برخى گفتهاند: چنين فردى بايد با آب سرد غسل كند و در صورت عدم امكان و ناگزير از
غسل با آب گرم، غسل ارتماسى كند؛ بدين گونه كه هنگام بيرون آمدن از آب، نيت غسل
كند و يا در زير آب بدنش را به نيّت غسل حركت دهد[5]
عرق حيوان نجاست خوار: در نجاست عرق شتر نجاست خوار اختلاف است. قول به
نجاست به مشهور قدما و قول به طهارت به مشهور متأخران نسبت داده شده است؛[6] ليكن
عرق سايرحيوانات نجاست خوار پاك مىباشد.[7] برخى در قولى شاذ و نادر قائل به نجاست
آن شدهاند.[8] برخى نيز احتياط را در اجتناب از عرق هرحيوان نجاست خوار
دانستهاند.[9]
[1]تذكرة الفقهاء 1/ 52
[2] نزهة الناظر/ 18 ؛ العروة الوثقى 1/ 138
[3] جواهر الكلام 6/ 71 ـ 76 ؛ كتاب
الطهارة (شيخ انصارى) 5/ 195 ـ 198 ؛ مستمسك العروة 1/ 434 ـ 435
[7]
كتاب الطهارة (شيخ انصارى) 5/ 201 ـ 202 ؛ التنقيح (الصلاة) 2/ 153
[8] نزهة الناظر/ 19
[9] العروة الوثقى 1/ 149 .
عرقچين كلاه
عرنه
عُرنَه: از حدود عرفات.
به گفته برخى، عرنه عبارت است از وادى اى محاذى عرفات. برخى گمان بردهاند
عرنه وادى اى است بين عرفات و منى. برخى ديگر عرنه را محلى ميان دو نشانه مشخص شده
به عنوان حدّ عرفات و حرم دانستهاند.[1]
در روايات، بطن عرنه (پايين اين وادى) از حدود حرم شمرده شده است.[2] در برخى
روايات، نَمِره ـ از ديگر حدود عرفات ـ به بطن عرنه تفسير شده است.[3] در حالى كه در
برخى روايات ديگر، نمره و بطن عرنه، دو حد از حدود چهار گانه عرفات شمرده
شدهاند.[4] برخى گفتهاند: مراد از نمره كه به بطن عرنه تفسير شده، پايين كوهى است
كه متصل به بطن عرنه مىباشد و مراد از نمره در روايت ديگر، خود كوه است.[5] از
عنوان ياد شده در باب حج نام بردهاند.