[2] المراسم العلوية / 65 3 و 4. توضيح المسائل مراجع 2/ 490 م 2439
[5]ارشاد السائل/ 124 ؛ استفتائات جديد (مكارم) 2/ 266 ؛ توضيح المسائل مراجع 2 /
976 [6]توضيح المسائل مراجع 2/ 836 ؛ استفتائات
جديد (مكارم) 2/ 239 ـ 240
[7] مناسك حج
(مراجع)/ 203 ـ 204 .
عكنه
عُكنَه: لايه تا شده شكم از فربهى.[1]
از آن به مناسبت در باب طهارت نام بردهاند.
در غسل، رساندن آب به ظاهر بدن، هرچند با دست كشيدن واجب است[2] ( تخليل) و
از آنجا كه عكنه (قسمت تا شده شكم) از باطن به شمار نمىرود، بايد آب ـ هرچند با
دست كشيدن ـ به آنجا برسد.[3]
[1]مجمع البحرين، واژه «عكن»
[2] جواهر الكلام 3/ 80
[3] مستند الشيعة 2/ 321 ؛ العروة الوثقى 1/ 363
.
علاج درمان
علت
علت: آنچه كه وجود چيزى متوقف بر آن
است.
وجود و تحقق هر معلولى به چهار علّت بستگى دارد و با نبود يكى از آنها،
معلول وجود پيدا نمىكند:
[1] علت فاعلى كه پديد آورنده معلول است.
[2] علت مادى كه تشكيل دهنده مادّه معلول است.
[3] علت صورى كه صورت و شاكله معلول از مادّه آن استخراج مىگردد.
[4] علت غايى؛ هدف و غايتى كه معلول براى آن ايجاد شده است.[1]
علت به معناى ياد شده، علت فلسفى ناميده مىشود؛ ليكن در كلمات فقها مراد
از علت، مصلحت و مفسده مؤثر در حكم است( علت حكم). از آن به مناسبت در باب تجارت
سخن گفتهاند.
اعتقاد به اينكه افلاك و سيارات به طور مستقل يا با مشاركت خداى تعالى