[1]مجمع البحرين و الصحاح (جوهرى)،
واژه «عظا» ؛ الوافى 13/ 707 ؛ الحدائق الناضرة 15/ 158 ؛ مستند الشيعة13/182
[2]
رياض المسائل 7/ 292 ؛ مستند الشيعة 13/ 182 ؛ المعتمد فى شرح المناسك 4/ 41 .
عفاف عفت
عفّت
عِفّت: پاك دامنى؛ خويشتن دارى.
عفت در لغت به معناى خويشتن دارى و اظهار نياز نكردن نزد مردم آمده است[1] و
مراد از آن در شرع، پاك دامنى و خويشتن دارى از ارتكاب اعمال ناشايست است؛ از اين
رو، علماى اخلاق در تعريف آن گفتهاند: عفت عبارت از اعتدال قوه شهوى بدون افراط و
تفريط.[2] در روايتى، تهتك (پرده درى و افراط در قوّه شهوى) ضدّ عفت بر شمرده شده
است.[3]
عفت و عفاف در روايات، بيشتر بر عفت شكم و فرج اطلاق شده و مراد از آن،
بازنگهداشتن آن دو، از شهوات و لذتهاى حرام، بلكه از مكروهات و مشتبهات؛ اعم از
خوردنى، آشاميدنى و روابط نامشروع، و حتى از مقدمات آنها، همچون تحصيل مال حرام،
بوسيدن، لمس كردن و نگاه حرام مىباشد.[4] از آن به مناسبت در باب نكاح و حدود سخن
گفتهاند.
فضيلت: عفّت از صفات پسنديده شمرده شده و روايات متعدد آن را ستوده و بر
تحصيل آن تأكيد كرده است. بر اساس مفاد بعضى روايات، خداوند به عبادتى برتر از عفت
شكم و فرج پرستش نشده است.[5]
كسى كه تصميم بر ازدواج دارد، مستحب است همسرى عفيف برگزيند و پاك دامنى او
را بر دارايى و ثروتش ترجيح دهد.[6] حتى در ازدواج موقت نيز، انتخاب همسرى عفيف و
مؤمن، استحباب دارد.[7] چنان كه عفت و پاك دامنى از جمله صفاتى است كه مستحب است در
انتخاب دايه مدّ نظر ولىّ كودك قرار گيرد.[8]
شرط تحقق احصان ( احصان) كه موجب ثبوت حدّ قذف مىباشد، پاك دامنى از زنا
در زن و لواط در مرد است. بنابر اين، قذف زناكار يا لواط كار موجب ثبوت حدّ قذف(
قذف) نخواهد شد.[9]