«مَحاله» بر چرخ چاهى بزرگ كه با آن آب از چاه كشند و عودى المحاله بر دو
چوبى كه چرخ چاه بر آن قرار مىگيرد اطلاق مىشود.[1]
منشأ كاربرد عنوان ياد شده در فقه، حديثى است كه در آن، رسول اعظم صلّى
اللّه عليه و آله قطع درختان حرم را براى تهيه پايههاى چرخ چاه مجاز
دانستهاند.[2]
قطعگياهان و درختان حرم و شاخههاى آن جز موارد استثنا شده، حرام است.[3] از
موارد استثنا ـ به تصريح بسيارى از فقها، بويژه متأخران ـ قطع درختان براى تهيه
«عودى المحاله» است.[4] هرچند برخى ـ به دليل ضعف سند حديث وارد شده ـ در جواز آن
اشكال كرده و احتياط را در ترك قطع درختان دانستهاند.[5]
[1]مجمع البحرين، واژه «محل»
[2] وسائل الشيعة 12 / 554 ـ 555
[3]
جواهر الكلام 18 / 412
[4] 420
[5]
مهذب الاحكام 13/ 213 ـ 214 .
عوراء
عَوراء: يك چشم( اعور).
عورات مسلمين اطلاع بر عورات
عورت
عورت: قُبُل و دُبُر.
عورت در لغت به آلت تناسلى مرد و زن و نيز آنچه انسان از آشكار شدنش شرم
دارد، اطلاق مىگردد. مراد از آن در كلمات فقها قُبُل و دُبُر(دُبُر) است. قُبُل
در مرد عبارت است از آلت تناسلى( آلت تناسلى) و بيضتين(بيضه)؛ و در زن آلت تناسلى
(فرج). و دُبُر در مرد و زن، حلقه مَخرج مدفوع است.[1] تعريف عورت به قُبُل و دُبُر
مشهور ميان فقها است؛[2] ليكن برخى قدما عورت را به محدوده بين ناف و زانو تعريف
كردهاند.[3]
البته عورت در زن در دو وضعيت نماز و مواجهه با نامحرم تعريفى ديگر نيز
دارد كه عبارت است از همه اندام زن جز صورت، مچ دست تا سر انگشتان (كفّان) و مچ پا
تا سر انگشتان (قدمان)[4] از اين رو، برخى عورت زن را به عورت نگاه و عورت نماز
تقسيم كرده، عورت نگاه را به قُبُل و دُبُر و عورت نماز و نيز عورت نسبت به نامحرم
را به تمامى بدن او جز آنچه استثنا شده تعريف كردهاند[5]