در گذشته عشّار به كسى مىگفتند كه به دستور حاكم ستمگر بابت عوارض و
ماليات ورود كالاهاى بازرگانان به مرزها و شهرها ده يك آن اموال را از آنان دريافت
مىكرد.[1]
عنوان ياد شده در روايات آمده و به مناسبت در برخى ابواب فقهى، مانند تجارت
به كار رفته است.
عشّارى حرام است و عشّار ـ بر حسب آنچه در روايات آمده ـ ملعون[2] و از جمله
كسانى است كه دعايشان مستجاب نمىشود.[3]
داد و ستد و كسب و كار با مال كسى كه از حرام پرهيز نمىكند، از قبيل
عشّار، مكروه است[4]مگر آنكه معلوم باشد عين مالى كه با آن معامله صورت مىگيرد،
به ستم گرفته شده است كه در اين صورت، معامله حرام و باطل است.[5]
[1]مجمع البحرين، واژه «عشر» ؛ مبسوط
در ترمينولوژى حقوق 4/ 2541 ـ 2545
[2]
وسائل الشيعة 6/ 390
[3] 17/ 315
[4] مجمع الفائدة 8/ 20 ؛ مستند الشيعة 14/ 59
[5] الجامع للشرائع/ 259 .
عشاير باديه نشين
عِشرت معاشرت
عشيره خويشاوندى
عصا
عصا: وسيلهاى چوبى يا فلزى داراى سر
خميده و بر گشته، مورد استفاده افراد پير يا ناتوان هنگام راه رفتن.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات و حج سخن گفتهاند.