عماله به ضم، كسر و فتح عين در لغت به معناى اجرت كار آمده است؛[1] ليكن در
اصطلاح به منصبى كه امام عليه السّلام يا نايب او به متصدى جمع آورى زكات( زكات) مىدهد، گفته مىشود[2] (عامل).
[1]لسان العرب، واژه «عمل»
[2] مصطلحات الفقه/ 365 ؛ الدروس الشرعية 1/ 248
.
عمامه
عِمامه: پارچه به نسبت درازى كه به
دور سر مىپيچند.
از احكام مرتبط با آن در بابهاى طهارت، صلات، جهاد، ظهار و ارث سخن
گفتهاند.
بر سرنهادن: بر سر نهادن عمامه در آغاز سفر؛ هنگام رفتن پى حاجت، براى نماز
جمعه و نماز عيد، بر خطيب نماز جمعه و عيد و هنگام خروج از حمام، مستحب است. آيا
بر سر نهادن عمامه به طور مطلق در هر حال نيز استحباب دارد يا نه؟ جمعى قائل به
استحباب آن شدهاند.[1] برخى بر استحباب بر سر نهادن عمامه در حال نماز تصريح
كردهاند؛[2] ليكن برخى به دليل عدم وجود حديثى معتبر درباره آن، در استحباب بر سرنهادن
عمامه در خصوص نماز ترديد كردهاند.[3] البته نمازگزاردن با عمامه بدون تحت الحنك(
تحت الحنك) مكروه است.[4] ظاهر كلام برخى قدما حرمت آن است[5] كه بعضى آن را به معناى
كراهت شديد گرفتهاند.[6]
چگونگى بر سرنهادن: در برخى روايات، تحنّك (تحت الحنك قرار دادن) براى
عمامه وارد شده است. در مقابل، در روايات متعددى، اسدال (رها كردن يك طرف عمامه بر
سينه و طرف ديگر آن بر پشت يا ميان دو كتف و يا رها كردن يك طرف آن) آمده است. در
بعضى روايات اندازه طرفى كه به پشت رها مىشود مقدار چهار انگشت ذكر شده است[7](
اسدال). لغويان و فقها تحنّك را به دور دادن طرف عمامه از زير چانه تعريف
كردهاند.[8]