[1]الحدائق الناضرة 16/ 260 ـ 264 ؛ جواهر الكلام 19/ 413 ـ
414
[2] الروضة البهية 2/ 276 ؛ جواهر
الكلام 19/ 84
[3] جواهر الكلام 18/ 273
؛ العروة الوثقى 4/ 668
[4] المزار (شيخ
مفيد)/ 66 .
صعوه
صَعوه: آبدارك؛ پرندهاى كوچك شبيه گنجشك با منقار نازك،
نوك تيز و بالهاى گِرد[1]
از آن در باب
حج و اطعمه و اشربه نام بردهاند.
صعوه از
پرندگان حلال گوشت است[2] چنانچه محرم( احرام) آن را بكشد، بنابر قول مشهور بايد يك
مُدّ طعام(مُدّ) كفاره بدهد[3]
[1]لغت نامه دهخدا و لسان العرب ، واژه «صعو»
[2] جواهر الكلام 36/ 317
[3] 20/ 244 .
صعيد
صَعيد: سطح زمين.
واژه صعيد در
قرآن كريم در مقام بيان حكم تيمّم(تيمّم) در فرض عدم دسترسى به آب به كار رفته
است[1] مراد از صعيد به قول مشهور، هر چيزى است كه عنوان زمين بر آن صادق است؛ اعم
از خاك، سنگ، سنگ ريزه، كلوخ و مانند آن[2]
اطلاق صعيد بر
مطلق سطح زمين از لغويان بر جسته نيز نقل شده است[3] ليكن برخى آن را به خاك تفسير
كردهاند[4]
[1]نساء/ 43
[2]
جواهر الكلام 5/ 118 ـ 130
[3] المعتبر 1/ 373
[4] غنية النزوع/ 51 .
صَغار صاغرون
صغير كودك
صغيره
صغيره: دختر نابالغ/ گناه غير كبيره( گناه صغيره).
از عنوان ياد
شده به معناى نخست در بابهاى صلات، نكاح، طلاق، حدود و قصاص سخن گفتهاند.
پوشش در نماز:
در نماز، پوشاندن سر و گردن بر زن واجب، و بدون آن نماز باطل است؛ ليكن دختر
نابالغ از اين