زيرا حسد عبارت است از آرزوى نعمتى كه به ديگرى داده شده، براى خود، با آرزوى زوال
آن از وى1 (حسد).
غبطه در كلمات
فقها، در بحث تصرفات ولىّ در اموال مولّى عليه به معناى بهتر، شايستهتر و
سودمندتر به كار رفته است؛ آنجا كه مىگويند: تصرف ولىّ در مال مولّى عليه منوط به
غبطه (مصلحت( مصلحت) و منفعت داشتن) براى مولّى عليه است( ولايت). چنان كه در فقه
بر عقد نكاح دائم «نكاح غبطه» نيز اطلاق شده است كه مراد همان معناى لغوى غبطه
است(ازدواج).
غبطه به معناى
اصطلاحى (آرزوى نعمتى براى خود...) بر خلاف حسد از صفات و اخلاق ناپسند به شمار
نمىرود؛ از اين رو، امام صادق عليه السّلام در حديثى مىفرمايد: «مؤمن غبطه
مىخورد، ليكن حسادت نمىورزد».[2]
1 .لسان العرب و مجمع البحرين، واژه «غبط»
[2] وسائل الشيعة 15/ 366 .
غَبن خيار غبن
غَبن فاحش خيار غبن
غبن مسترسل
غَبن مُستَرسِل: مغبون كردن اعتماد كننده به طرف معامله.
غبن در لغت به
معناى فريب و مكر و مسترسِل از ريشه «استرسال» به معناى اعتماد و اطمينان كردن به
وعده و سخن ديگرى است. مراد از «غبن مسترسل» آن است كه انسان كسى را كه وعده احسان
و مراعات كردن در معامله را به او داده و او با اعتماد به اين وعده و اطمينان از
گفته او، با وى معامله كرده است، فريب بدهد و در معامله او را مغبون كند، مانند
اينكه جنسى را گران تر از قيمت بازار به وى بفروشد.[1]
عنوان ياد شده
برگرفته از روايتى از امام صادق عليه السّلام است كه از «غبن مسترسل» نهى كرده
است.[2] از اين عنوان به مناسبت در باب تجارت سخن گفتهاند.
غبن مسترسل
مكروه است.[3]برخى حكم به عدم جواز آن كردهاند؛[4] بلكه برخى چنين معاملهاى را باطل
دانستهاند.[5]