صحّت تيمّم با
غبار مشروط به اين است كه جمع كردن غبارها به صورت خاك ممكن نباشد، وگرنه واجب است
غبارها به صورت خاك جمع شوند و تيمّم با آن انجام گيرد.[5]
چنانچه در ظاهر
اشيا غبارى وجود نداشته باشد، آيا واجب است كارى كند تا غبار نمايان شود و سپس بر
آن تيمّم كند؟ مسئله محل بحث و اختلاف است.[6]
صلات: فوت كردن
محل سجده براى زدودن گرد و غبار از آن كراهت دارد.[7] برخى، كراهت را اختصاص به
صورتى دادهاند كه نمازگزارى در كنار انسان باشد و او بر اثر بلند شدن گرد و غبار
به سبب فوت كردن اذيت شود؛[8] ليكن برخى در اين صورت، كراهت را شديدتر دانستهاند.[9]
صوم: در اينكه
رساندن غبار غليظ به حلق موجب بطلان روزه مىشود يا نه و بنابر قول نخست، آيا
علاوه بر قضا، موجب ثبوت كفّاره نيز مىشود يا نه؟ در هر دو صورت، مسئله محل
اختلاف است. مشهور رساندن غبار غليظ به حلق را موجب بطلان روزه مىدانند.[10]
برخى، رساندن
غبار رقيق را نيز موجب بطلان روزه دانستهاند، مگر آنكه خود دارى از آن دشوار
باشد[11] (روزه).
[1]النهاية / 49 ؛ مختلف الشيعة 1 / 419 ـ 421
[2] مدارك الاحكام 2/ 199 ـ 200 ؛ الحدائق
الناضرة 4/ 297 ـ 298
[3] الحدائق
الناضرة 4/ 306 ـ 307 ؛ مستمسك العروة 4/ 379 ـ 381
[7] المبسوط 1/ 118 ؛ المعتبر 2/ 218 و 261 ـ
262 ؛ توضيح المسائل مراجع 1/ 592 م 1092
[8] النهاية/ 74
[9] الحدائق الناضرة 8/ 324 ـ 325
[10] 13/ 72
[11] جامع المقاصد 3/ 70 ؛ الروضة
البهية 2/ 89 ـ 90 .
غبطه
غبطه: حسن حال و سرور/ مصلحت و منفعت/ آرزوى نعمتى همانند
آنچه ديگرى دارد، براى خود.
غبطه در لغت به
معناى حسن حال و سرور و نعمت آمده و در اصطلاح عبارت است از آرزوى داشتن نعمتى
همانند آنچه به ديگرى داده شده است، بدون آنكه در انديشه زوال آن از ديگرى باشد.
اين ويژگى آخر، غبطه را از حسد متمايز مىسازد؛