تلقّى رُكبان؛
يعنى بيرون رفتن از شهر به منظور استقبال كاروانهاى تجارتى بيرون شهر، به قول
مشهور مكروه است.[5] در روايات، حدّ تلقّى ركبان كه از آن نهى شده، كمتر از يك غدوه
يا يك روحه ذكر شده است.[6] بنابر اين، چنانچه مقدار خروج بيشتر از يك غدوه (چهار
فرسخ) باشد، مصداق سفر خواهد بود و تلقى ركبان به شمار نمىرود؛ ليكن در اينكه حدّ
اكثر تلقّى چهار فرسخ (يك غدوه) است يا كمتر از آن ـ بر حسب اختلاف روايات ـ
اختلاف مىباشد. مشهور قائل به قول نخستاند[7]( تلقّى ركبان).
از احكام آن در
بابهاى نكاح، صيد و ذباحه، حدود و تعزيرات سخن گفتهاند.
حكم تكليفى:
آيا خوردن غده (دشول) بدن حيوان حلال گوشتى كه ذبح شده، حرام مىباشد يا نه؟ مسئله
محل اختلاف است. مشهور قائل به حرمت آنند.[1] بنابر قول به عدم حرمت، خوردن آن مكروه
مىباشد.[2]
حكم وضعى: با
وجود غدّه مانعآميزش در شرمگاه زن، براى زوج با شرايطى حق فسخ نكاح ثابت
است(قرن).
انسان بالغ
عاقلى كه در سر يا بدنش غدّه وجود دارد، چنانچه از پزشك بخواهد آن را بردارد و بر
اثر برداشتن آن توسط پزشك بميرد، بر عهده پزشك ديه ثابت نمىشود، مگر آنكه برداشتن
آن غالبا منجر به مرگ شود و پزشك از آن آگاه باشد.
اگر دارنده
غدّه نابالغ باشد و با برداشتن آن توسط پزشك، كودك بميرد، در صورتى كه پزشك ولىّ
كودك باشد، ديه بر عهده او است. همچنين است ـ به تصريح برخى ـ اگر پزشك غير ولى
باشد و اين كار را بدون اجازه ولى انجام داده باشد.[3]