[14] جواهر الكلام
42/ 330 ـ 332 ؛ تحرير الوسيلة 2/ 539 ؛ تفصيل الشريعة (القصاص)/ 349 ـ 353
[15] جواهر الكلام 41/ 582 ـ 588
[16]
42/ 42 ـ 43
[17] 42/ 25
[18] 43/ 123 ـ 126
[19] غاية المراد 4/ 449 ـ 450 ؛ مسالك الافهام
15/ 332 ـ 333 ؛ جواهر الكلام 43/ 57 ـ 60
[20] تحرير الوسيلة 2/ 562 ؛ تفصيل الشريعة (الديات)/ 67
[21] تذكرة
الفقهاء 9/ 264 ـ 265
[22] جواهر الكلام 21/ 200
[23] المبسوط 2 / 66
[24] جواهر الكلام 35/ 197 ـ 198
[25] توضيح المسائل مراجع 2/ 569 م 2585 .
فِراش؛ قاعده قاعده فراش
فِراغ؛ قاعده قاعده
فراغ
فراق
فراق: جدا شدن زن و شوهر از يكديگر.
از عنوان ياد
شده در بابهاى طلاق، خلع، مبارات، ظهار، ايلاء و لعان سخن گفتهاند.
برخى فقها به
جهت شمول عنوان «فراق» نسبت به طلاق و ديگر اسباب جدايى زن و شوهر، آن را عنوان
باب فقهى قرار داده و عناوين طلاق، خلع، مبارات، ظهار، ايلاء و لعان را به صورت بخشهاى
جداگانه در ذيل آن مطرح كردهاند.[1]
اسباب فراق:
طلاق( طلاق)، خلع(خلع)، مبارات( مبارات) و لعان( لعان) از اسباب جدايى بين زن و
شوهراند. چنانچه مردى همسرش را ظهار( ظهار) يا ايلاء(ايلاء) كند و در مدت تعيين
شده از سوى حاكم شرع كفّاره ندهد و به همسرش رجوع نكند، حاكم او را مجبور به طلاق
يا رجوع به همسرش مىنمايد.
ارتداد(
ارتداد) يا مسلمان شدن يكى از زن و شوهر و شير دادن زن در مواردى كه موجب پيدايى
نسب بين زن و شوهر مىشود( رضاع) از ديگر اسباب جدايىاند. چنان كه فسخ عقد نكاح
به سبب يكى از مجوزهاى فسخ، سبب ديگرى براى جدايى است.