عُدّه: آنچه از مال، سلاح و مانند آن
براى حوادث و پيشامدها فراهم مىشود.
معناى ياد شده، معناى لغوى عُدّه است؛[1] ليكن كاربرد غالب آن عرصه نظامى و
دفاعى است. خداوند در قرآن كريم مسلمانان را به تجهيز نيرو و فراهم كردن آنچه كه
موجب توانمندى و تقويت سپاه اسلام بر دشمنان مىشود، فرمان داده است.[2]
از آن در باب جهاد و نيز سبق و رمايه سخن گفتهاند.
از وظايف رهبر و پيشواى مسلمانان، فراهم كردن عِدّه و عُدّه لازم، همچون
جذب نيرو و آموزش دادن آنان و نيز تهيه سلاح و تجهيزات، به منظور بالابردن قدرت و
تقويت سپاهيان اسلام است.[3] ترغيب به مسابقه سواركارى(سبق) و تيراندازى(رمايه) در
شرع مقدس در همين راستا؛ يعنى بالا بردن روحيه جهادى در ميان مسلمانان و تقويت
جبهه حق براى پاسدارى از اسلام و چيره شدن بر دشمنان دين است.[4]
[1]لسان العرب، واژه «عدد»
[2]
انفال/ 60
[3] دراسات فى ولاية الفقيه 2/
766 ؛ تقرير بحث (بروجردى) 2/ 253
[4]
كلمة التقوى 5/ 362 ، 373 و 379 .
عدّه وفات عِدّه
عذاب
عذاب: شكنجه و مجازات.
از احكام مرتبط با آن در بابهاى طهارت، صلات، لعان و حدود سخن گفتهاند.
طهارت: تلاوت قرآن كريم، بويژه سورههاى يس و صافات نزد محتضر براى تبرك و
دفع سختى جان كندن و عذاب از او مستحب است.[1]
صلات: به تصريح برخى، نماز
گزاردن در سرزمينهايى كه مردمانى در آن به خسف و مانند آن كيفر ديدهاند مكروه
است.[2]
پناه بردن به خداوند از عذاب هنگام تلاوت آيه عذاب مستحب است.[3]
لعان: بر قاضى مستحب است پيش از اجراى لعان هر يك از مرد و زن را از عذاب
آخرت بيم دهد[4]( لعان).