عصير در لغت به معناى افشره؛ يعنى مايعى كه از فشار دادن ميوههاى آبدار،
مانند انگور، انار، خربزه و هندوانه به دست مىآيد، آمده است؛ از اين رو، بر مايع
به دست آمده از اجسام سختى كه ترش يا شيرين اند، مانند كشمش، خرما و زرشك كه
شيرينى يا ترشى آنها بر اثر خيساندن يا ماليدن در آب و يا افزودن آب و بر آتش
نهادن وجوشيدن به دست مىآيد، عصير اطلاق نمىشود؛ بلكه به آن «نبيذ» يا «نقيع»
گويند.
مراد از عصير در روايات و نيز كلمات فقها در صورتى كه بدون قيد و قرينهاى
به كار رود، آب انگور است و شامل ساير ميوهها نمىشود.[1]
( آب انگور)
[1]الحدائق الناضرة 5/ 125 ـ 128 ؛
حاشية مجمع الفائدة/ 676 ؛ مصباح الفقيه 7/ 216 ؛ جواهر الكلام 6/ 24 ـ 25 ؛
مستمسك العروة 1/ 412 ـ 413 .
عضباء
عَضباء: حيوان شاخ شكسته و يا گوش
بريده و گوش شكافته.
در روايتى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از قربانى كردن عضباء نهى
شده است[1]