يكى از آن دو كفايت مىكند، اختلاف است. قول نخست، مشهور ميان متأخران است[23]
به قول مشهور،
بر مرد محرم بلند كردن صدا به تلبيه( تلبيه) مستحب است[24] چنان كه بر حاجىاى كه
از مكه احرام بسته، هنگام برآمدن بر وادى ابطح[25]( ابطح) و نيز حاجى سوارهاى كه از
مسير مدينه به مكه مىرود، هنگام رسيدن به وادى بيداء[26]( بيداء) مستحب است با صداى
بلند تلبيه بگويد.
[23] الحدائق الناضرة 11/ 404 ـ 408 ؛ جواهر
الكلام 14/ 285 ـ 288
[24] جواهر الكلام
18/ 272
[25] 282
[26] 278 ؛ تذكرة
الفقهاء 7/ 255 .
صُداع سردرد
صداق مَهر
صدر سينه
صدع
صَدع: شكافتن و ترك برداشتن جسم سخت، مانند استخوان[1]
از احكام آن در
باب ديات سخن گفتهاند.
به قول مشهور،
ديه ترك برداشتن استخوان، به گونهاى كه منجر به از كار افتادن آن گردد، دو سوم
ديه آن عضو است و در صورت بهبود بدون عيب و كجى، ديهاش چهار پنجم ديه صورت پيشين
خواهد بود[2]
[1]لسان العرب، واژه «صدع»
[2] مبانى تكملة المنهاج 2/ 318 ـ 319 .
صدغ
صُدغ] = شقيقه]: گيجگاه؛ قسمت بالاى دو طرف سر؛ ميان گوش
وگوشه خارجى چشم.