كاربرد عفو جايى است كه حقى ثابت است و نسبت به آن، عفو صورت مىگيرد؛ يعنى آن حق
ناديده گرفته و يا اسقاط مىشود؛ خواه حق اللّه باشد و يا حق الناس ( حق). از
احكام آن در بابهاى طهارت، زكات، نكاح، يمين، شهادات، حدود و قصاص سخن گفتهاند.
كاربرد عفو: عفو در فقه هم در عبادات كاربرد دارد و هم در عقوبات.
الف. عبادات
عفو از خون: مستحاضهاى كه وظيفه خود ـ از وضو يا غسل ـ را انجام داده است،
چنانچه پس از طهارت، پيش از نماز يا در حال نماز، خونى از او خارج شود، در صورتى
كه استمرار داشته باشد، معفو و بخشوده است و موجب نقض طهارتش نمىشود.[1]
از شرايط صحّت نماز، طاهر و پاك بودن بدن و لباس نمازگزار است؛ ليكن خون
جراحت ( جراحت) و نيز خون كمتر از درهم بغلى( درهم بغلى) ـ جز خون حيض، نفاس و
استحاضه ـ بخشوده است. برخى، خون نفاس و استحاضه را نيز معفو دانستهاند. در اينكه
بخشودگى شامل خون هر حيوان حرام گوشتى، بلكه نجس العين نيز مىشود يا نه، اختلاف
است( خون).
عفو از نجاستها: لباسى كه به تنهايى پوشاننده عورت مرد در نماز نيست، مانند
عرقچين و جوراب، چنانچه نجس شود، معفوّ و نماز گزاردن در آن صحيح است.[2] در بخشودگى
نجاسات، تفاوتى ميان نجاست كم و زياد و نيز نجاست از حيوان نجس العين و غير آن
نيست؛[3] چنان كه تفاوتى ميان آنكه از جنس ساتر (لباس پوشاننده عورت) باشد، مانند
عرقچين و غير آن، همچون انگشتر، گردنبند و دستبند و نيز چاقو و شمشير نيست.[4]
لباس پرستار كودك كه در طول روز چندين بار با ادرار بچه نجس مىشود، نجاستش
با شرايطى معفو است و براى نمازهاى يوميّه، يك بار شستن آن كفايت مىكند(
پرستارى).