responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1060

 

بَرَنی ، ضیاءالدین بن مؤیدالملک ،نظریه پرداز سیاست و تاریخنگار هندی . حدود 684 به دنیا آمد. دودمانش از بزرگان ، و همه در خدمات دولتی بودند؛ پدرش نایب و خواجة بَرَن ، عمویش ، ملک علاءالملک ، کوتوال دهلی ، و جدّ مادریش سپاه سالارِ حسام الدین ، «وکیل دار» ملک بَربَک ، بود ( دائرة المعارف الاسلامیة ، ذیل «برنی ، ضیاءالدین »؛ منزوی ، 1348ـ1353 ش ، ج 10، ص 155، 389؛ حسنی ، ج 2، ص 61ـ62). برنی در غیاث پور سکنی گزید و از مریدانِ نظام الدین اولیا (636ـ725) شد و در خدمت او مقام ومرتبتی تمام یافت و در محضر وی با دو پارسیگوی بزرگ هند، امیر خسرو * و امیر حسن دهلوی * ، آشنایی یافت

و در میان آن سه تن ، دوستی صمیمانه ای برقرار شد (صفا،ج 3، بخش 2، ص 1291؛ دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا؛ منزوی ، 1348ـ1353 ش ، ج 10، ص 155؛ میرخورد، ص 323(

او با اشراف و اعیان دهلی مناسبات بسیار خوبی داشت . در سنین پختگی و کمال ، به دربار سلطان محمد تُغلُق (حک : 725ـ752) راه یافت و به دلیل وسعت معلومات و قوّت حافظه و بیان شیرین خود، هفده سال و اندی از ملازمان و ندیمان دستگاه وی بود. پس از مرگ محمد تغلق ، احتمالاً احمد ایاز، نایب او در دهلی ، که نمی دانست لشکریان محمد تغلق ، فیروز تغلق را به سلطنت رسانده اند، با حمایت بعضی از سرداران و بزرگان دهلی ، پسر نابالغ محمد تغلق را بر تخت سلطنت نشاند، اما سرانجام فیروز به سلطنت رسید (752ـ790) و برنی ـ گویا به اتهام همکاری با احمد ایاز ـ از دربار طرد و مدتی در قلعة پَهِتیز در ناحیة پنجاب زندانی شد ( دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا). اما بعدها به خدمت فیروز شاه در آمد، و به سبب عنایات او به مال و مکنت بسیار رسید تااینکه در هفتادواند سالگی ، با گرفتن مایحتاج خود،از دربار کناره گرفت . دربارة او نوشته اند که محبت فرزندان رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در دل او راسخ ، و خود مقبول خاص و عام بود، لطافتی بی حد و ظرافتی بی اندازه داشت ، مجمع لطایف و جامع حکایات بود و از محدثان شمرده می شد، از صحبت علما و مشایخ و شعرا نصیبی کامل داشت ، و دارای همتی بلند بود. اواخر زندگی را با تنگدستی گذراند، پیش از مرگ هرچه داشت ، حتی جامه هایش ، را ایثار کرد. پس از 758 درگذشت و در غیاث پور، پایین آرامگاه پدرش کنار مزار نظام الدین ، به خاک سپرده شد، هر چند که در بَرَن (معروف به بولندشهر) نیز قبری بود که آن را متعلق به او می دانستند (همانجا؛ میرخورد، ص 322ـ323).

برنی و فرهنگ ایرانِ باستان . برنی از فرهنگ ایران باستان بهرة فراوان داشته و در گفتگو از بسیاری شیوه ها که برای حکومت مناسب می دانسته ، به اصول و حکمتها و گفته ها و اقدامات شهریاران ایران پیش از اسلام ، مانند نوشیروان و اردشیر و حتی شاهان داستانی ایران مانند کیومرث و جمشید و کیخسرو، استناد کرده و از آنان به عنوان الگوهایی شایستة پیروی و تقلید در مقام حکمرانی ، یاد کرده است ؛ چنانکه گفته های فرزانگان ایران باستان ، مانند بزرگمهر، را راهنمای حکومتگران ، و جدّ داستانی ایرانیان ، کیومرث ، را فرزند بلافصل حضرت آدم و نخستین کسی می داند که بر آدمیان پادشاهی کرد؛ و برآن است که پس از آدم ، بنا به فرمان الهی ، رهبری دینی به فرزند دیگر وی شیث رسید وفرمانروایی و شهریاری به کیومرث ، و پس از آن دوبرادر، شهریاری و پیامبری در میان فرزندان آن دوـ نسل اندرنسل ـ ادامه داشت . و چون آن دو، همزاد بودند و دین و ملک نیز هردو به یکدیگر نیازمندند، این اصل مطرح شد که ملک و دین دو برادر همزادند؛ پس در جهان هم پیغامبر باید و هم پادشاه (1972،ص 340ـ341). برنی نمونة کامل عصری را که عشرت و کامرانی در آن حاکم بوده ، دورة بهرام گور می داند؛ و جمشید و کیخسرو را پادشاهان ربع مسکون می پندارد و در تأیید عدالت نوشیروان به حدیثی منسوب به پیامبر استناد می نماید. از کتاب تاریخ فیروزشاهی وی ( رجوع کنید به ادامة مقاله ) برمی آید که در اعصار نزدیک به او فرهنگ ایران پس از اسلام در هند رواج داشته و مثلاً در مجلس محمد سلطان ، فرزند سلطان بَلْبَن ، آثار بزرگانی چون فردوسی و سنائی و خاقانی ونظامی را می خواندند و به بحث می نهادند و امیران هند بارها به طلب سعدی فرستادند که او را به هند آرند و او به علت ضعف پیری نپذیرفت (ص 78ـ80). همچنین بیشتر مورخانی که برنی در مقدمة کتاب خود از آنان یاد کرده ایرانی اند و این امر، رواج کتابهای تاریخی ایرانیان را درهند نشان می دهد.

از جمله آثار اوست : نعت محمّدی که نسخه ای از آن در کتابخانة رضا در رامپور موجود است و سید نورالحسن دربارة آن مقاله ای نوشته است ( دائرة المعارف الاسلامیة ،همانجا). در پاره ای مآخذ (میرخورد، ص 323؛ صفا، ج 3، بخش 2، ص 1292) از اثری به نام ثنای محمّدی نام برده اند که احتمالاً نام دیگر نعت محمّدی است ؛ اکرام الناس فی تاریخ البرامکة فی عهدبنی العباس ، رساله ای در تاریخ خاندان برمکی در روزگار عباسیان و شرح عروج و سقوط دولت ایشان ، که ترجمه ای است فارسی از کتاب عربی ابوالقاسم محمد طایفی دربارة برمکیان . این کتاب یک بار نیز پیش از ترجمة برنی ، به فارسی برگردانده شده بوده است . این رساله در ( 1306 ) /1889 در بمبئی چاپ سنگی شده و از آن نسخه های خطی نیز موجود است (آقابزرگ طهرانی ، ج 11، ص 103؛ منزوی ، 1362ـ 1370 ش ، ج 10، ص 155ـ156؛ دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا؛ مشار، 1340ـ1344 ش ، ج 3، ستون 564)؛ حسرت نامه ، در تصوف ؛ صلوات کبیر ؛ عنایت نامه ؛ مآثرالسادات ؛ تاریخ فیروز شاهی ،از مآخذ بسیار مهم در تاریخ سلاطین دهلی و شرح رویدادهای 95 سالة پادشاهان آن خطّه ، از آغاز سلطنت غیاث الدین بلبن (664) تا ششمین سال سلطنت فیروز شاه (758).این کتاب در واقع دنبالة طبقات ناصری سراج جوزجانی است که در 685 نگاشته بود. برنی کار تألیف آن را در حدود هفتاد سالگی آغاز کرد و پس از مرگ سلطان محمد تغلق ، کتاب را مرتب و به نام فیروز شاه کرد. وی احوال و آثار بلبن را از پدر و جد خود شنیده بوده و در نظر داشته است که شرح وقایع روزگار فیروز شاه را در 101 فصل بنویسد، ولی تنها یازده فصل از آن را تألیف کرده است .

برنی در تاریخ فیروزشاهی ، اقدامات هشت تن از پادشاهان را بر اساس معیارهای خود دقیقاً ارزیابی کرده است و شاید به همین دلیل ، او را «بیهقی هند» خوانده اند. وی در آغاز کتاب ، دربارة اهمیت و فواید دانش تاریخ سخن می گوید، پس از اشاره ای به مطالعات و تجربیات خود، به شرح وظایف مورخ و شیوة صحیح تاریخنگاری می پردازد.

آنچه را برنی به عنوان تکلیف مورخان مطرح کرده ، خود نیز بدان گردن نهاده است ، مثلاً با وجود ستایش از سلطان غیاث الدین ، انکار نمی کند که وی در حالت قهر و سطوتِ پادشاهی ، گاه دست به کارهایی می زد که حکایت از خدا ناترسی داشت و در کشتن و بستنِ سرکشان ، تقوی و دین را نادیده می گرفت ، و آنچه را صلاح خود می دانست ، خواه مشروع خواه نامشروع ، به کار می بست (1957،ص 55 ـ56).

او شرح حال و وقایع هر یک از پادشاهان دهلی را به روش داستانی بیان کرده ، از خوب یا بد بودن پایان داستان یا واقعه نتیجه می گیرد که موفقیت یا عدم موفقیت پادشاه ، منوط به پایبندی یا عدم پایبندی او به آن سلسله شیوه های مذهبی سیاسی است که برنی عرضه می کند ( دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا). از این کتاب ، نسخه های خطی متعددی در اروپا و شبه قاره موجود است ، و متن آن چندبار به چاپ رسیده (به تصحیح سِر سیّد احمدخان و به وسیلة انجمن آسیایی بنگال در کلکته ؛ مولوی ولایت حسین در همانجا؛ و شیخ عبدالرشید، دانشگاه علیگره ) و به زبانهای اردو و انگلیسی نیز ترجمه شده ، و گزیده ای از آن جزو کتابهای درسی فوق لیسانس در شبه قاره بوده است (مشار،1340ـ1344 ش ، همانجا؛ دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا؛ اختر راهی ، ص 171؛ کتابخانة گنج بخش ، ج 1، ص 908؛ منزوی ، 1362ـ1370 ش ، ج 10، ص 389ـ 390، ج 12، ص 1878ـ1880، که سه کتاب به نام تاریخ فیروزشاهی معرفی کرده ؛ همو، 1348ـ1353 ش ، ج 6، ص 4613؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 3، ص 274؛ مشار، 1350ـ 1355 ش ، ج 1، ستون 1117).

کتاب دیگر او فتوحات فیروزشاهی است در شرح اقدامات فیروزشاه که آن را پس از تاریخ فیروزشاهی تألیف کرده است (صفا، همانجا). برخی این اثر را به خود فیروزشاه نسبت داده اند (منزوی ، 1362ـ1370 ش ، ج 10، ص 389) و به نام وی در علیگره هند نیز چاپ شده و دو بار به اردو ترجمه و هر دو ترجمه در لاهور به چاپ رسیده است (همان ، ج 12، ص 1952؛ اختر راهی ، ص 185)؛ فتاوای جهانداری ، که ترجمان نظریات سیاسی برنی است و آن را به شیوة کتاب مرآة الامرا نوشته و در آن ، با نقل حکایتها و تمثیلهای تاریخی و داستانی و گفته های بزرگان ، روشهای درست برای حکومت کردن را بیان کرده است . این کتاب یک بار به اهتمام اته ، و باردیگر به وسیلة ادارة تحقیقات پاکستان دانشگاه پنجاب با حواشی و مقدمة انگلیسیِ دکتر افسر سلیم خان انتشار یافته است (لاهور 1972).

نظریات سیاسی برنی در میان اندیشمندان مسلمان هندی که دربارة حکومت اظهار نظر کرده اند، جایگاهی ممتاز دارد که نمونه هایی از آن چنین است : اگر پادشاه مسلمان در اعتقاد دینی خود راسخ باشد، هم مهمات مملکتی او برمی آید و هم مقاصد و حاجات رعایا تأمین می شود؛ علامت رسوخ اعتقاد پادشاه آن است که خود احکام شریعت را رعایت کند و رعایا و مملکت را نیز بر آن دارد؛ رجال حکومت باید از خاندانهای اصیل و والاتبار باشند؛ داشتن عدل و انصاف و توجه به اینکه پادشاه نباید از فرط علاقه به بقای پادشاهی ، حکم خدا و رسول خدا را ندیده بگیرد و مسلمانی را بکشد؛ لزوم نصب محتسبان درشتخو برای امر به معروف و نهی از منکر و مجازات گنهکاران ؛ تأکید به مشورت با دانایان و حکیمان و لزوم انتخاب وزیران از میان ایشان ؛ و در شرایط رایزنی و مجلس رأی ، هر چه در خاطر رایزنان بگذرد، بی هراس بیرون دهند؛ در رأی خود هر کس دلیلی و برهانی بگوید و با یکدیگر بحثهای شافی بکنند؛ و پادشاه اندیشة خود را در مجلس رأی مخفی کند، که اگر در مجلس رأی پادشاه اندیشة خود را اول اظهار نماید، حاضران رأی پادشاه را تأیید می کنند و اندیشه های خود را بیان نمی کنند؛ بازگشتن از تصمیمی که اجرای آن به تباهی و پریشانی می انجامد؛ فواید پربودنِ خزینه های سیم و زر؛ اهتمام به مهمات سپاهیان ؛ آگاهی از وضع مردم ؛ نصب خبرآوران و بریدان ؛ حقوق هر کس را به او رسانیدن ؛ مبارزة سخت با احتکار؛ پایین نگه داشتن قیمتها؛ راههای مقابله با حوادثی چون خشکسالی ، نفرت سپاه و رعیت از پادشاه ، روی آوردن دشمن بسیار قوی ، روی آوردن دو دشمن با یکدیگر و جز اینها.

هدف برنی در دو کتاب تاریخ فیروزشاهی و فتاوای جهانداری ، آن بود که حکام و شاهان عصر خود را راهنمایی کند و در روزگاری که تباهی همه جا را گرفته بود، از طریق آشناکردن فرمانروایان با وظایف خویش ، و غالباً از زبان سلطان محمود غزنوی ، جامعه را اصلاح نماید. برنی در عین حال معتقد بود که اوضاع زمانه ، امکان حکومت کردن به شیوة خلفای راشدین را نمی دهد و پادشاه ناگزیر است پاره ای از کارهای مخالف شرع را که برای تحکیم سلطنت او لازم است ، مقرر دارد (از جمله : به سجده واداشتن مردم در برابر خود، طلا و جواهر و ابریشم پوشیدن و دیگران را پوشانیدن ، مردم را از برای اصلاح ملک و مصالح مُلک سیاست کردن ).اما چون این اِعمال قدرت ، برای برپاداشتن شریعت و سرکوب بدعت و خوار داشتن کفر است ، با توکل به رحمت خدا، قابل چشم پوشی است ؛ و البته پادشاه باید که در عین تظاهر به جبّاری در برابر مردم ، در برابر خدا، خود را بنده بداند؛ و با مراعات این جوانب ، و در صورت عدم خلل در اعتقاد او، عیش و عشرتهای او و گناهانی که برای حظوظ نفسانی مرتکب شده ، بخشیده می شود و با وجود تقصیرهایی که در عبادات و ارتکاب این رشته گناهان نموده ، به مرتبة ابدال می تواند برسد.

در شرح احوال و آثار برنی آثار مستقلی نگارش یافته است ، از جمله مقاله ای تألیف شیخ عبدالرشید در مجلة دانشگاه علیگره ، و مقاله ای دیگر که در 1938 به طبع رسیده است ( دائرة المعارف الاسلامیة ، همانجا).


منابع :
(1) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت 1403/1983؛
(2) سفیراختر راهی ، ترجمه های متون فارسی به زبانهای پاکستانی ، اسلام آباد 1365 ش ؛
(3) ضیاءالدین برنی ، تاریخ فیروزشاهی ، چاپ عبدالرشید، علیگره 1957؛
(4) همو، فتاوای جهانداری ، چاپ افسر سلیم خان ، لاهور 1972؛
(5) همو، فتوحات فیروزشاهی ( منسوب به فیروزشاه تغلق ) ،چاپ عبدالرشید، علیگره 1954؛
(6) عبدالحی حسنی ، نزهة الخواطر و بهجة المسامع والنواظر ، حیدرآباد دکن 1382ـ1410/1962ـ1989؛
(7) دائرة المعارف الاسلامیة ، قاهره ( تاریخ مقدمه 1969 ) ؛
(8) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج 3، بخش 2، تهران 1363 ش ؛
(9) کتابخانة گنج بخش ، فهرست کتابهای فارسی چاپ سنگی و کمیاب کتابخانة گنج بخش ، تألیف عارف نوشاهی ، اسلام آباد 1365ـ1369 ش ؛
(10) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران 1350ـ1355 ش ؛
(11) همو، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی ، تهران 1340ـ1344 ش ؛
(12) احمد منزوی ، فهرست مشترک نسخه های خطّی فارسی پاکستان ، اسلام آباد 1362ـ1370 ش ؛
(13) همو، فهرست نسخه های خطّی فارسی ، تهران 1348ـ1353 ش ؛
(14) محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاء ، لاهور 1357 ش .

/ اکبر ثبوت /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1060
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست