استعمال حقيقى است و اگر عكس آن ـ يعنى حمل لفظ بر معنا نادرست و سلب آن صحيح ـ
باشد، استعمال مجازى خواهد بود، مانند استعمال لفظ شير در حيوان درنده معروف و فرد
شجاع كه در اوّلى حقيقى و در دومى ـ كه سلب عنوان شير از او صحيح است ـ مجازى
خواهد بود[1]
( حقيقت) ( مجاز)
[1]اصول الفقه 1/ 22 ـ 23 .
صحّت سلب
صحّت سَلب: صحيح بودن سلب لفظ از يك معنا.
از آن به
مناسبت بحث حقيقت و مجاز، در بخش الفاظ از مباحث اصول فقه سخن گفتهاند.
از نشانههاى
مجاز بودن استعمال لفظ در معنايى صحّت سلب است؛ بدين معنا كه در مواقعى كه حقيقى
يا مجازى بودن استعمال لفظى در معنايى مشكوك باشد، در صورت صحّت سلب معنا از آن
لفظ، استعمال لفظ در آن معنا مجازى خواهد بود، مانند آنكه گفته شود: فلانى ـ به
جهت شجاعتش ـ شير است. در اين مثال چون حقيقتا مىتوان گفت او شير نيست، استعمال
لفظ شير نسبت به وى مجاز خواهد بود[1]
( حقيقت) ( مجاز)
[1]اصول الفقه 1/ 22 ـ 23 .
صحّت؛ قاعده قاعده
صحّت
صحرا
صحرا: دشت؛ بيابان.
عنوان ياد شده
در بابهاى طهارت، صلات، زكات، خمس، حج، اطعمه و اشربه و لقطه به كار رفته است.
طهارت: وظيفه
مكلّف براى خواندن نماز، هنگام دسترس نداشتن به آب، تيمّم است. كسى كه در صحرا
است، بنابر قول مشهور، در زمين ناهموار به اندازه برد يك تير (دويست گام) و در
زمين هموار به اندازه برد دو تير از چهار جهت بايد در پى آب برآيد و درصورت
نيافتن، تيمّم كند[1]
صلات: اذان
گفتن در بيابان هنگام ترس از جن مستحب است[2]