[21] مختلف الشيعة 7/ 302 ؛ جواهر الكلام 29/
111 ـ 112
[22] المقنعة/ 516 ؛ الخلاف 4/ 359
[23] شرائع الاسلام 2/ 496 ؛ ارشاد الاذهان 2/ 5
[24] كتاب السرائر 3/ 418 ـ 419 ؛ مختلف الشيعة
9/ 420 ـ 421
[25] جواهر الكلام 29/ 114
[26] وسائل الشيعة 20/ 152 ؛ رياض
المسائل 10/ 80 ؛ العروة الوثقى 5/ 506
[27] جواهر الكلام 29/ 114 ـ 115
[28] 115
[29] 43/ 375 .
عزلت
عزلت: گوشهگيرى و دورى از معاشرت با
ديگران.
در روايات متعدد از عزلت ستايش شده و شيوه صالحان، دژ تقوا، موجب سلامت و
حفظ دين، در امان ماندن از شر و مكر مردم و انس با خداى تعالى معرفى شده است.[1]
در مقابل، مفاد رواياتى چند، تشويق مؤمنان به ديدار يكديگر، عيادت بيماران،
شركت در تشييع جنازه، سعى در برآوردن حاجت برادران دينى و حضور در اجتماعات، از
قبيل نماز جماعت است، و طبعا عزلت موجب از دست رفتن ثوابها و فوايد و بركات اين
گونه اعمال مىشود؛ هرچند در عزلت نيز آثار و فوايدى است كه در معاشرت نيست.
با توجه به اين دو دسته روايات، ميان علما اختلاف شده كه عزلت افضل است يا
معاشرت و با مردم بودن. البته شكى نيست كه چنانچه آمد و شد و اختلاط با مردم براى
دين انسان زيان آور باشد و مفاسدى بر آن مترتب گردد، عزلت واجب خواهد بود؛