responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 5  صفحه : 151

ضلالت گمراهى

ضمّ امين

ضَمّ امين: ضميمه كردن فردى امين از سوى حاكم شرع به ولىّ، قيّم و مانند آن.

در برخى موارد كه ولىّ، قيّم و متولى يا ناظر وقف توان انجام دادن و پيگيرى امور مولّى عليهم را ندارند يا فسق و خيانتى از آنان ديده شود، حاكم فردى امين را براى مساعدت و يا نظارت بر كارهاى آنان تعيين مى‌كند. از اين اقدام حاكم در اصطلاح به «ضَمّ امين» تعبير مى‌شود.[1]

( امانت)


[1]المبسوط 8/ 96 ؛ الوسيلة/ 371 ؛ تحرير الاحكام 3/ 379 ؛ وسيلة النجاة/ 566 ؛ حقوق مدنى (امامى) 5/ 220 .

ضمان

ضَمان: اشتغال ذمّه به چيزى/ تعهّد و التزام.

ضمان در لغت به معناى كفالت و غرامت كشيدن (پرداخت غرامت) آمده[1] و در كلمات فقها در يكى از سه معناى زير به كار رفته است:

مطلق اشتغال ذمّه، به هر سببى از اسباب. بنابر اين، هر كه ذمّه‌اش مشغول به چيزى شود، ضامن آن است. اسباب اشتغال ذمّه متعدد و مختلف است، از قبيل: تلف كردن مال ديگرى ( اتلاف) از روى ستم(قاعده اتلاف)؛ معامله‌اى كه در آن دو عوض و يا يكى از آن دو كلّى باشد؛ حكم شارع مقدس همچون ضمان حقوق شرعى از زكات و خمس پيش از پرداخت آن به مستحقان؛ جريمه مالى‌اى كه به سبب كشتن يا آسيب رساندن به ديگرى از روى خطا بر ذمّه فرد مى‌آيد( ديات) و عقد ضمان كه خواهد آمد.[2]

مطلق تعهد و التزام به مال يا نفْس. اين معنا از ضمان با انشاى تعهد و التزام تحقق مى‌يابد. تعهّد گاه به احضار كسى و گاه به پرداخت مالى (دين) است. در فرض دوم، تعهد كننده يا بدهكارِ مضمون عنه است و يا نيست. تعهد به احضار كسى كفالت ( كفالت) و به پرداخت بدهى از سوى بدهكار به مضمون عنه حواله(حواله)
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 5  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست