[4] در عقود لازم، بنابر قول مشهور، صيغه با شرايطى خاص معتبر است؛ ليكن در
عقود جايز، بويژه عقود اذنى، صيغه خاصى معتبر نيست.[5]
ملاك تشخيص: به گفته برخى، عقدها از آغاز تمدن بشرى و زندگى اجتماعى
انسانها، با عقلا هم زيست بوده و در ميان آنان جريان داشتهاند. احكام شرعى نسبت
به اين عقود نيز غالبا امضايى و منطبق با بناى عقلا بوده است؛ از اين رو، براى
تشخيص لزوم و جواز عقدى، بايد به بناى عقلا در ارتباط با آن عقد رجوع كرد و لزوم و
جواز را از آن به دست آورد.
قدر مسلم از بناى عقلا، لزوم عقدهاى معاوضى از قبيل بيع، اجاره و صلح است؛
اما بناى آنان در عقدهاى غير معاوضى [= مجانى] مانند وديعه، عاريه، مضاربه و
وكالت، بر جواز مىباشد.[6]
( عقد)
[1]العناوين 2/ 44
[2] فقه الامام جعفر الصادق 3/ 16
[3] كتاب المكاسب 5/ 147 ـ 148 ؛ الشروط او
الالتزامات التبعية فى العقود 2 / 81 ـ 82