responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 5  صفحه : 546

گواهى ذمى اى كه هم كيشانش او را عادل و صالح مى‌دانند، در خصوص وصيّت مسلمان، در صورت يافت نشدن مسلمانى عادل براى شهادت، پذيرفته مى‌شود.[2] برخى قدما پذيرش شهادت او را مشروط به غريب بودن وصيت كننده دانسته‌اند.[3]

( ابن السبيل) ( سفر)


[1]مستند الشيعة 14/ 33 ؛ جواهر الكلام 22/ 461

[2] جواهر الكلام 41/ 19 ـ 20

[3] الكافى فى الفقه/ 436 ؛ المبسوط 8/ 187 .

غريق غرق

غريم

غَريم: طلبكار/ بدهكار.

واژه غريم در لغت هم به معناى طلبكار آمده و هم بدهكار.[1] در كلمات فقها نيز در هر دو معناى ياد شده به كار رفته است.[2]

( دَين)

[1]لسان العرب و مجمع البحرين ، واژه «غرم»

[2] الوسيلة/ 110 ؛ فقه القرآن 1/ 382 .

غزال آهو

غَزْل ريسندگى

غسالخانه

غَسالخانه: محل غسل دادن ميّت.

از آن به مناسبت در باب زكات و وقف سخن گفته‌اند.

ساختن غسالخانه در زمينى كه تنها براى خاك سپارى اموات يا مسجد وقف شده است، جايز نيست؛[1] چنان كه تخريب غسالخانه وقفى و تغيير كاربرى آن جايز نمى‌باشد و در صورت تخريب بايد به حالت پيشين بازگردانده شود.[2]

ساختن غسالخانه از زكات، از سهم سبيل اللّه‌( سبيل اللّه‌) جايز است.[3]


[1]مجمع المسائل 2/ 372 ـ 373 ؛ استفتائات (بهجت) 2/ 72 ؛ جامع الاحكام (صافى) 1/ 280 ـ 281

[2] جامع الاحكام (صافى) 1 / 281

[3] مجمع المسائل 4/ 234 .

غساله

غُساله: آب جدا شده از شى‌ء نجس هنگام شستن آن.

غساله عبارت است از آبى كه هنگام شست و شوى چيز نجس، مانند بدن و لباس به خودى خود و يا با فشردن، از آن جدا مى‌شود[1] البته غساله بر مطلق

نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 5  صفحه : 546
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست