مانند فراموشى نماز عشا تا پايان وقت اداى آن كه فراموش كننده مرتكب حرام نشده است؛
ليكن قضاى آن را بايد به جا آورد؛3 چنان كه ترك ركن نماز، حتى از روى فراموشى سبب
بطلان نماز است (ركن).
ارتكاب حرام
ذاتى از روى فراموشى، گاه به ديگرى تعلّق ندارد، مانند خوردن شراب يا غذاى نجس از
روى فراموشى؛ و گاهى به ديگرى تعلّق پيدا مىكند، مانند آنكه كسى مال ديگرى را به
گمان مال خود بودن بخورد. در صورت نخست حكمى بر ارتكاب حرام مترتّب نمىشود. ليكن
در صورت دوم حكم وضعى يعنى ضمان ثابت است؛ هرچند حكم تكليفى (گناه) بر آن مترتب
نمىشود.[4]
[1]مستند الشيعة 13/ 304
[2] جواهر الكلام 18/ 133 ـ 134
[3] القواعد و الفوائد 1 / 194
[4]
195 .
فربه چاقى
فرج
فرج: آلت تناسلى مادينه.
فرج در لغت به
معناى شكاف بين دو چيز آمده است، مانند شكاف ديوار و نيز ميانه دو پا را فرج
گويند. از اين رو، به كنايه به آلت تناسلى زن و مرد؛ هر دو فرج اطلاق شده است؛
چنان كه به دُبُر نيز گفته مىشود؛ ليكن كاربرد رايج آن در عرف، روايات و كلمات
فقها آلت تناسلى زن مىباشد؛ به گونهاى كه هرگاه مطلق و بدون قرينه به كار رود
منصرف به همين معنا است.[1] چنان كه ـ به گفته برخى ـ عنوان وطى، جماع و مانند آن در
روايات، در صورت مطلق بودن، به آميزش در فرج انصراف دارد و شامل آميزش در دُبُر
نمىشود.[2] از احكام مرتبط با آن در بابهاى طهارت، نكاح، ايلاء، صيد و ذباحه و حدود
سخن گفتهاند.
طهارت: فرج،
عورت به شمار مىرود و پوشاندن آن از غير زوج و مولا واجب است( عورت).
دخول در فرج به
مقدار حشفه (سر آلت نرينه) موجب غسل جنابت و نيز ثبوت عدّه و تمامى مهر، و نسبت به
زن اجنبى با شرايطى موجب ثبوت حدّ زنا(زنا) مىشود( آميزش).