responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 5  صفحه : 213
البته كاربرد رايج و متداول طمع نزد عرف در امور دنيايى و نسبت به داراييهاى ديگران و مناصب دنيايى افراد مى‌باشد[2]

از طمع در امور دنيايى در روايات متعدد به شدت نكوهش شده و از آن به فقر حاضر و عامل زوال ايمان نام برده شده است. در حديثى از امام سجاد عليه السلام آمده است: «همه خيرات و خوبيها را در بريدن طمع از آنچه در دست مردم است ديدم».[3]

مستحب است قاضى[4]كاتب[5] (منشى دادگاه) و كارشناس تقسيم اموال مشاع و مشترك كه از سوى حاكم شرع تعيين مى‌شود[6] از آزمندى و طمع منزه و مبرّا باشند.


[1]مائده / 84 ؛ اعراف / 56 ؛ شعراء / 82

[2] المفردات (راغب)، واژه «طمع»

[3] وسائل الشيعة 16 / 24 ـ 26

[4] جامع عباسى/ 351 ؛ تحرير الاحكام 5/ 112

[5] المبسوط 8/ 113 ؛ الدروس الشرعية 2 / 72 ؛ مستند الشيعة 17 / 58 ـ 59 6 . المبسوط 8/ 114 .

طناب ريسمان

طَنبور آلات لهو

طنز

طنز: سخن يا نمايش تمسخرآميز در قالب ادبى.

طنز در لغت به معناى سخن تمسخرآميز و به سخره گرفتن ديگرى آمده است؛ ليكن در كاربرد امروزى معناى خاصى پيدا كرده كه عبارت است از شيوه بيان ادبى؛ اعم از شعر و نثر و نيز نمايش كه در آن با هدف اصلاح رفتارهاى بشرى، عيبها و كاستيهاى فردى و اجتماعى به تمسخر گرفته مى‌شود.[1] بنابر اين، طنز چهره و جلوه‌اى آراسته و خوشايند دارد؛ اما مقصود از آن، توهين و تحقير ناخوشايند مورد طنز؛ اعم از فرد، گروه و جامعه است.[2] از احكام آن در استفتائات سخن گفته‌اند.

طنز با محتوا و هدف اهانت به مسلمان و هتك حرمت و آشكار كردن عيب او، حرام است.[3] برخى گفته‌اند: طنز، خلاف واقع است و غالباً رويكرد هتك حرمت و اهانت دارد؛ از اين رو، به حكم اوّلى جايز نيست، مگر در مواردى كه به قراين و شواهد لفظى و حالى نزد مخاطبان چنين رويكردى نداشته باشد.[4]

نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 5  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست