طَروقَةُ الفَحل: شتر رسيده به سن آميزش و آبستن شدن.
عرب به ماده
شتر رسيده به سنى كه شتر نر مىتواند با آن آميزش و آن را باردار كند، طروقة الفحل
گويند.[1] از آن به مناسبت در باب زكات و ديات سخن گفتهاند.
زكات: در برخى
نصابهاى زكات شتر، طروقة الفحل پرداخت مىشود، مانند اينكه در 46 نفر يك طروقة
الفحل به عنوان زكات پرداخت مىگردد[2]( زكات).
ديات: در قتل
شبه عمد( شبه عمد) در صورت پرداخت ديه آن از شتر، بنابر قولى از صد شتر 36 نفر آن
بايد طروقة الفحل باشد.[3] برخى احتمال دادهاند مراد از طروقة الفحل كه در برخى
روايات آمده، شترى باشد كه از راه آميزش آبستن شود.[4]
[1]لسان العرب و مجمع البحرين ، واژه «طرق»
[2]
مصابيح الظلام 10 / 234 ـ 235 ؛ جواهر الكلام 15/ 111 و 123 ؛ روضة المتقين 3/ 62
[3] جواهر الكلام 43/ 18 ـ 19
[4] كشف اللثام 11/ 310 .
طريق راه
طريقه عقلا بناء
عقلا
طريقيت
طريقيت: حكايت و كشف اماره از واقع.
عنوان طريقيت
در برابر سببيت( سببيت) در اصول
فقه، بحث حجيت اماره به كار رفته است.
طريقيت يا
سببيت اماره: آيا حجيت اماره ( اماره) به نحو طريقيت است؛ بدين معنا كه تنها يك
حكم وجود دارد؛ حكم واقعى و اماره، كاشف و بيانگر آن است و جز آن حكمى وجود ندارد،
و يا به گونه سببيت؛ يعنى حدوث حكم مطابق با مفاد اماره؟ مسئله اختلافى است. مشهور
فقهاى امامى قائل به قول نخستاند.
( تخطئه) ( تصويب)
[1]اصول الفقه 1/ 36 ؛ نهاية الافكار 3/ 111.
طسق
طَسْق: اجرت بهره ورى از زمين.
به گفته برخى
لغويان، واژه طسق معرب «تشك» فارسى به معناى ماليات بر زمين است[1] اين عنوان در
روايات2 و