتونهای سَربانی است . نسب شناسان ، بریچ را به دو دستة مشخص داودزی ( زهی / زایی ) و حسین زی ، و این دو را، بترتیب ، به پنج و شش دودمان اصلی تقسیم می کنند؛ هر چند که در حال حاضر فقط سه دودمان وجود دارد: بَدَل زی در میان داود زی ؛ زَکوزی و منَدوزی در میان حسین زی (خواجه نعمت الله ، ج 2، ص 43، 123 و بعد، حاشیة 40؛ > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < ، ج 5، ص 89). دودمانهای گمشده ممکن است در مهاجرت بزرگ تیرة شرخبون پشتون به شمال شرقی شرکت جسته و در آنجا هویّت خود را از دست داده باشند (خواجه نعمت الله ، ج 2، ص 124، حاشیة 40). اگر چه قطعی نیست اما در میان هر دو قبیلة بریچ و یوسف زی نام چندین دودمان (از جمله مَلی زی و دولت زی ) دیده می شود. سه دودمان شیرانی ، که هنوز به این نام شناخته می شوند، در بریچ مستحیل شده اند > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < ، ج 5، ص 89، 451). در زمان نادرشاه (حک : 1148ـ1160) مندوزیها سرکردگی قبیله را از بدل زیهاپس گرفتند و تا حدود 1320 سرکردة قبیله بودند.

بریچ قبیلة کوچکی است . برآیند تخمینهای گذشته از جمعیّتِ بریچ (به تخمین الفینستون ، ص 426: 500 ، 2 تا سه هزار خانوار؛ به تخمین حیات خان ، ص 81: چهار هزار خانوار؛ و به تخمین دوک در > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < ، ج 5، ص 88: 000 ، 15 تن ) با برآوردهای اخیر، که گرچه قطعی نیست اما میان ده تا بیست هزار تن تخمین زده می شود، سازگار نیست .

از لحاظ جغرافیایی ، محل تجمع بریچ ناحیة شورابَک (شوراوَک ) است ؛ آنها در حاشیة شرقی صحرای ریگستان و در امتداد مسیر وسطای رود لورا بیشتر جمعیت را تشکیل می دهند. بنا به روایات خودشان ، این قبیله در سدة دهم از حاشیة مقابل صحرا به آن محل کوچ کرده است ( > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < ، ج 5، ص 92، 448 و بعد). این روایات با منابع سازگار است (هوتک ، ترجمة انگلیسی ، ص 39؛
ترجمة روسی ، ص 41). سه قریة بریچ ، که در درة سفلای هیرمند باقی است ، از آثار سکونتگاههای پیشین این قبیله به شمار می رود. یکی از این سه قریه ، نزدیک خرابه های بُست * و دو قریة دیگر (پَلالَک و لَندی که هر دو سکونتگاه زکوزیهاست ) در پایین دیشو قرار دارد. باقیماندة قبیله در طول قرون پیوند نزدیک خود را با این قریه ها حفظ کرده اند. از سوی دیگر، کوچهای تدریجی ، ظاهراً در قرن دوازدهم ، از شورابک به سوی لورای سفلی صورت گرفته ، و امروزه در اطراف و پایین نوشَکی در بلوچستان پاکستان سه تیرة مندوزی یافت می شوند (هیوز ـ بولت ، ص 288 و بعد) که عدة آنها در 1330 ش به حدود پنج هزار تن می رسید (شولتس ، ص 36).

محل استقرار بریچ در منتهاالیه جنوبی قلمرو پشتون و مرزهای بلوچ نشین ، به تماسهای متعدد با بلوچها و براهویی ها ـ از جمله ازدواج میان این قبایل و همچنین همگون شدن زبان یا حتی تبار آنان ، بویژه در قسمتهای دورافتادة دره های هیرمند سفلی و لورای سفلی ـ انجامید. در قرن سیزدهم ، مزدوران بریچ در قشون خان کلات خدمت می کردند. مناسبات سنتی با قبایل پشتون همسایه غالباً با زد و خورد همراه بود. غالباً قبیلة اَچکزی به منطقة بریچ حمله می برد و میان آنها و قبیلة پیشین تَرین بر سر آبهای لورا اختلاف بود ( > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < ، ج 5، ص 90 و بعد).

بریچ در حال حاضر تنها قبیلة پشتونی در جنوب افغانستان است که کوچروی در آن معمول نیست . البته همانطور که معمول مردم ساکن حواشی صحراهاست ، این قبیله به نوعی کوچ کوتاه مسافت در فصل بهار دست می زدند (الفینستون ، ص 427). در بعضی موارد نیز کوچهای کوتاه مدت تابستانی به ارتفاعات سَرلَت صورت می گرفت ( > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < ، ج 5، ص 443). چون در مطالعات عشایری افغانستان در 1357 ش ، دربارة ناحیة شورابک بررسی نشده است ، اطلاعات تازة دیگری در دست نیست ، اما احتمالاً زندگی شبانی از میان نرفته است . قبیلة بریچ هنوز هم گله های بزرگ شتر پرورش می دهد. این قبیله برای خود و مسافران کاروانهای راه قندهار و ولایت سند، شتر جمازه تربیت می کرد. فعالیت عمدة بریچها کشاورزی آبی ، خاصه کشت حبوبات ، است .

مرتعها و مزرعه ها اشتراکی و غیر قابل انتقال است . ویش (تقسیم سالانة اراضی میان افراد قبیله ) هنوز هم معمول است . مردان زکوزی و مندوزی ، در هر سنی ، حق دارند که از زمین سهم («خوله ویش ») ببرند، اما در میان بدل زیها این حق («ملاتَر ویش ») برای مردانی محفوظ است که بتوانند بجنگند؛
یعنی به دوازده سالگی ، سنی که پسران پشتون برای نخستین بار تفنگ به دست می گیرند، رسیده باشند (رِشاد، ص 24 به بعد). ویشی که امروزه بدان عمل می شود دستخوش تغییرات بسیاری شده است . در روستاهای بریچ در هیرمند سفلی ، چندین نسل است که سهم هر خانواده تثبیت و موروثی شده است (اسنوی ، ص 129 و بعد)، اما در ناحیة شورابک که اهالی محافظه کارترند، سهمها («آش ویش ») دیگر به رسم معمول به صاحبان اسب تعلق نمی گیرد، زیرا در گذشته ، به دلیل خصومتهای قبیله ای ، استفاده از سوارکاران اهمیت سوق الجیشی داشت (رشاد، ص 25 به بعد).

سر پناه سنتی بریچها نوعی کلبة حصیری («کُدِلَه ») است که وصف آن در > فرهنگ جغرافیایی افغانستان < (ج 5، ص 91) آمده است .


منابع :
(1) پ . رشاد، «بریچی اَو شوراوَک » ، در شیخ بستان بریچ ، کابل 1360 ش ؛


(2) M. Elphinstone, An acount of the kingdom of Caubul , London 1815, repr. Graz 1969;
(3) H ¤ aya ¦ t Khan, H ¤ aya ¦ t-e Afg ¦ a ¦ n , tr. H. Priestley, Afghanisan and its inhabitants , Lahore 1874, repr. 1981;
(4) Historical and political gazetteer of Afghanistan , ed. Ludwig W. Adamec, Graz 1972- ;
5- M. Hotak, P taka ¤ za ¦ na , Eng. tr. H. G. Koshan, Kabul1358 s § ./ 1979;
(6) Russ. tr. D. M. Ludin, Kabul 1361 s § ./1982;
(7) R. Hughes-Bullet, Baluchistan District Gazetteer Series IV: Bolan and Chagai , Karachi 1906, reproduced in Baluchistan through the ages , n.p., 1906, repr. Quetta 1979, II;
(8) M. K § a ¦ ja Ne`mat- Alla ¦ h, Makzan-e afg ¦ a ¦ n ¦  , tr.B. Dorn, History of the Afghans , London 1836, repr. London 1965, and Karachi 1976;
(9) F. Scholz, Belutschistan (Pakistan). Eine sozialgeographische Studie des Wandels in einem Nomadenland seit Beginn der Kolonialzeit , Gخttingen 1974;
(10) P. Snoy, "Ethnologische Feldforschung in Afghanistan", Jahrbuch des Su « dasien-Instituts der Universitجt Heidelberg 3 (1968-1969).

) / ایرانیکا / د. بالان (



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست