ارث: از موانع
ارث بردن، كشتن كسى است كه انسان از او ارث مىبرد، به شرط آنكه كشتن وى از روى
ظلم باشد.[21]
قصاص: كشتن
مؤمن از روى عمد و ظلم، موجب ثبوت حق قصاص براى اولياى دم مىشود.[22]
[1]بقره/ 229
[2]
145
[3] 258 ؛ آل عمران/ 57 و 86 ؛
اعراف/ 44 ، هود/ 18 ؛ اسراء/ 82
[4] بقره/254
[5] آل عمران/94
[6] انعام/ 21
[7] حجرات/ 11
[8] ممتحنه/ 9
[9] لقمان/ 13
[10] الكافى (كلينى) 2/ 330 ـ
331
[11] هود/ 113
[12] هداية الامة 5/ 556
[13] جواهر الكلام 1/ 22
[14] 21/ 309 ؛ مجمع الفائدة 9/ 113 15 و 16. جواهر الكلام 22/ 51 ؛ تحرير الوسيلة
1/ 497
[17] تحرير الوسيلة 1/ 477
[18]
جواهرالكلام 22/ 66
[19] 35/ 342 ـ 345
[20] 33/ 178
[21] 39/ 36
[22] 42/ 11 ـ 12 .
ظلمت تاريكى
ظلمه
ظَلَمه: ستمگران.
ظلمه جمع
«ظالم» در لغت به معناى ستمگران است( ظلم)؛ ليكن در كلمات فقها بر حاكمان ستمگر
اطلاق شده است كه احكام ويژهاى دارد(سلطان جائر).
ظن
ظنّ: حالتى نفسانى فراتر از شك و فروتر از يقين.
ظن عبارت است
از حالتى نفسانى براى انسان همچون علم و شك. با اين تفاوت كه مرتبه آن از شك ـ كه
ترديد با تساوى دو طرف احتمال است ـ بالاتر و از علم ـ كه يقين به چيزى است ـ
پايينتر است. به عبارت ديگر، هنگام پيدايى ترديد، چنانچه به نظر فرد يك طرف ترديد
قوىتر و از طرف ديگر به واقع نزديكتر باشد، در اصطلاح، طرف راجح را ظن گويند.[1]
گاهى نيز به طور مجاز بر سبب ظن؛ يعنى اماره ( اماره) اطلاق ظن مىشود، مانند آنكه
به خبر واحد(خبر واحد) كه موجب ظن است، ظن معتبر گويند.[2] از حجيت ظن در اصول فقه
به تفصيل بحث شده است. در فقه نيز در برخى ابواب از قبيل صلات و صوم از احكام
مرتبط با آن سخن گفتهاند، مانند عمل به ظن هنگام ترديد در شمار ركعتهاى نماز و يا
تشخيص جهت قبله. بنابر اين، بحث درباره اين عنوان را از دو حيث اصولى و فقهى پى
مىگيريم.