بايسته است
فرمانده لشكر كه عزم نبرد با دشمن دارد، ابتدا از خداى تعالى طلب خير كند و از او
نصرت و يارى بطلبد و سپاهيانش را در گروهها و دستههاى متعدد سازماندهى كند و هر
گروه را زير پرچم شجاع ترين و بيناترين فرد به امور جنگى قرار دهد و نيز براى
آنان، شعار و نشانهاى كه يكديگر را بشناسند، انتخاب نمايد.[7]
فرمانده لشكر
مىتواند براى پيشبرد جنگ، مالى معيّن به عنوان حق جعاله براى افراد تأثيرگذار و
پيشرو قرار دهد، مانند اينكه بگويد: هركس راهكار فتح دژ دشمن را ارائه دهد، فلان
مبلغ به او داده مىشود.[8]
جايز نيست
فرمانده لشكر كسى را كه عليه مسلمانان جاسوسى مىكند و يا ميان آنان دشمنى
مىافكند، همراه خود به جنگ ببرد.[9]
فرمانده لشكر
مىتواند از طريق پيك به دشمن امان دهد. سزاوار است براى فرستادن امان نامه پيكى
را برگزيند كه مرد، مسلمان، امين و عادل باشد.[10]
( جهاد)
[1]تذكرة الفقهاء 9 / 57
[2] المبسوط 2 / 75
[3] كشف الغطاء
4/ 383
[4] تذكرة الفقهاء 9/ 57 5 .
كشف الغطاء 4/373
[6] الكافى فى الفقه/253
[7]غنية النزوع / 200 ؛ إصباح الشيعة / 188
[8]جواهر الكلام 21 / 117 ـ 118
[9] جامع المقاصد 3 / 388 ـ 389
[10]
تذكرة الفقهاء 9 / 92 ـ 93 .
فروبردن بلعيدن
فروتنى خضوع
فروختن بيع
فروض ستّه
فروض ستّه: سهام شش گانه ارث، تعيين شده در قرآن كريم .
قرآن كريم به
بيان شش سهم از سهام ارث پرداخته[1] كه در كلمات فقها به فروض ستّه معروف شده است.
اين فروض عبارتاند از:
نصف: سهم
دختر اگر تنها و بدون برادر باشد؛ سهم خواهر پدرى يا پدرى و مادرى، در صورتى كه
تنها باشد و سهم شوهر در صورتى كه همسرش فاقد فرزند باشد.