خونى كه زن پس
از درد زايمان و پيش از تولد نوزاد مىبيند نفاس نيست. در اينكه استحاضه است يا
حيض، اختلاف است. همچنين ـ بنابر قول دوم ـ آيا فاصله افتادن كمترين مدت پاكى (ده
روز) بين حيض و نفاس، شرط است يا نه، اختلاف مىباشد. بنابر قول به اشتراط، در
صورتى كه بين حيض و نفاس كمتر از ده روز فاصله بيفتد، حيض به شمار نمىرود.[1]
[1]مستند الشيعة 3/ 43 ؛ جواهر الكلام 3/ 368 .
طلق
طِلق: ملك آزاد.
طِلق عبارت است
از مالى كه مالكش مىتواند در آن هر نوع تصرفى بكند؛ اعم از فروختن، اجاره و عاريه
دادن، بخشيدن و مانند آن.[1] بنابر اين، مال رهنى و وقفى و نيز كنيزى كه از مولايش
صاحب فرزند شده( اُمّ ولد) طِلق به شمار نمىروند. از آن در باب تجارت و وقف سخن
گفتهاند.
تجارت: از
شرايط عوض در بيع، طلق بودن آن است. بنابر اين، خريد و فروش مال غير طلق صحيح
نيست. البته برخى در عموميّت اين شرط اشكال كردهاند[2]( بيع).
وقف: زمينى كه
بخشى از آن وقف و بخشى ديگر طلق است، چنانچه مالك زمين طلق، آن را بفروشد، آيا
براى صاحبان زمين وقفى حق شفعه ثابت مىشود يا نه؟ مسئله محل اختلاف است. عدم ثبوت
به اكثر فقها نسبت داده شده است.[3]
برخى بين يكى
بودن موقوف عليه [= صاحب وقف] و تعدد آنان تفصيل داده و در فرض نخست، حق شفعه را
ثابت دانستهاند. برخى ديگر، مطلقا آن را ثابت دانستهاند. بنابر قول آخر، در
صورتى كه وقف بر مساجد يا فقرا باشد، حاكم شرع حق شفعه را اعمال مىكند؛4 ليكن اگر
مال وقفى در موارد جواز بيع آن، فروخته شود،